●
آلرژی و مورچه های سرگردان
این روزها بینی ملت حساس به تغییر فصل در وضعیت قرمزه و هر وقت دوست
داشته باشه روانه و هر وقت دلش بخواد تعطیل کرده رفته دنبال کارش. از خشکی
و سوزش چشم که دیگه نگو، انگار یک هفته است نخوابیدند و داشتند وبلاگ میخوندند!
باز خدا رو صد هزار بار شکر که اینجا صد جور داروی حساسیت هست – مخصوص
روز (یعنی غیرخواب آور)، مخصوص شب، برای بینی، برای چشم، برای سینوس،
برای ریه، برای بینی و ریه، برای سینوس و چشم .... که البته همه ملت هم کارشون با
این داروهای آماده راه نمیافته و عده ای هم باید برن دکتر دارو نسخه ای سفارش بدند و
بعضی هم هنوز دارند صبر می کنند تا دارو شون کشف بشه. خدا به همشون صبر بده
انشاءالله.
این روزها موقع خونه تکونی مورچه ها هم هست و مورچه های نر رو طبق معمول
همه سال از لونه بیرون کرده اند تا بروند هر جا دری یا پنجره ای باز بود به هوای
چراغ بریزند تو خونه مردم و از سر و کول در و دیوار برن بالا! علت؟ دیگه کار مهمی
ندارند انجام بدند و ملکه تا سال آینده امکان تخمگذاری داره و چون تو لونه نون مفت به
کسی داده نمیشه و این فلک زده ها هم کار دیگری بلد نیستند باید ادامه الواتی را تشریف
ببرند تو کوچه!
یادم میاد تو یک وبلاگ دیدم یکی گفته بود بشر باید از مورچه ها یاد بگیره که قانع و
بدون شرارت در صلح و هارمونی زندگی میکنند. با توجه به اینکه میدانم این آقا هرگز
در تمام عمرش اول فصل سرما با اردنگی روانه خیابون نشده، امیدوارم تا عیالش این
لاگ فیلسوفانه اش رو نخونده و اشتباها حرفش رو جدی نگرفته نوشته اش رو پاک کنه.
آدرسش رو هم بهتون نمیدم تا یکوقت یک خیرخواهی به خانمش خبر نده!
Link to this log لینک به این نوشته
-
12:10 a.m. -
مطلب را به بالاترین بفرستید: