Tehrantonian                 تهرانتویی – یک تهرانی در تورنتو
نکاتی پیرامون مهاجرت به کانادا،زندگی در انتاریو، کاریابی، خرید اولین خانه تان و استقرار با موفقیت
Tips on Immigration to Canada, Living in Ontario, Finding a Job, Buying your first home and settling down Successfully.
جستجو در تهرانتویی  
گزارشات لحظه ای
Reports by the Moment
وضعیت هوای تورنتو
Toronto's Weather

Click for Toronto Pearson, Ontario Forecast
برای دیدن وضعیت هوای سراسر کانادا اینجا کلیک کنید
Click here for Canadian Weather Status

Locations of visitors to this page
تورنتو Toronto
ونکوور Vancouver
تهران Tehran


وضعیت دلار کانادا
Canadian Dollar vs. U$



شاخص های بازار سهام
Stock Market Indices




Tehrantonian's Google Ranking

Yahoo bot last visit to Tehrantonian.
Msn bot last visit to Tehrantonian
Monday, November 27, 2006

کالگاری و هوای مطبوع در زمستان

دوستی یکبار ایمیل زده بودند که در بررسی های ایشان برای انتخاب بهترین شهر برای زندگی – که زمستان ملایم تری نسبت به تورنتو داشته باشند- شهر کالگاری در استان آلبرتا بنظر مناسب می رسد. من آن موقع اشاره کردم که اینطور نیست و زمستان آلبرتا در هیچ حالتی با زمستان انتاریو قابل مقایسه نیست. اما گفتم بهتر است صبر کنم تا زمستان واقعا شروع شود و این دوست ما خود شاهد درجه برودت این استان بشوند.

امروز تورنتو بین 8 تا 12 درجه بالای صفر است و کالگاری منفی 25 درجه است که با سوز به منفی 40 درجه می رسد! یعنی اشک چشم شما روی صورتتان در کسری از ثانیه یخ می زند! این در حالی است که هنوز زمستان رسما شروع نشده.

روز خوش


Link to this log     لینک به این نوشته - 10:35 a.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................



Friday, November 24, 2006

یک میان پرده مالی!

در دو سه هفته اخیر چند تا ایمیل داشتم از دوستانی می پرسیدند آیا امکان پذیره که پول بیاورند کانادا و بگذارند توی حساب بانکی و با بهره اش زندگی کنند؟

در پاسخ به این سوال توجه شما را به دو اصل مهم جلب می کنم و بعد نگاهی داریم به انواع حساب های بانکی و سرمایه گزاری:

1- اولا هیچ بانکی در هیچ نقطه دنیا – چه در تهران چه در تورنتو و چه در جای دیگر این کره خاکی- برای رضایت خدا موش نمیگیرد! یعنی اینکه اگر برای تامین آینده مالی تان تنها و تنها روی بانک تکیه کنید، درنهایت – ولو بطور نامحسوس و کاملا تدریجی- بازنده هستید. چرا؟

بهره ای که بانک به شما پرداخت می کند ترکیبی است از سود ابتدایی + سود بخاطر شراکت در ریسک سرمایه گزاری.

در مورد حسابهای پس انداز چون این ریسک تقریبا وجود ندارد و موجودی شما در بانک بیمه شده و خطر سوخت و سوز آن به صفر رسیده، بانک سودی به شما می پردازد زیر میزان تورم بازار. یعنی حتی اگر صد در صد پولی که بابت بهره می گیرید را روی پول اولیه بگذارید، باز ارزش پول شما مثل یخ در تابستان آب می شود و از بین می رود. حالا مجسم کنید که قرار باشد این بهره را هم خرج زندگی تان کنید. دراین حالت این افت ارزش شدید تر می شود.

پس بهر صورت در اینحالت دارید هر روز مقداری از ارزش پولتان را از دست می دهید.

2- بهره حساب های بانکی جزو درآمد شما به حساب می آیند و به آنها مالیات تعلق می گیرد. درصد این مالیات هم
بیشتر از درصد مالیات بردرآمدی است که از محل کار بدست آمده است. یعنی از یکطرف بدلیل پایین بودن سطح تورم در کانادا – در حد 2.5 درصد در سال (مقایسه اش کنید با تهران!)- میزان بهره حساب ناچیز است و از طرف دیگر بخشی از آن – شما فرض کنید بطور متوسط 30 تا 40 درصد آن- هم می رود بالای مالیات سالانه.

پس ساده و پوست کنده اینکه نمی توانید بدون سرمایه گزاری ریسکی و بجان خریدن خطر از دست رفتن – لااقل بخشی از سرمایه – آنقدر پول درآورید که بخورید و بگردید.

حالا بیایید نگاهی بیاندازیم به مفهوم سرمایه گزاری و در این راستا اول انواع حساب های بانکی را بررسی کنیم:

چند نکته پیش فرض:

- اغلب حسابهای بانکی از شما کارمزد ماهانه می گیرند که این مبلغ کارمزد به تعداد عملیات بانکی (یا Transaction) ایکه در ماه انجام می دهید بستگی دارد. مثلا فلان نوع حساب در ماه 3 دلار از شما می گیرد و در عوض 25 ترنزکشن در ماه را پوشش می دهد. یعنی جمعا می توانید 25 بار برداشت یا واریز داشته باشید. البته می توانید هر تعدادی که خواستید ترنزکشن داشته باشید ولی اگر قرارتان تا سقف 25 تا در ماه است و شما بروید بالای این تعداد آنوقت به اضای هر ترنزکشن بیشتر از شما چند سنت خواهند گرفت (مثلا 50 سنت).

- بعضی از این حساب ها میزان کارمزد را به ازای مقدار موجودی تنظیم می کنند. یعنی مثلا اگر همیشه لااقل 1500 دلار در حساب خواهید داشت آنوقت تا 25 ترنزکشن رایگان است و برای بیشتر از آن مثلا می توانید با 3 دلار در ماه این تعداد را برسانید به 50 ترنزکشن ماهانه. یا مثلا اگر 3500 دلار در حساب ماهانه خود نگاه خواهید داشت می توانید به تعداد نامحدود ترنزکشن داشته باشید و دسته چک را هم مجانی بگیرید و چک بانکی را اگر خواستید بدون کارمزد برایتان صادر می کنند. این سیستم دایما در تغییر و تحول است و بانکهای مختلف در رقابت با هم شرایط را برای مشتریان راحت تر و هزینه ها را کمتر می کنند و برای تصمیم گیری باید به وب سایت این بانک ها بروید و ریز اطلاعات مربوط به این شرایط را بخوانید و بهترین نوعی را که به شرایط شما می خورد انتخاب کنید.

بانکهای معروف کانادا عبارتند از:

Royal Bank که آنرا RBC (مخفف Royal Bank of Canada) هم می نامند.

TD Canada Trust که آنرا TD Bank (مخفف Toronto Dominion Bank) هم می نامند.

Scotia Bank (تلفظ کنید: اس کوشا بنک) یا Bank of Nova Scotia (تلفظ می شود: نو – وا – اس – کوشا)

Bank of Montreal که آنرا BMO (تلفظ کنید: بی مو (مثل درخت مو)) هم می نامند.

CIBC Bank (مخفف Canadian Imperial Bank of Commerce )

بانکهای دیگری هم هستند که به اهمیت و تعدد شعبه این بانکها نیستند. راستش را بخواهید بهترین بانکی که ما دیده ایم TD است که تعداد شعباتش در سطح شهر از بقیه بانک ها بیشتر است و سرویس به مشتری شان هم از بقیه سریعتر و بهتر است. در واقع هر وقت ما به Royal bank یا Scotia bank می رویم کلی درود به ارواح رفتگان بنیانگزار TD bank می فرستیم! (البته همین بانکهای فس فسوی رویال بنک و اسکوشا بنک، ده بار سریعتر از بانکهای تهران کار شما را راه می اندازند، ولی بهر صورت وقتی حق انتخاب هست دلیلی ندارد آدم خودش را عذاب بدهد!)

البته بانکی که باز کردن حساب برای مهاجرت در آن از بقیه راحت تر است RBC است و برای اینکار روتین مشخص دارد و اگر با ایشان – از طریق نامه یا ایمیل – مکاتبه کنید، مدارک لازم برای افتتاح حساب جهت مهاجرت را برای شما می فرستند. بعد شما باید این مدارک را کامل کرده به همراه پاسپورت به سفارت کانادا در تهران ببرید برای تایید امضاء و بعد آنرا پست کنید برای بانک. این پروسه به یکی دو ماه زمان احتیاج دارد. اگر عجله دارید بهتر است از طریق یکی از دفاتر معتبر خدمات مهاجرتی حساب باز کنید و بعد که اطلاعات حساب را از ایشان گرفتید به شعبه اصلی تلفن کنید و مطمئن شوید که حساب واقعا باز شده و به اسم خودتان هم باز شده. برای مهاجرت حساب به شکل یکطرفه باز می شود، یعنی فقط می شود تویش پول ریخت. وقتی کانادا آمدید باید بروید به شعبه و مدارک شناسایی ارائه بدهید و فرم مخصوص پر کنید و حسابتان را فعال کنید (یکربع طول می کشد). بعد می توانید یک شعبه دیگر آن بانک را که به شما نزدیک تر است پیدا کنید و از ایشان بخواهید حساب شما را به آنجا منتقل کنند (یعنی آنها بشوند شعبه اصلی شما) اینکار هم زمان کمی می برد.

البته در واقعیت هیچ فرقی ندارد در کدام شعبه حساب دارید چون به هر شعبه این بانکها که بروید و کارت بانکی را ارائه کنید به حساب خود دسترسی خواهید داشت (این امر در مورد ماشین های عابر بانک یا در اصطلاح ATM (مخفف Automatic Teller Machine) هم صادق است).

ضمنا تمام این بانکها هم وب سایت دارند و از طریق وب سایت آنها می توانید وضعیت گردش حسابتان را چک کنید و یا قبض های ماهانه را بپردازید.

ضمنا دقت کنید که هر بانک چندین جور حساب جاری و پس انداز و سرمایه گزاری دارد و هر یک هم برای خودش یک اسم تجاری مخصوص همان بانک را دارد. وحشت نکنید! این تنوع صرفا به این منظور است که دست شما را در انتخاب بهترین نوع حسابی که بکار شما می خورد باز بگذارد و ابدا قصد گیج کردن شما و خوردن پول شما را ندارند!

1- حساب جاری ( Chequing Account تلفظ کنید: چکینگ اکاونت): حتما می دانید برای باز کردن حساب جاری و گرفتن دسته چک در تهران چقدر بامبول و دنگ و فنگ باید تحمل کرد. اول باید یکی شما را معرفی کند یا باید ضامن داشته باشید، بعد با کلی اتلاف وقت و دست دست کردن به شما یک دسته چک 10 برگی می دهند تا اگر خوش حساب بودید آن وقت دسته چک 25 برگی بگیرید و تا تکلیف همه چک های دسته چک قبلی معلوم نشده باشد دسته چک جدید صادر نمی شود و ... که دلیل این وضعیت را می توان در هزار ها مورد کلاهبرداری با چک که در سال در تهران اتفاق می افتد جویا شد.

چند نمونه حساب جاری:

TD Infinity Account

RBC No Limit Account

اینجا می توانید از روز اول حساب جاری داشته باشید و دسته چک صد برگی بگیرید. بهره روی این حساب در حد چند سنت برای هر هزار دلار در ماه است و طراحی شده است برای تعداد زیاد عملیات بانکی.

2- حساب پس انداز ( Saving Account ): که بهره بیشتری می دهد اما برای تعداد کمتری ترنزکشن ساخته شده (یعنی افزایش تعداد ترنزکشن روی آن پر خرج تر از حساب جاری است). چند نمونه از این حسابها:

TD Tier Savings Account

Royal Money Maker Plus

3- حساب سرمایه گزاری ( Investment Account ): که بهره شان از دو نوع قبلی بیشتر است ولی مدت معلومی دارد برای اینکه که باید پول توی حساب دست نخورده بماند – یا لااقل از آن برداشت نشود- تا بهره کامل دریافت کنید (یا مشمول جریمه روی بهره نشود). این دسته از حساب های بسیار متنوع هستند و از نظر مدیریت حساب به سه دسته تقسیم می شود: خودگردان، بانک گردان، مخلوط (یعنی در اصل بانک گردان با اجازه مداخله شما هر وقت خواستید)

- خودگردان:
که برای آن عده از سرمایه گزارانی خوب است که خودشان می خواهند در سرمایه گزاری تصمیم بگیرند و درگیر جزئیات آن باشند. این روش برای کسانی مناسب است که واقعا از بازار سرمایه و سرمایه گزاری سررشته دارند و قبلا هم در این زمینه سابقه مناسبی داشته اند. اگر اینطور نیست، این بهترین روش برای نابود کردن سرمایه تان در اسرع وقت است! چون فرض ما بر این است که شما که هنوز تشریف نیاورده اید و یا تازه وارد شده اید خیال ندارید از این روش استفاده کنید، توضیح بیشتری هم در این مورد نمی دهیم!

چند نمونه:

TD Money Market investing

RBC Online investing

- تحت مدیریت بانک:
یعنی بانک پول را از شما می گیرد و خودش سرمایه گزاری می کند. در اینحالت ممکن است هیچ یا بخشی از سرمایه بیمه شده باشد. برای این نوع از سرمایه گزاری روش های متعددی هست و باید اطلاعات مربوط به سوابق این سرمایه گزاری ها را در هر بانک بخوانید و خودتان تصمیم بگیرید که مایلید وارد آن شوید یا خیر. طبعا ریسک آن – بسته به نوع سرمایه گزاری – از هیچ (با سود کم) تا زیاد (با سود بیشتر) متغیر است.

اگر مایل به سرمایه گزاری هستید با بخش مربوطه در بانک تماس بگیرید (یا وبسایتشان را بررسی کنید). ضمنا تمام شعبات می توانند برای شما وقت ملاقات با کارشناس سرمایه گزاری شان بگیرند و شرایط مورد نظر شما را بررسی کرده و بهترین روش ممکن را توصیه کنند (رایگان).

مبحث سرمایه گزاری، و حتی پیشنهاد دادن در این مورد، بسیار گسترده و متنوع است و امکان بازکردن آن در یک لاگ وجود ندارد. توصیه می کنم از مطالعه مقالات مفید روی سایت های معتبر کانادایی شروع کنید.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الفبای امور مالی در کانادا شامل:
امور بانکی روزمره، سرمایه گزاری، مدیریت امور مالی خودتان، وام، بیمه، بازنشستگی، اعتبار و نظایر آنها، بهترین مرجع برای شروع، مجموعه مقالات آموزشی سایت اتحادیه بانکهای کاناداست. برای دیدن صفحه فهرست این مقالات اینجا کلیک کنید.

لطفا این مقالات را مطالعه کنید و اگر مایل هستید من در این رابطه بیشتر توضیح بدهم برایم ایمیل بزنید و پیشنهادات خود را مطرح کنید تا به فهرست اضافه کنم.

روز خوش


Link to this log     لینک به این نوشته - 11:00 a.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................



Tuesday, November 21, 2006

هزینه های زندگی در کانادا (بخش پنجم)

تلویزیون - خرید دستگاه، انواع سرویس های موجود، هزینه های اولیه و هزینه های ماهانه بعدی.

اولا باید گفت که شما باید به تلویزیون به دیده مهمترین وسیله برقی منزل نگاه کنید که از همان روز اولی که به کانادا می آیید لازمش دارید. چرا؟

چون شما تازه از در آمده اید تو و خیلی چیزها راجع به فرهنگ و سیستم اجتماعی کانادا و اصطلاحات متداول روزمره و اخبار روز شهر و استان و ... باید یاد بگیرید. از آن مهمتر اینکه هنوز هیچ جای شهر را بلد نیستید و برنامه تفریحی و سرگرمی هم ندارید بعد از فشار های هفته های آخر مهاجرت و اعصاب خردی های توی فرودگاه و خستگی سفر و ... نیاز به سرگرمی دارید تا افسردگی نگیرید و تلویزیون اینجا واقعا سرگرم کننده است و حواستان را پرت می کند.

اگر هم متاهل هستید و بچه دارید که تلویزیون با شبکه های کارتون تمام نشدنی اش جان شما را در روزهای اول نجات خواهد داد.

ضمنا بسیاری از تلویزیون ها قادرند از زیرنویسی که بهمراه برنامه ها پخش می شود – اصطلاحا Closed Captioning (تلفظ کنید: کلوزد کپ شه نینگ ) نامیده می شود و متن مکالمه ایکه دارد اتفاق می افتد را خط به خط زیر تصویر می نویسد - استفاده کنند که این برای شما یعنی کلاس زبان بی دردسر.

خوب حالا که مجاب به وجوب تلویزیون شدید برویم سراغ اینکه چی بخریم:

با توجه به اینکه قیمت وسایل برقی روزبروز پایین تر می آید و مدل های جدید دایما جای مدل های قدیمی تر را می گیرند و حراج های فصلی و غیره هم دایما به آنها می خورد، رسیدن به نیتجه نهایی در این بحث کار دشواری است و من فقط می توانم تعدادی از اصول اولیه تصمیم گیری را به شما بگویم تا خودتان انتخاب کنید:

1- تلویزیونی که امروز می خرید احتمالا تا پنج شش سال در خانه شما مقیم خواهد بود - این به این معنی نیست که فقط همینقدر عمر خواهد کرد، بلکه با سقوط قیمت ها از یک طرف و پیشرفته تر شدن آنها از طرف دیگر، خودتان بیشتر از این نمی توانید آنرا تحمل کنید و می فرستیدش دنبال کارش!- اگر تلویزیون کوچکی بخرید بعدا پشیمان می شوید و یا باید صفحه کوچکش را تا مدتها تحمل کنید یا یکی دیگر هم بگیرید بگذارد کنارش و اینطوری پولتان را هدر بدهید.

2- تلویزیون های نسل قبلی (یعنی با لامپ اشعه کاتدی اصطلاحا CRT Tube TV ) قیمتشان چندرغاز شده یعنی از حول و حوش 50 دلار (برای 13 اینچ) شروع می شود و می رود تا 700 دلار (برای سونی 32 اینچ فلت با قابلیت HDTV ). کیفیت تصویری بسیاری از این مدل ها بالاست و صدایشان هم عالی است. قیمتشان در مقایسه با نسل جدید بسیار پایین تر است اما وزنشان بیشتر است و جابجا کردن مدلهای بزرگشان زور بسیار می برد! (اگر وسیله نقلیه ندارید وحشت نکنید! فروشگاه حتما سرویس تحویل در منزل دارد و ممکن است برای شما مجانی هم در بیاید. حتما این موضوع را جویا شوید).

3- تلویزیون های نسل جدید (شامل انواع LCD و Plasma – تلفظ کنید پلزما- و Video Projection هستند) که صفحه مسطح دارند و ضخامت بدنه شان خیلی کم است و وزنشان هم در مقایسه با نوع قبلی خیلی کمتر است، تنوع مارک و سایزبندی وسیع تری دارند و از 15 اینچ (حدود 250 دلار) تا 72 اینچ (حدود 15 هزار دلار) برای مصرف خانوادگی فروخته می شوند و قیمت شان بین پنج تا ده برابر سری قبلی است اما کیفت بسیاری از مدلهایشان از نوع قبلی بهتر است و بیشتر آنها هم قابلیت HDTV – های دفینیشن تی وی یا تصویر تلویزیون با تفکیک بالا- دارند (که البته برای استفاده از این قابلیت باید مشترک سرویس مربوطه را از شرکت تلویزیون کابلی بشوید).

نکته: تلویزیون های Plasma سابقه بد دارند و شایعاتی مبنی بر سوختن تدریجی صفحه نمایش آنها وجود دارد (احتمالا به همین علت هم است که علیرغم کیفیت تصویر خوبشان قیمتشان از بقیه تکنولوژی ها کمتر است). ضمنا مدل های DLP از یک منشور در حال دوران برای پخش تصویر روی صفحه تلویزیون استفاده می کنند که شایعاتی مبنی بر پیدا شدن ایراد تدریجی مکانیکال در این مجموعه شنیده شده است که شاید بخواهید مد نظر قرار دهید.

4- وقتی تلویزیون را می گیرد، به شما پیشنهاد می دهند گارانتی بیشتری روی تلویزیون بخرید. پیشنهاد من این است که اینکار را بکنید. معمولا هزینه اینکار با توجه به هزینه بالای خدمات تعمیر تلویزیون، عادلانه است و خیالتان راحت خواهد بود که تا – مثلا چهارسال بعد از پایان یکسان گارانتی اولیه- هزینه تعمیرات آن به عهده شما نیست. (برای بالای 20 اینچ هم حمل دستگاه جهت تعمیرات به شما ربطی ندارد و خود شرکت سرویس دهنده برای بردنش به تعمیرگاه خواهد آمد. این را هم در همان ابتدا چک کنید).

5- اگر تلویزیون گران قیمت باشد به شما پیشنهاد می دهند که برای ریموت کنترل هم گارنتی اضافه تر بخرید که این یکی را حتما انجام بدهید چون ریموت پرکار ترین قسمت تلویزیون است!

6- تلویزیون را باید دید و پسندید! بهترین کار این است که بروید به نمایشگاههای این فروشنده های صاحب نام (که گارانتی درست و حسابی دارند و معتبر و درست هستند و اگر هم دوست نداشتید راحت تلویزیون را تا یکماه بعد هم پس می گیرند بدون هیچ چونه و دبه! - مدت دقیق پس گرفتن را حتما چک کنید ولی عرف آن برای تلویزیون یکماه است). کیفیت تصویر دستگاهها را با هم مقایسه کنید. تا جاییکه من دیده و تجربه کرده ام FutureShop در تعدد دستگاههای در معرض نمایش و سرویس اطلاع رسانی به مشتری در هنگام خرید و رسیدگی به مشتری یک سر و گردن از بقیه بالاتر است، ولی بهر حال بهتر است بیش از یک انتخاب داشته باشید:

FutureShop

BestBuy

Source by Circuit City

نکته: گاها حراج های فصلی ای در روزنامه ها می بینید که در آن بعضی فروشگاهها تعداد زیادی تلویزیون در سایزهای مختلف حراج کرده اند. هر چند قیمت این دستگاهها ارزانتر است ولی مثل هندوانه نبریده می مانند و خوب و بدش گریبانگیر خودتان خواهد بود.

7- لوازم جانبی مربوطه (مثل کابل رابط و محافظ نوسانات برق و تقسیم و ریموت کنترل یدکی و ...) را از جاهای دیگری بخرید که ارزان فروش تر هستند. دلیلش هم واضح است: این اقلام پیچیدگی فنی چندانی ندارند و کمتر ممکن است با گارانتی آنها کاری داشته باشید و بنابراین مهم نیست اگر خدمات پس از فروش درست و حسابی نداشتند. این چند جا را توصیه می کنم. اگر هم جای دیگری قیمت ارزانتر دیدید بخرید:

Canada Computers

TigerDirect

البته از فروشگاههای یک دلاری هم می توانید کابل تصویر بخرید. اشکالش افت کیفیت تصویر روی این کابل های ارزان قیمت است.

حالا بیایید نگاهی بیاندازیم به اشتراک سرویس تلویزیون:

1- بدون سرویس:
در اینحالت می توانید آنتن برای تلویزیون نصب کنید و چهار پنج کانال رسمی دولتی و استانی را بگیرید که هر چند عالی نیستند ولی در عوض خرج اضافی هم ندارند. فیلم سینمایی و اخبار و برنامه ورزشی هم گهگاه تویشان دیده می شود.

2- سرویس کابلی:
که بزرگترین و مهمترینشان در حال حاضر Rogers است و در بدو اشتراک پیشنهاد های خوبی به شما می دهد و ممکن است تا چند ماه چندین کانال فیلم و موسیقی و یا ورزشی را بطور رایگان به شما بدهد تا ببینید دوست دارید نگهشان دارید یا خیر. البته هزینه حداقل سرویس را از شما خواهد گرفت (که چیزی در حدود 30 دلار در ماه خواهد بود). راجرز دسته بندی های مختلفی برای کانال ها به شما می دهد و هر دسته بندی گروهی متشکل از چند کانال را دارند – مثلا ابتدایی ترین آنها که Basic نام دارد بیش از 30 کانال دارد- و دسته بندی های متعددی دیگر شامل کانال های فیلم سینمایی – مثلا پنج کانال که ماهانه 300 فیلم سینمایی (یعنی 300 تا تکراری و غیر تکراری که جمعا 60 تا فیلم غیرتکراری را در هر ماه اینقدر تکرار می کنند تا بشود 300 تا و توی این 60 تا فیلم حدود 15 تا فیلم در محدوده قابل دیدن تا عالی ) نشان می دهند و هزینه ماهانه اش 15 دلار است ولی نیاز دارد که دستگاه دیکودر (اصطلاحا Digital Box) راجرز را هم بگیرید (یا کرایه ماهانه بدهید یا بخریدش: توصیه؟ کرایه اش کنید! چون هر دو سه سال یکبار مدلهایی بهتر و مجهز تر می آیند که می توانید در صورت کرایه ای بودن عوضش کنید).

البته با داشتن این دستگاه می توانید سرویس های On Demand را هم بگیرید – یعنی فیلم های سینمایی را انتخاب کنید که برایتان پخش کنند (هزینه هر فیلم که حول و حوش 6 دلار است بعدا روی صورتحساب ماهانه تان می آید) و می توانید مثل دستگاه ویدیو یا دی وی دی پلیر تان هر وقت خواستید آنرا Pause کنید یا برگردانید عقب یا ببرید جلو. اگر هم باکس HDTV بگیرید (که قابلیت ضبط داشته باشد) آنوقت می توانید تا چندین ساعت از برنامه را برای خودتان ضبط کنید.

می توانید بخواهید زمان پخش برنامه های مورد نظرتان را طبق زمان بندی شما تنظیم کنند تا وقتی خانه هستید فیلم مورد نظر را ببینید.

اگر دنبال حدود قیمت می گردید: از 30 دلار (در ارزانترین حالت ممکن) بگیرید بروید تا 150 دلار در ماه (برای هزینه های اضافی مثل فیلم های جداگانه یا خدمات اضافی باید خودتان مبلغ مربوطه را در محاسبه بیاورید). برای حالت متوسط می شود ماهانه (با فرض اینکه سرویس اینترنت را هم از ایشان گرفته اید و مشمول تخفیف مشتری هستید می توانید روی ماهانه 50 دلار برای مجموع اینترنت و تلویزیون حساب کنید).

برای دیدن کاتالوگ راجرز اینجا کلیک کنید.

دو نکته:
- بعضی از مجتمع های اجاره ای، سرویس Basic را در اجاره منظور کرده اند و دیدن این مجموعه از شبکه ها برایتان هزینه اضافی ندارد.
- بعضی وقت ها راجرز یادش می رود در پایان مهلت رایگان شبکه های رایگان را قطع کند و ممکن است هفته ها یا ماهها – و شاید سالها- این سرویس را رایگان دریافت کنید. البته در غالب موارد یادشان می ماند و سر موقع قطع می کنند.

3- دیش ماهواره:

- دیش آزاد و نسبتا غیر قانونی:
یعنی بعضی از نصب کننده های دیش از خلاء قانونی فعلی استفاده کرده و برای شما دیش نصب می کنند که می توانید از این طریق کانال هایی که برای آمریکای شمالی پخش می شوند ببینید. آپارتمان ها اجازه نصب دیش ندارند – هر چند بعضی ها می گذارند. هزینه اش همان دویست سیصد دلار خود دیش و نصب آن است اما چون سر و صاحاب درست و حسابی ندارد اگر مشکلی پیش بیاید مهمان جیب خودتان هستید و تویش تقلب و کلاهبرداری زیاد پیش می آید.

- دیش با آبونمان:
که مهمترین و معتبرترین سرویس دهنده آن شرکت Bell می باشد و سرویش Bell Express Vue – تلفظ کنید: بل اکسپرس وی یو- نام دارد و مشابه سرویس کابلی انواع دسته بندی های برنامه ها را با قیمت های مختلف دارد و گیرنده شما در اینحالت دیش درست و حسابی و مرتبی است که شرکت بل برای شما نصب می کند و سرویس و خدمات خوب هم به شما ارائه می کند و حوزه قیمتی و سرویس های عرضه شده شان در رقابت با راجرز چیزی مشابه همانهایی است که در بالا ذکر شد و هزینه هایشان هم در همان حوزه است. برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.

دقت کنید که این سرویس ها دایما در حال تحول هستند و دایما شرایط ویژه و حراج و تخفیف سال نو و تخفیف تابستانی و ... رویشان گذاشته می شود که می تواند چند هفته تا چند ماه صرفه جویی برای شما داشته باشد. خوب به انتخاب هایی که دارید دقت کنید و با کمی حساب و کتاب، مناسب ترین ها را با توجه به وقت آزاد و بودجه مورد نظرتان پیدا کنید.

در قسمت بعدی در مورد لوازم آشپزخانه – از پخت و پز تا شست و شوی ظروف- می پردازیم.

این هم آخرین نسخه از لیست مورد نظر است:

1- هزینه های شروع زندگی در کانادا:
1-1 – کامپیوتر(شامل خود دستگاه، ماینتور، متعلقات، پرینتر و کابل و مبدل دو شاخه).
2-1- مسکن (انواع، محله ها، هزینه ها، مقررات و حق و حقوق شما).
3-1- تلفن شهری و/ یا همراه (گرفتن اشتراک و هزینه های اولیه و هزینه های ماهانه بعدی).
4-1- اینترنت (انواع سرویس های موجود، هزینه های اولیه و هزینه های ماهانه بعدی).
5-1- تلویزیون (خرید دستگاه، انواع سرویس های موجود، هزینه های اولیه و هزینه های ماهانه بعدی).
6-1 – لوازم آشپزخانه (لوازم یخت و پز، نظافت آشپزخانه، نظافت ظرف ها)
7-1 – لوازم منزل (تخت خواب، سرویس اتاق خواب، سرویس نشیمن، لوازم دستشویی، لوازم نظافت و نگهداری از منزل).
8-1 لوازم برقی منزل (سشوار، جاروبرقی، مایکرویو، صوتی و تصویری، روشنایی، حرارتی و برودتی).
9-1 پتو، ملحفه، بالش، زیرانداز (فرش، موکت)، البسه فصل.

2- مصرف ماهانه:
1-2- خورد و خوراک (انواع، حدود قیمت، غذاهای جدید، مواد جایگزین).
2-2- رفت و روب و نظافت منزل (شوینده ها و لوازم مربوطه).
3-2- ایاب و ذهاب (سرویس های حمل و نقل عمومی و هزینه هایشان).
4-2- هزینه های جاری تلفن، اینترنت، تلویزیون، شارژ ساختمان (در موارد خاص).
5-2- نوشت افزار، کاغذ پرینتر و نظایر آن.
6-2 – پوشاک (زمستانه و تابستانه + چتر و کلاه و عینک آفتابی).
7-2- آب و برق (و احتمالا گاز).

3- هزینه های ویژه:
1-3- دارو و درمان (+ عینک طبی).
2-3 – لباس رسمی برای مصاحبه های استخدامی.
3-3 – ابزار و لوازم تعمیر و نصب.
4-3- گردش و تفریح (سینما، پارک های تفریحی، کنسرت).
5-3- کتاب، سی دی، دی وی دی، روزنامه و مجله.
6-3- مالیات بردرآمد.

4- هزینه هایی که اول کار قاعدتا با آنها کاری ندارید!
1-4- خرید اتومبیل (انواع خودرو نو و دست دوم، نکات ضروری، بیمه، لیس یا فایننس، قسط ماهانه).
2-4- خرید خانه.


روز خوش


Link to this log     لینک به این نوشته - 2:35 p.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................



Monday, November 20, 2006

بالاخره زمستان آمد!

خوب رژه دار و دسته بابا نوئل هم دیروز به خوبی و خوشی انجام شد و زمستان هم موفق شد وارد شهر بشود. سرمای زیر صفر دیگر آمده که ماندگار شود.

امروز صبح منفی یک درجه بود و با ویندچیل (سوز) می شد منفی 6 که برای شروع بد نیست. اگر این اولین زمستان شما در تورنتو است بدانید که هوا با کمی جذر و مد خرده خرده سردتر می شود و معمولا ازاواسط ژانویه تا اواسط فوریه به سردترین دوران خودش می رسد که معمولا در حوزه منفی 12 تا منفی 25 (برای هوای ساکن) و منفی 15 تا منفی 40 درجه (برای سوز) در نوسان خواهد بود.

برف هم زیاد خواهد بارید. البته خیابان ها مثل تهران با هر بارش شدید برف بند نخواهد آمد و شهرداری از شب تا صبح سرگرم برف روبی در خیابان هاست و معابر اصلی و نیمه اصلی همیشه بازند و کوچه های فرعی هم با کمی تاخیر تمیز می شوند. کسی هم اجازه ندارد برف پیاده رو یا حیاطش را بریزد وسط خیابان و برای بقیه مشکل ایجاد کند. پیاده روهای مقابل مجتمع های ساختمانی معمولا زود توسط مدیریت تمیز می شوند و پیاده رو های مقابل خانه های شخصی – طبق قانون- باید بعد از توقف بارش برف تمیز شوند.

نمک قابل ملاحظه ای به سطح معابر و پیاده رو ها پاشیده می شود که کمک بزرگی است ام زمین ها همچنان در بعضی نقاط یخ زده و لغزنده هستند و نیازمند احتیاط.

الان که حراج های کریسمس شروع شده موقع خوبی برای خرید لباس کافی برای بچه هاست – اگر هنوز نخریده اید یا فکر نمی کردید سرما اینقدر جدی باشد- و هر چه هم به کریسمس نزدیک تر می شویم قیمت ها پایین تر می آیند.

اگر هم هنوز به کانادا وارد نشده اید و الان که این نوشته ها را می خوانید ترس برتان داشته، بدانید که مهاجرهایی به تورنتو می آیند از کشور هایی که در عمرشان رنگ برف را ندیده اند و اصلا نمی دانند صفر درجه یعنی چه! چه برسد به یخبندان و سوز! و هیچ کدام هم تا بحال سوسک نشده اند! شما هم سریعا به هوای اینجا عادت می کنید و مثل بقیه زمستان منفی 30 درجه اینجا برایتان حکم زمستان ملایم منفی 5 درجه تهران را پیدا خواهد کرد.

یکی از رموز این امر، استاندارد مقاومت سرمای لباس های زمستانی اینجاست که با لباس هایی که در تهران می پوشید خیلی فرق دارند و اگر در زمستان تهران در سردترین روزها آنها را بپوشید از گرما خفقان می گیرید! و شرشر عرق می ریزید! (نکته: زیاد روی خرید و حمل البسه زمستانی و آوردن آن به کانادا حساب باز نکنید! اینجا مجبور خواهید شد دوباره از اول بخریدشان. قیمتشان هم اگر از تهران ارزانتر نباشد از آن گرانتر نیست!)

دلیل دیگرش مقاومت قابل ملاحظه بدن انسان است که می تواند گرمای بیابان های عربستان تا سرمای قطب جنوب را تحمل کند و زود به وضعیت جدید عادت می کند.

ضمنا هوای این شهر در یک وضعیت گیر نمی کند و اگر سه چهار روز حسابی سرد شود، آن وقت دو سه روزی شل می کند و جای نفس می گذارد. تورنتو را هم به شکلی ساخته اند که تا حد امکان مردم در فضای سربسته تردد و خرید و گردش کنند و تا جاییکه امکان دارد از فضای باز بدور باشند، که این امر در تابستان و زمستان کمک خوبی است.

و اما در مورد ادامه لاگها:

بگوش باشید که من بزودی ادامه مجموعه لاگهای "هزینه های زندگی در کانادا" را در وبلاگ خواهم گذاشت. ضمنا خیال دارم وقتی فهرست فعلی کامل شد آنها را به شکل فایل دربیاورم و لینکش را برای داونلد در سایت بگذارم.

بعضی از دوستان هم ایمیل زده اند و پرسیده اند آیا اشکالی ندارد این لاگها را پرینت کنند یا فایل کنند و به دوست و آشنا بدهند؟

پاسخ این است که هیچ اشکالی ندارد و دست شما هم درد نکند که این اطلاعات را به دست کسانی می رسانید که لازمش دارند. حتی چه از نظر حق تالیف و چه از نظر اخلاقی، لازم هم نیست اسم یا لینک این وبلاگ را در این فایل یا پرینت ها بنویسید.

مهم رسیدن این اطلاعات بدست کسانی است که می توانند از آن استفاده کنند. حتی اگر هم کسانی قصد دارند مقاله یا کتابی در مورد مهاجرت به کانادا بنویسند و چاپ کنند و بقیه بدهند – حتی اگر قرار است بفروشندش- باز هم اجازه دارند به هر شکلی که مایلند از این اطلاعات استفاده کنند (لطفا فقط اصل موضوع را دستکاری نکنند و اطلاعات غلط به مردم ندهند!).

نکته دیگر اینکه اگر در کانادا هستید بدانید که این روز ها تمام مراکز خرید و فروشگاههای بزرگ آذین بندی شده اند و می توانند برای شما و فرزندانتان جالب باشند. بد نیست سری بزنید و تما شا کنید.

روز خوش


Link to this log     لینک به این نوشته - 9:56 a.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................



Saturday, November 11, 2006

هزینه های زندگی در کانادا (بخش چهارم)

اینترنت - انواع سرویس های موجود، هزینه های اولیه و هزینه های ماهانه بعدی

اینترنت روی خط تلفن:

یعنی اینکه شما مودم کامپیوترتان را وصل می کنید به خط تلفن و مودم طبق تنظیمی که قبلا انجام داده اید شماره تماس سرویس دهنده را میگیرد و بعد از وصل شدن شما شناسه کاربری و رمز عبور را وارد می کنید و وصل می شوید.

مزیت اصلی آن سریع راه افتادنش است. یعنی کافیست خط تلفن وصل باشد و شما یک کارت اشتراک اینترنت بخرید (از فروشگاههای عرضه محصولات کامپیوتر) و شروع به کار کنید. مزیت دومش قیمت پایین آن است. یادم هست که AOL یک مدتی سه ماه اینترنت رایگان می داد برای تبلیغ (نمی دانم هنوز هم اینکار را می کند یا خیر).

اشکال عمده اش اشغال شدن خط تلفن و نیز کند بودن نسبی آن است. البته اینکه می گوییم کند است هنوز دو برابر سریعتر از سریعترین سرعت اینترنت تلفنی ایست که شما در عمرتان در تهران دیده اید! اما در مقایسه با اینترنت کابلی کند است.

اینترنت کابلی:

یعنی شما با گرفتن خدمات مربوطه از یکی از سرویس دهنده ها، مثلا Rogers (که روی خط کابل تلویزیون این سرویس را به شما می دهد) و یا Bell (که روی خط تلفن این سرویس را به شما می دهد) می توانید با سرعتی بسیار بالاتر به اینترنت وصل شوید.

در واقع شما باید با گذاشتن یک تقسیم (که شرکت به شما می دهد) کابلی را که به تلویزیون (یا دستگاه تلفن) وصل می شود به مودم مستقلی که شرکت به شما می دهد وصل می کنید و به انتخاب خودتان با کابل USB یا کابل شبکه، این مودم را به کامپیوترتان وصل می کنید.

مزیت اصلی این نوع ارتباط آزاد شدن خط تلفن است و سرعت بالاتر آن. سرعت آن هم بسته به اینکه چه نوع پکیجی را گرفته باشید از دو برابر مودم تلفنی تا ده ها برابر آن می تواند فرق کند. ضمنا وسط داونلد کردن یک فایل بزرگ یکهو قطع نمی شود و حالگیری نمی کند!

با کمی دقت و حوصله می توانید بهترین انتخاب را کنید. در خیلی از موارد این سرویس دهنده ها برای جلب مشتری تخفیف های ویژه ای می دهند – مثلا چهار ماه اول نصف قیمت یا دو ماه اول رایگان و یا بابت کرایه مودم تا چند ماه از شما پول نمی گیرند.

ضمنا دقت کنید که در اوایل کار شما اینترنتی لازم دارید جهت چک کردن ایمیل و ارسال رزومه و کاربری عادی با اینترنت و برای اینکار ارزان سرویس کابلی هم کافیست و هر چند سرویس های سریعتر خیلی وسوسه انگیز هستند بهترست پول خود را صرف سرعت اضافه تری که در این مقطع لازم نیست نکنید.

مثلا راجرز سرویس ULTRA-LITE را عرضه کرده و بل BASIC-LITE را و هر دوی این سرویس ها کار شما را راه می اندازند (البته به شرط اینکه در محله شما این سرویس موجود باشد که برای فهمیدن آن باید کد پستی خودتان را وارد کنید. این کد پرسیدن به این علت است که ممکن است بعضی از این سرویس ها در حاشیه شهر تورنتو موجود نباشند. برای دیدن این اطلاعات می توانید فعلا کد پستی M4P 1Z2 را که تقریبا مرکز شهر است بدهید).

دو سرویس دهنده نامبرده هم کیفیت کارشان خوب است و هم خدمات پشتیبانی خوبی دارند – لااقل ما که اینطور دیده و شنیده ایم. برای گرفتن اشتراک می توانید با تلفن بخش فروش ایشان تماس بگیرید. (این شما رو قبضی که هر ماه برایتان می فرستند هست).

همانطور که قبلا هم گفتم، اینترنت در کانادا خیلی لازم است و شما از روز اول برای کاریابی و کسب اطلاعات در مورد بازار کار حرفه تان به آن نیاز دارید و هر چند می توانید از کامپیوترهای کتابخانه محله تان نیز برای اینکار استفاده کنید ولی محدودیت ساعت کار آنها و سختی تردد در زمستان، این جایگزینی را دشوار می کند.

چیز بیشتری در مورد اینترنت بنظرم نمی رسد جز اینکه اگر Web Cam داشته باشید می توانید تصویر خودتان را به والدین تان نشان دهید و آنها را خوشحال کنید و با داشتن سرویس متصل و سریعتر با ایشان بصورت صوتی و تصویری ارتباط داشته باشید.

روز خوش


Link to this log     لینک به این نوشته - 11:26 p.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................



Thursday, November 02, 2006

هزینه های زندگی در کانادا (بخش سوم)

تلفن شهری و/ یا همراه (گرفتن اشتراک و هزینه های اولیه و هزینه های ماهانه بعدی).

برای خرید تلفن شهری یا موبایل (اینجا می گویند Cell phone یا به اختصار Cell که تلفظ می کنید: سل) باید آدرس داشته باشید. برای آدرس هم می توانید نشانی جایی را که بتازگی کرایه کرده اید یا آدرس یکی از دوستانتان را علی الحساب بدهید تا بعدا آدرس جدید را اعلام کنید.

چه مجرد باشید چه متاهل، در بدو ورود به مدت چند هفته توی شهر ولو هستید و دارید برای درخواست فلان کارت یا فعال کردن حساب بانکی یا انشاالله مصاحبه کاری از این ور به آن ور می روید و کمتر در طول روز در خانه هستید. در این وضعیت داشتن سلفون از ضروریات است تا تماس های تلفنی – گاها مهم – را از دست ندهید.

اگر متاهل هستید و وقتی شما بیرون می روید همسر و فرزند شما در منزل هستند نیاز به تلفن شهری هم دارید. اگر هنوز بچه ندارید داشتن دو تا سلفون بهتر از ترکیب یک سلفون و یک خط شهری است.

حالا نگاهی بیاندازیم به انواع آنها:

1- خط شهری (Land Line یا Residential Line):

1-1: خط شهری عادی:
که معمولا واحدی که اجاره کرده اید سیم کشی لازم برای آنرا دارد و طبق قانون لااقل یک پریز فعال برای آن نیز در نظر گرفته است. اگر یک پریز کم است و می خواهید دو گوشی در منزل داشته باشید کافیست از مغازه های فروش لوازم برقی سیم رابط و دو پریز تقسیم بخرید . این یکی را از مغازه های یک دلاری هم می توانید بخرید.

هزینه تلفن معمولا شامل یک هزینه راه اندازی – حدود 55 دلار- و هزینه ماهانه مصرف است. این هزینه شامل مبلغی ثابت (زیر 20 دلار) برای تماس نامحدود با تورنتو است و بسته به اینکه چه امکانات بیشتری را – نظیر Caller Id یا Call Waiting یا Call Forwarding و ...- درخواست کرده باشید، مبلغی معین نیز در ماه به آن اضافه خواهد شد.

با یک حساب سرانگشتی، تلفن نامحدود شهری با قابلیت کالر آی دی (یعنی دیدن شماره تلفن نام کسی که دارد به شما زنگ می زند) را می شود حول و حوش 25 دلار در ماه جمع و جور کرد.

برای خرید این خط کافیست یا به یکی از نمایندگی های فروش تلفن – که در هر محله ای یکی از آنها پیدا می شود – مراجعه کنید یا از روی اینترنت به سایت یکی از شرکتهای سرویس دهنده بروید و درخواست خود را ثبت کنید.

اگر از روی اینترنت اقدام می کنید باید اطلاعات سین کارت (کارت شماره بیمه اجتماعی Social Insurance Number SIN) را به همراه پاسپورت و اطلاعات استخدامی و تلفن و آدرس یکنفر معرف در کانادا و ... را داشته باشید که چون در آن موقع از اطلاعات استخدامی خبری نیست ممکن است به دردسر بخورید.

اگر حضوری اقدام کنید اطلاعات شناسایی و نیز آدرس محل را از شما می گیرند و از شما می خواهند که هم هزینه راه اندازی را پرداخت کنید و هم چون سابقه اعتباری در کانادا ندارید، مبلغی – در حدود 200 دلار- بعنوان وثیقه بسپارید که بمدت شش ماه در اختیار کمپانی تلفن بماند تا در صورت خوش حسابی و نبودن مشکل آنرا به شما عودت دهند یا اگر خواستید آنرا بجای پرداخت ماهانه برای چند قبض متوالی استفاده کنند.

بقیه پروسه نصب نسبتا راحت است و شما در زمانی که به شما می دهند (مثلا یکی دو روز بعد از درخواست) در منزل منتظر می مانید و مامور مربوطه می آید و راهش می اندازد.

اگر این سرویس را از شرکتهای معتبر و بزرگ بگیرید مثل Bell Canada آن وقت خیالتان راحت است که همیشه خدمات بعد از فروش و تعمیر و ... خوبی دارند. ضمنا هر کدام از قابلیت های اضافی را که خواستید می توانید پس دهید یا هر چند بار که خواستید عوضش کنید. شرکت Rogers هم شرکت بزرگی است و اخیرا زده تو کار دزدیدن مشتریان بل و اگر اشتراکتان را به آنها تبدیل کنید یک سری مزایایی می دهند – از جمله یک جفت گوشی بیسیم مجانی.

معمولا این شرکتها برای تلفن راه دور هم پلن های جور و واجوری دارند که هیچ کدامشان برای تماس با ایران قیمت خوبی ندارند. هنوز هم ارزانترین راه تماس با ایران استفاده از کارت های تلفنی است که در فروشگاههای ایرانی فروخته می شوند.

2-1- خط شهری اینترنتی:
یک سری رقیبان جدی جدید نیز در این بازار ظهور کرده اند که سرویس تلفن را از روی اینترنتی که در خانه دارید (بشرط اینکه اینترنت کابلی داشته باشید) به شما می دهند و شما فقط باید دستگاه کوچکی را به خط اینترنت وصل کرده و از طرف دیگرش به دستگاه تلفن متصل کنید.

این سری در مقایسه با مدل عادی در تماس درون شهری تفاوت قیمتی قابل ملاحظه ای ندارند اما اگر معمولا با راه دور در کانادا و ایالات متحده خیلی زیاد تماس می گیرید، برایتان ارزانتر از بقیه درمی آیند. ضمنا بسیاری از قابلیت های اضافه را هم برایش هزینه شارژ نمی کنند.

این قابلیت راه دورشان همچنان بدرد شما که با ایران تماس می گیرید نمی خورد.

شاید بشود گفت مهمترین مزیت آنها قابل حمل بودنشان است. یعنی شما دستگاه را می توانید با خودتان به هر جای شهر که خواستید ببرید و به هر خط اینترنتی بزنید و شماره تلفن شما هم با شما می آید همانجا.

شرکتهای Vonage و Primus از این نمونه سرویس دهنده ها هستند.

برای خرید گوشی تلفن منزل – چه از نوع رومیزی و چه از نوع بیسیم می توانید به فروشگاههای زیر مراجعه کنید:

FutureShop

Best Buy

Source by Circuit City

Staples

و هر جای دیگری که دلتان خواست!


2- تلفن همراه (Cell Phone)

بزرگترین شرکتهای ارائه دهنده این تلفن ها در حال حاضر عبارتند از Rogers و Bell و Fido و TELUS . این شرکتها یا خود نمایندگی فروش دارند – به شکل مغازه مستقل یا دکه نمایندگی در مراکز خرید، یا اینکه محصولاتشان توسط فروشگاههای بزرگ لوازم صوتی و تصویری و الکترونیک عرضه می شود (مثلا همانهایی که در بالا اسمشان را بردیم).


دو نوع اصلی اشتراک سلفون وجود دارد: سیستم مصرفی (کارمزدی) و سیستم اشتراکی (آبونمان).

1-2- نوع اول: شما مقداری اعتبار (اصطلاحا Airtime) برای مصرف می خرید و بعد می توانید به مقدار اعتبار موجود در حسابتان حرف بزنید. هزینه های مربوط به این روش عبارتند از هزینه راه اندازه اشتراک (که حدود 50 دلار است و نیم ساعت طول می کشد) و هزینه گوشی (هر شرکت چند مدل گوشی مخصوص این روش را معرفی می کند ولی شما می توانید گوشی های مربوط به سرویس های اشتراکی را نیز بخرید. ضمنا هزینه گوشی ها در اینحالت گرانتر از هزینه آنها وقتی مشترک باشید درمی آید. برای دیدن هزینه های گوشی های هر شرکت روی نام این شرکتها در زیر کلیک کنید) و هزینه اعتبار خریداری شده (معمولا هر حساب جدید که باز می شود با خودش حدود 50 دلار اعتبار یا یکساعت اجازه صحبت یا چیزی مشابه آن را دارد. برای تمدید آن می توانید از انواع کارت های 10 و 15 و 20 و 25 و 30 و 40 و 50 دلاری – که بسته به شرکت فرق می کند- استفاده کنید. بعضی ها هم به شما اجازه می دهند شماره کارت اعتباری تان را به ایشان بدهید تا خودشان هر ماهه مبلغی را که تعیین کرده اید برایتان فاکتور کنند – که با توجه به اینکه شما الان کارت اعتباری ندارید بدرد شما نمی خورد).

این روش تقریبا بشکلی یکسان در تمامی شرکتهای تلفن عرضه می شود و هر کدام نیز نام اختصاصی خودشان را به آن داده اند:

- Rogers به آن می گوید Pay as you go

- Fido به آن می گوید Prepaid Service

- Bell به آن می گوید Prepaid Package

- Telus به آن می گوید Pay and Talk

خودتان قیمت های گوشی ها و انواع کارت ها و امکانات هریک را بررسی کنید. یادتان باشد که Rogers بهترین آنتن دهی را در سطح کانادا دارد.

مزیت :
هر قدر خواستید حرف بزنید پول می دهید و نه بیشتر. مثلا با یک کارت 20 دلاری اجازه دارید یک ساعت حرف بزنید. حالا اگر مصرف ماهانه شما بیشتر از یکساعت نیست – یعنی همیشه دسترسی به تلفن شهری دارید و فقط برای موارد ضروری از تلفن استفاده می کنید- این روش از نصف هزینه اشتراک هم کمتر درمی آید! اما اگر از سلفون بجای تلفن منزل استفاده می کنید این روش بدرد شما نمی خورد.

ایراد:
برای نسوختن اعتبار فعلی باید پیش از پایان اعتبار یک کارت، کارت دیگری را وارد کنید. یعین فرضا کارت های 10 دلاری از موقع وارد کردنشان یکماه بیشتر اعتبار ندارند. حالا اگر شما 8 دلار هم ته حسابتان مانده باشد چنانچه قبل از سررسید این 30 روز کارت دیگری – به هر مبلغی که باشد- وارد نکنید، کل موجودی حسابتان می پرد! و این که باید مراقب باشید تا این اتفاق نیافتد خودش اسباب زحمت است. البته درعوض این باقیمانده های ته حساب با هم جمع می شوند و به ماه بعدی منتقل می شوند و کم کم برای خودشان Airtime قابل توجهی می شوند.

نکته: اگر اشتباها تاخیر کردید و مبلغ را پراندید، با بخش خدمات مشتری شرکت تماس بگیرید و بگویید که در محاسبه زمان شارژ مجدد اشتباه کرده اید و از ایشان بخواهید تا جاییکه امکان دارد یک مقداری از موجودی از دست رفته را به شما برگردانند. معمولا نصف یا بیشتر آن را می توانید پس بگیرید. البته فقط بار اول!

ضمنا بعدا که کارت اعتباری گرفتید با ایشان تماس بگیرید و از ایشان بخواهید که از این ببعد مبلغ مربوطه را خودشان سر موعدش از کارت شما کم کنند تا دیگر مجبور نباشید حساب و کتاب زمان مربوطه را نگاهدارید.

2-2- سیستم اشتراکی (آبونمان):

که همان شرکتهایی که ذکر خیرشان رفت عرضه می کنند و ده ها شکل مختلف دارد و طیف وسیعی از گوشی ها را در بر می گیرد.
هزینه گوشی ها در این حالت از هزینه خرید جداگانه آنها کمتر است. هزینه اشتراک از حدود ماهی 40 دلار شروع می شود و می رود بالا. این روش بدرد کسانی می خورد که از سلفون زیاد استفاده می کنند و استفاده کارمزدی برایشان به صرفه نیست.

معمولا برای افتتاح حساب نیاز به کارت اعتباری هست که اخیرا برای اینکه مهاجران تازه رسیده هم بتوانند از این روش استفاده کنند مبلغی را بعنوان ودیعه – مثلا 90 دلار- از ایشان می گیرند و شش ماه نگاه می دارند و در صورت خوش حسابی آنرا عودت می دهند یا بعنوان اعتبار برای پرداخت صورت حساب ها استفاده می کنند. برای دیدن انواع پکیج های اشتراکی روی این اسامی کلیک کنید:

Rogers

Fido

Bell

Telus

یک نکته دیگر در مورد کسانیکه مایل هستند گوشی موبایل خودشان را به کانادا بیاورند و اینجا استفاده کنند:
اولا اینکه گوشی شما باید بتواند فرکانس های کانادا را پوشش دهد (مالتی بند باشد) و ضمنا قفل هم نباشد (یعنی روی سرویس دهنده قبلی قفل نشده باشد و بتواند از سرویس دهنده جدید سرویس بگیرد). برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا و نیز اینجا کلیک کنید.

نکته آخر اینکه تلفن همراه در کانادا، به نسبت هزینه های زندگی، ارزان است و برخلاف ایران ابدا اسباب پز دادن و قیافه گرفتن نیست و معمولا آدم های متشخص و حسابی از گوشی های ساده و غیر فانتزی استفاده می کنند و گوشی های فانتزی و عجق وجق معمولا در دست بچه های مدرسه ای و ... ها دیده می شود. پس مواظب باشید به هوای اتمسفر تهران خودتان را بی خودی توی خرج نیاندازید!

روز خوش


Link to this log     لینک به این نوشته - 5:30 p.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................



Wednesday, November 01, 2006

هالویین 2006

خوب هالویین هم به سلامتی آمد و برگزار شد و رفت پی کارش تا سال دیگر.

امسال نیز مانند همه سالهای گذشته ایرانی ها مقام اول را در بازدید از خیابان چرچ – تقاطع ولزلی (وسط محله همجنس بازان) داشتند و حتی رکورد حضور پرشورشان را حسابی شکستند و از چهار پنج هزار نفری که در خیابان ولو بودند شاید 1000 نفرشان خود را به اشکال ترسناک یا قهرمانان کارتونی درآورده بودند و یا مردانی بودند با لباس زنانه و 2000 نفر ایرانی دوربین بدست هم با تعجب و هیجان از ایشان و بقیه مردم عکس می گرفتند و اکثریت مطلق جمع بودند. اکثریت قومی بعدی به چینی های هنگ کنگی (که از نظر فرهنگی و رفتاری فتوکپی عجیبی از ایرانی ها هستد) تعلق داشت که بیش از 1000 نفر بودند.

سه سال پیش مفصلا در مورد ریشه و تاریخچه هالویین نوشته بودم که چون در این مدت در تاریخ آن تغییری اتفاق نیافتاده هنوز قابل استفاده است و می توانید با کلیک کردن در اینجا آنرا بخوانید.

امیدوارم شبی ترسناک و پرهیجان داشته و حسابی سرگرم شده باشید.


Link to this log     لینک به این نوشته - 8:59 a.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................