●
درمان با اندیشه سازنده – قسمت ششم
بیماری های مورد بررسی امروز:
آرتروز ( بطور جامع)
خط فکری مولد این عارضه: این احساس که "هیچ کس دوستم ندارد". انتقاد و نفرت و انزجار. تمایل
به مجازات و سرزنش کردن.احساس قربانی بودن.
آنچه باید بخود بقبولانید: من عشقم. اکنون بر می گزینم که خود را دوست بدارم و تایید کنم. من با
محبت به دیگران نگاه می کنم. من با تفاهم و محبت می بینم. من همه تجربه هایم را در پرتوی عشق
می نگرم.
آبسه
خط فکری مولد این عارضه: اندیشه های برانگیزاننده درباره آزارها. احساس حقارت و میل به
انتقامجویی.
آنچه باید بخود بقبولانید: اجازه می دهم اندیشه هایم رها و آزاد باشند. گذشته تمام شده. من در آرامشم.
الزایمر
خط فکری مولد این عارضه: کنار نیامدن با دنیا و واقعیت. نومیدی و درماندگی. خشم کهنه.
آنچه باید بخود بقبولانید: همواره راهی تازه و بهتر برای تجربه زندگی پیدا می شود. من گذشته را می بخشم
و رها می کنم و رهسپار شادی می شوم.
بوی بد بدن (علیرغم رسیدگی به امور بهداشتی)
خط فکری مولد این عارضه: ترس. دوست نداشتن خود. ترس از دیگران.
آنچه باید بخود بقبولانید: من خود را دوست دارم و تایید می کنم. من ایمن هستم.
پارکینسون
خط فکری مولد این عارضه: ترس. میل به تسلط بر همه چیز و همه کس.
آنچه باید بخود بقبولانید: من می آسایم و می دانم که ایمن هستم. زندگی از آن من است و به فرایند آن
اعتماد می کنم.
ادامه بحث:
تنها چیزی که با آن سر و کار داریم اندیشه است و اندیشه می تواند عوض بشود.
مساله ما هر چه باشد، تجربه های ما تنها تظاهر بیرونی اندیشه های درونی ماست. حتی نفرت از خود، تنها
نفرت از اندیشه ای است که درباره خود داریم.مثلا اندیشه ای در سر داریم که می گوید: "من آدم بدی هستم".
این اندیشه، احساسی می آفریند، و ما گرفتار احساس خود می شویم. حال آنکه اگر این اندیشه در سرمان نباشد،
این احساس را نیز نخواهیم داشت. اندیشه ها می توانند عوض بشوند. اندیشه را عوض کنیم، تا احساس نیز
تغییر نماید.
این موضوع تنها نشان می دهد که ما بسیاری از اعتقادهای خود را از کجا بدست می آوریم. یادمان باشد که نباید
از این نکته به عنوان بهانه ای برای باقی ماندن در رنج و ناراحتی استفاده کنیم. گذشته کوچکترین اقتداری بر
ما ندارد. اصلا مهم نیست که برای چه مدت زمانی الگویی منفی را با خود نگاهداشته بوده ایم. نقطه اقتدار در
لحظه حال است! واقعا که چه دریافت شگفت انگیزی! در این لحظه می توانیم آزادی خود را آغاز کنیم.
چه باور کنیم و چه نه، خود ما اندیشه های خود را انتخاب می کنیم
شاید از روی عادت، آن قدر به اندیشه ای فکر کنیم که دیگر متوجه نشویم خود ما آن اندیشه را انتخاب
کرده بوده ایم. انتخاب نخستین با ما بوده است و هم اکنون هم می توانیم تصمیم بگیریم تا اندیشیدن به
اندیشه های معینی را نپذیریم.
همه افرادی که من در این سیاره می شناسم یا با آنها کار کرده ام، از نوعی نفرت از خود یا میزانی از
احساس گناه رنج می برند. هر اندازه نفرت از خود و احساس گناه ما بیشتر باشد، میزان کامروایی ما
کمتر خواهد بود و بالعکس هر اندازه نفرت از خود و احساس گناه ما کمتر شود، میزان کامروایی ما در
همه زمینه های زندگی رشد بیشتری خواهد یافت.
ادامه دارد ...
تندرست و توانگر باشید .
Link to this log لینک به این نوشته
-
2:49 p.m. -
مطلب را به بالاترین بفرستید: