●
آخ دیدی چی شد!؟
چی شد ؟ چی شد؟ زودباش بگو!
این رژه کاریبانا از دستمون در رفت! عکس، گزارش ... همش پرید!
اوه .... بابا تو که مارو زهره ترک کردی که! میخواستی تو اون بارون بری چهار
ساعت وایسی کنار خیابون که همشهری های چاق و چله تورنتویی ات که از آمریکای
جنوبی اومدن کانادا بیان از جلوت رد شن که ازشون عکس بگیری؟
چی میگی بابا! من تو این فیلمها دیدم همشون خوشگل و خوش هیکلند!
تو فیلم دیدی ... نه؟ پس اونها هنرپیشه بودن نه؟ و مجانی هم تو خیابون راه نمی رفتن!
عجب... عجب ... تازه اگه می رفتیم که از پیک نیک هم می موندیم که
بله و اونوقت شبش بجای اینکه در نقش یک آدمی که بهش خیلی خوش گذشته و گشت و
گذار کرده و جوجه توپ و مفصلی هم زده و با دوستان خوبی هم گپ زده بشینی و
خاطرات خوب روزت رو مرور کنی، باید می نشستی پاهای بیچاره تو میگذاشتی تو تشت
آب داغ و ناله می کردی و معلوم هم نبود برای درد پا نق نق می کنی یا برای بارونی که
خوردی یا کلاه گشادی که خودت گذاشتی سر خودت!
دیگه نگو، شیر فهم شدم فقط امیدوارم از این بابت بیننده هام دلخور نشده باشن.
قول می دم عکس های پیک نیک رو زودتر از شنبه بگذارم تو گالری عکسها!
حالا تو کامنت هاشون معلوم میشه!
Link to this log لینک به این نوشته
-
11:48 p.m. -
مطلب را به بالاترین بفرستید: