●
تابستون تقش در اومد!
بالاخره تابستون با همه برنامه های گردش و النگه و کارهایی وقت شد و یا نشد که
انجام بدیم تموم شد!
الان که دارم این رو مینویسم یک نسیم خنک بهشتی از پنجره داره میاد تو که هوش
از سر آدم می پرونه.....به به عجب هوایی!
نه نه فکر نکنین نمی دونم این نسیم تا چند وقت دیگه به چه سوز جان نوازی تبدیل
میشه! ولی اون هم به پاکی هواش می ارزه.
صبح های زمستون، وقتی طبق معمول نگاهی به گزارش وضع هوا میکنم و میبینم
هوای ساکن – که خوابشو ببینین- فقط منفی بیست و سه درجه است و باد با کمی اظهار
لطف اون رو به منفی سی و یک تبدیل میکنه، اونوقت خدا شکر میکنم که تموم تابستون
در برابر وسوسه سگ خریدن مقاومت کردم و حالا مجبور نیستم جناب آقا رو قبل از
دراومدن از خونه ببرم هوا خوری تا برای خودش تو برف پودری خشک پشتک و وارو
بزنه و توپ بازی کنه و من هم مثل بعضی ملت سگدار با صورت سرخ از سرما این پا
و اون پا کنم و با بخار نفسم ستون یک متر و نیمی بسازم!
ای تازه مهاجرا یادتون باشه خونتون رو نزدیک به مترو یا در چند قدمی ایستگاه اتوبوس
بگیرید اگرنه زمستون اشتباهی رو که کردین هر روز با مغز استخوانتون حس خواهید
کرد! اگر هم هنوز چمدون نبستین کلاه پشمی و شال گردن و دستکش هاتون را همین
الان بگذارین رو چمدون که یادتون نره!
Link to this log لینک به این نوشته
-
10:16 p.m. -
مطلب را به بالاترین بفرستید: