Tehrantonian                 تهرانتویی – یک تهرانی در تورنتو
نکاتی پیرامون مهاجرت به کانادا،زندگی در انتاریو، کاریابی، خرید اولین خانه تان و استقرار با موفقیت
Tips on Immigration to Canada, Living in Ontario, Finding a Job, Buying your first home and settling down Successfully.
جستجو در تهرانتویی  
گزارشات لحظه ای
Reports by the Moment
وضعیت هوای تورنتو
Toronto's Weather

Click for Toronto Pearson, Ontario Forecast
برای دیدن وضعیت هوای سراسر کانادا اینجا کلیک کنید
Click here for Canadian Weather Status

Locations of visitors to this page
تورنتو Toronto
ونکوور Vancouver
تهران Tehran


وضعیت دلار کانادا
Canadian Dollar vs. U$



شاخص های بازار سهام
Stock Market Indices




Tehrantonian's Google Ranking

Yahoo bot last visit to Tehrantonian.
Msn bot last visit to Tehrantonian
Wednesday, October 08, 2003

نگاه به زندگی از زاویه ای دلپذیر (قسمت پنجم)

اصل کمترین تلاش

هوشمندی طبیعت با کمترین تلاش کار می کند... با سبکدلی و هماهنگی و عشق.
هرگاه نیروهای هماهنگی و شادی و عشق را در اختیار گیریم، با سهولت، بی تکاپو، موفقیت
و خوش اقبالی می آفرینیم.

اگر کار طبیعت را نظاره کنیم، خواهیم دید که کمترین تلاش را بکار می برد. علف نمی کوشد
که رشد کند، فقط رشد می کند. ماهی نمی کوشد شنا کند، فقط شنا می کند. گلها نمی کوشند بشکفند،
فقط می شکفند. این طبیعت فطری آنهاست. زمین نمی کوشد که بر محور خود بچرخد، این طبیعت
زمین است که با سرعتی سرسام آور بچرخد و در فضا دور بزند. این طبیعت نوزادان است که در
سرور باشند. این طبیعت ستارگان است که بدرخشند و نور افشانی کنند.

این طبیعت انسان است که رویاهایش را به آسانی و بی تلاش، تجسم ببخشد و متجلی سازد. در دانش
کهن این اصل را به صورت "کمتر عمل کن و بیشتر به انجام برسان" شناخته اند. سر انجام به جایی
میرسید که هیچ نمی کنید و همه چیز را به انجام می رسانید. این بدان معناست که فقط آرمانی کمرنگ
وجود دارد و آنگاه تجلی آرمان بدون تلاش صورت می گیرد. آنچه گاه "معجزه" خوانده می شود عملا
نمایانگر اصل کمترین تلاش است.

هوشمندی طبیعت، بی تلاش و بی اصطکاک و خود انگیخته عمل می کند. غیر خطی و شهودی و کل
نگر و خوراک رساننده است. هر گاه با طبیعت در هماهنگی باشیم، هر گاه در معرفت ضمیر راستین
خود استقرار یابیم، می توانیم از اصل کمترین تلاش بهره مند شویم.
کمترین تلاش زمانی روی میدهد که انگیزه اعمالمان عشق باشد، زیرا آنچه که موجب انسجام طبیعت
می شود نیروی عشق است. وقتی جویای قدرتیم و می خواهیم اختیار سایر مردم را به دست بگیریم
نیرو به هدر میدهیم. وقتی محض خاطر "من" پول یا قدرت میجوییم، به جای کامجویی از شادمانی
همین لحظه، نیرویمان را صرف دویدن ازپی توهم شادی میکنیم.
وقتی پول را فقط برای منافع شخصی میجوییم، حرکت نیرویی را که باید به سمت ما باشد بند می آوریم،
و در جریان هوشمندی طبیعت مداخله می کنیم.

هرگاه انگیزه اعمالمان عشق باشد، نیرویمان به هدر نمی رود، بلکه چند برابر شده و متمرکز می شود و
می تواند در راه آفرینش هر چه بخواهیم – از جمله ثروت نامحدود – بکار گرفته شود.
می توانیم به جسممان به صورت وسیله ای برای کنترل انرژی بنگریم. جسممان میتواند انرژی را تولید
و مصرف نماید. اگر بدانیم چگونه به طرزی موثر انرژی را تولید و ذخیره و بکاربگیریم، آنگاه می توانیم
هر اندازه ثروت که بخواهیم ایجاد کنیم.

در کتاب "هنر رویا بینی"، دون خوان به کارلوس کاستاندا می گوید: "... بیشتر انرژی ما صرف حفظ
اهمیت مان می شود... اگر میتوانستیم بخشی از این اهمیت را از دست بدهیم، دو چیز خارق العاده برایمان
پیش می آمد: یکی اینکه نیرویمان را از کوشش برای حفظ آرمان توهمی عظمت خود رها می کردیم.
دوم اینکه نیروی کافی را در اختیار خود می گذاشتیم تا ذره ای از عظمت راستین کاینات را لمس کنیم."

اصل کمترین تلاش سه جزء دارد. سه کار که با به انجام رساندن آنها می توانیم اصل "کمتر عمل کن و
بیشتر به انجام برسان" را به عمل درآوریم.

نخستین جزء،" پذیرش" است. پذیرش به این معنا که با خود عهد ببندیم: "امروز مردم و اوضاع و شرایط و
موقعیت ها و رویدادها را به همان صورتی که پیش می آیند خواهم پذیرفت." این بدان معناست که خواهیم
دانست که "این لحظه همان گونه است که باید می بوده"، زیرا کل کاینات همانگونه است که باید در این لحظه
باشد. این لحظه- لحظه ای که هم اکنون تجربه می کنیم- مجموع و ماحصل همه لحظه هایی است که در
گذشته تجربه کرده ایم. این لحظه همان گونه که هست، هست زیرا کل کاینات همانگونه است که هست.
هرگاه برضد این لحظه بستیزیم، عملا بر ضد کل کاینات به ستیزه برخواسته ایم که نتیجه ای جز اتلاف توان
و انرژی و جانمان نخواهد داشت. بجای آن بهتر است تصمیم بگیریم که با عدم ستیز علیه این لحظه، پذیرشی
کامل و تمام عیار را بوجود آوریم.
امور را همانگونه که هستند می پذیریم، نه آنگونه که دوست داشتیم باشند. فهمیدن بنیاد این دیدگاه بسیار مهم
است: می توانید "آرزو و قصد" کنیم که این امور در آینده متفاوت باشند، اما در "این" لحظه باید امور را
همانگونه که هستند بپذیریم.

هرگاه از دست شخصی یا وضعیتی احساس ناکامی یا ناراحتی می کنیم، بخاطر بیاوریم که نه نسبت به آن
شخص و یا وضعیت که داریم نسبت به احساساتی که در مورد آن شخص یا وضعیت داریم واکنش نشان
می دهیم. اینها احساسات خودمانند، و احساسهای ما تقصیر یک نفر یا وضع دیگر نیست. هرگاه این نکته را
به طور کامل دریابیم و بفهمیم، آماده ایم که مسولیت احساس خود را بر عهده بگیریم و آن را تغییر دهیم. اگر
بتوانیم امور را همانگونه که هستند بپذیریم، آماده ایم که مسولیت وضعیت خویش و همه رویدادهایی را که به
صورت مشکلات می بینیم به عهده بگیریم.

این امر به دومین جزء اصل کمترین تلاش :" مسولانه برخورد کردن"، می انجامد. مفهوم مسولیت چیست؟
مسولیت یعنی ملامت نکردن هیچکس یا هیچ چیز، از جمله خودمان، برای وضعیتی که در آن زندگی میکنیم.
وقتی این موقعیت یا رویداد یا این مشکل را پذیرفتیم، مسولیت توانایی پاسخ دهی خلاق خواهد بود به آن وضعیت
"در همان وضعیتی که هست". همه مشکلات حاوی بذرهای مجالند، و این آگاهی به ما اجازه می دهد که این
لحظه را به وضعیتی بهتر متحول کنیم.
به محض انجام این کار، هر وضعیت به ظاهر ناراحت کننده ای به مجالی برای ایجاد چیزی تازه و زیبا، و هر
عذاب دهنده یا مزاحمی آموزگار درس های اخلاق و رفتار خواهد شد. اگر انتخاب کنیم که واقعیت های زندگی
را به این شیوه تعبیر و تفسیر کنیم، آموزگاران بسیار و فرصت های بسیار پیرامون خود خواهیم داشت تا تکامل
یابیم.

سومین جزء اصل کمترین عمل، "عدم تدافع" است. این بدین معناست که باید آگاهیمان در عدم تدافع استقرار
یافته و نیاز به مجاب یا ترغیب کردن دیگران را برای پذیرش دیدگاهمان رها کنیم. اگر به افراد پیرامونمان نگاه
کنیم، خواهیم دید که بخش قابل ملاحظه ای از وقت خود را صرف دفاع از نظرات خود می کنند. اگر فقط نیاز
به دفاع از نظراتمان را رها کنیم، به انرژی عظیمی دست می یابیم که تا پیش از این به هدر میداده ایم.

وقتی حالت تدافعی بخود میگیریم یا دیگران را ملامت می کنیم و یا این لحظه را نمی پذیریم، زندگیمان با
مقاومت مواجه می شود. هر چه بیشتر عناد ورزیم مقاوت شدیدتر خواهد شد و نهایتا منجر به صدمات مرگبار
به پیکر زندگی مان میگردد. نمی خواهیم همچون درخت بلوطی باشیم که در برابر طوفان بدون هیچ انعطافی
می ایستد و از پایه میکشند. می خواهیم همچون گیاهی شاداب، انعطاف پذیری نشانداده و طوفان را براحتی
پشت سر نهاده، طلوع خورشید فردا را نیز نظاره گر باشیم.

بیاییم به کل از دفاع از نظراتمان دست بکشیم. وقتی جنگ برای دفاع از نظراتمان وجود نداشته باشد، وقتی
از ستیز و مبارزه جویی با "اکنون" دست برداریم و هنگامیکه با زندگیمان مسولانه برخورد کنیم، با "اکنون"
یکی و در آن محو خواهیم شد. شادمانی در درونمان متولد میگردد و فشار های سنگین و توانفرسای روحی از
ما دور میشوند و سبکبال و آزاد با نوای رشد بی انتهای طبیعت به گسترش افق های موفقیت خود می پردازیم.

دراین آزادی شادمانه و ساده، بی هیچ تردید در ژرفای دل خود درخواهیم یافت که آنچه بخواهیم در اختیارمان
خواهد بود، زیر خواسته مان از سطح شادمانی خواهد، نه از سطح اضطراب یا ترس. نیاز نداریم که توجیه
کنیم. فقط قصدمان را به خود اعلام میکنیم تا توفیق و وجد و شادی و آزادی و اختیار را در هر لحظه از
زندگیمان تجربه کنیم.

با خود عهد ببندیم که راه عدم مقاومت را دنبال کنیم. این راهی است که از طریق آن هوشمندی طبیعت بدون
اصطکاک یا تلاش شکوفا میشود. وقتی در برابر همه نظرات گشوده بمانیم- و سر سختانه به یکی از آنها
نچسبیم- رویا ها و آرزوهایمان با آرزوی طبیعت جریان خواهد یافت. آنگاه می توانیم قصد هایمان را بدون
دلبستگی رها کنیم و منتظر چرخش کاینات در جهت موافق و شکوفایی آرزوهایمان باشیم تا در بهترین زمان
و به بهترین صورت به تجلی بنشینند.

پیروز باشید...



Link to this log     لینک به این نوشته - 2:18 p.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................