Tehrantonian                 تهرانتویی – یک تهرانی در تورنتو
نکاتی پیرامون مهاجرت به کانادا،زندگی در انتاریو، کاریابی، خرید اولین خانه تان و استقرار با موفقیت
Tips on Immigration to Canada, Living in Ontario, Finding a Job, Buying your first home and settling down Successfully.
جستجو در تهرانتویی  
گزارشات لحظه ای
Reports by the Moment
وضعیت هوای تورنتو
Toronto's Weather

Click for Toronto Pearson, Ontario Forecast
برای دیدن وضعیت هوای سراسر کانادا اینجا کلیک کنید
Click here for Canadian Weather Status

Locations of visitors to this page
تورنتو Toronto
ونکوور Vancouver
تهران Tehran


وضعیت دلار کانادا
Canadian Dollar vs. U$



شاخص های بازار سهام
Stock Market Indices




Tehrantonian's Google Ranking

Yahoo bot last visit to Tehrantonian.
Msn bot last visit to Tehrantonian
Monday, December 01, 2003

نگاه به زندگی از زاویه ای دلپذیر (قسمت هفتم)

اصل عدم دلبستگی

"در عدم دلبستگی، حکمت عدم یقین نهفته است...در حکمت عدم یقین، رهایی از گذشته و شناخته شده نهفته است که زندان شرطی شدن در گذشته است. و در اشتیاقمان به گام نهادن در ناشناخته – حوزه تمامی امکانات – خود را به ذهن خلاقی می سپاریم که هر آهنگ کاینات را همنوا می سازد"

دیپاک چوپرا

ششمین اصل معنوی موفقیت، اصل عدم دلبستگی است. این اصل می گوید که برای حصول هر چیز در عالم مادی، باید از دلبستگی خود به آن چیز دست بکشیم. این بدان معنا نیست که از قصد آفرینش آرزویمان دست می کشیم. این یعنی از دلبستگی به ثمره آن دست برمی داریم.
این عملی است بسیار قدرتمند. لحظه ای که دلبستگی به ثمره را رها می کنیم – به طور همزمان قصد تک بین را به عدم دلبستگی می آمیزیم – و صاحب آنی می شویم که آرزومندش هستیم. هر آنچه که خواهانیم می تواند از طریق عدم دلبستگی بدست آید، زیرا عدم دلبستگی مبتنی بر اعتقاد بی تردید به قدرت ضمیر راستین خودمان است.
حال آنکه دلبستگی مبتنی بر ترس و احساس عدم امنیت است – و نیاز به امنیت مبتنی بر عدم شناخت ضمیر راستین. منشاء ثروت و فراوانی یا هر چیز در عالم مادی، ضمیر است. این معرفت الهی است که می داند چگونه هر نیاز را برآورد. هر چیز دیگر – اتومبیل و خانه و حساب بانکی و لباس و هواپیما و ... – تنها یک نماد و مظهر است.
مظاهر موقتی هستند: می آیند و می روند و دایم در تغییر و تحول هستند. دویدن از پی مظاهر، مثل این است که به دنبال سایه بدویم. اضطراب می آفریند و این احساس را در وجودمان ایجاد می کند که درونا خالی و تهی هستیم، زیرا ضمیر راستین خود را با مظاهر آن معاوضه می کنیم.
دلبستگی زاییده آگاهی از فقر است، زیرا دلبستگی همواره از پی مظهر می رود. عدم دلبستگی مترادف آگاهی از ثروت است، زیرا آزادی آفرینش به همراه دارد. فقط با مشغولیت عاری از دلبستگی می توان شادی و خنده داشت. آنگاه مظهر ثروت نیز بطور خود انگیخته و بی تکاپو ایجاد می شود. بدون "عدم دلبستگی"، زندانیان عجز و نومیدی و نیازهای دنیوی و نگرانیهای جزیی و یاس خاموش هستیم: ویژگی های مشخص معیشت متوسط روزمره و آگاهی از فقر.
آگاهی از ثروت راستین، توانایی تملک هر چیز است در هر زمان که می خواهیم و بدون تکاپو. برای استقرار در این تجربه باید در حکمت عدم یقین استقرار بیابیم. در این عدم یقین، آزادی ایجاد هر چه را که خواهانیم خواهیم یافت.
مردم مدام امنیت می جویند، و دریافته ایم که جستجوی امنیت عملا چیزی بسیار زود گذر است. حتی دلبستگی به پول نشانه عدم امنیت است. شاید بگوییم: "هرگاه این رقم ... میلیون دلار را داشته باشم، آنگاه ایمن خواهم بود. آنگاه از نظر مالی مستقل خواهم بود و بازنشسته خواهم شد. آنوقت به همه کارهایی خواهم پرداخت که به راستی می خواهم." اما این امر هیچگاه پیش نمی آید: هیچ گاه!
جویندگان امنیت یک عمر از پی آن می دوند، بی آنکه هرگز آن را بیابند. گریزا و گذرا بجا می مانند زیرا امنیت هیچگاه نمی تواند فقط حاصل پول باشد. دلبستگی به پول – به رغم هر مبلغ پولی که در حساب داشته باشیم – همواره عدم امنیت ایجاد خواهد کرد. در واقع، بعضی از افرادی که بیشترین پول را دارند، از بیشترین میزان احساس عدم امنیت رنج می برند.
جستجوی امنیت یک توهم است. در سنت حکمت باستان، راه حل کل این معما در حکمت عدم امنیت یا عدم یقین نهفته است. این بدان معناست که جستجوی امنیت و قطعیت عملا دلبستگی به شناخته است و شناخته چیزی نیست جز گذشته ما. شناخته، زندان شرطی شدن در گذشته ماست و در آن هیچ تکاملی نیست. و هر گاه تکاملی نباشد، رکود پیشرفت و آنتروپی و از هم گسیختگی و تباهی حضور خواهد داشت.
حال آنکه عدم یقین، خاک حاصلخیز خلاقیت و آزادی مطلق است. عدم یقین یعنی گام نهادن در ناشناخته در هر لحظه از وجودمان. ناشناخته، حوزه تمامی امکانات است، همواره پر طراوت و تازه و همواره گشوده در برابر آفرینش تجلیات تازه. بدون عدم یقین و ناشناخته، زندگی فقط تکرار کسالت بار خاطره های فرسوده است. قربانی گذشته می شویم، و عذاب دهنده امروزمان ته مانده دیروزمان خواهد شد.
دلبستگی به شناخته را رها کنیم. به ناشناخته گام نهیم، تا به حوزه تمامی امکانات گام بگذاریم. در شور و شوقمان برای گام نهادن به ناشناخته، حکمت عدم یقین نهاده در آن را در اختیار خواهیم داشت. این بدان معناست که در هر لحظه از زندگیمان صاحب هیجان و ماجرا و رمز و راز خواهیم بود و شادمانی زندگی را تجربه خواهیم کرد.
هر روز می توانیم هیجان آنچه را که در حوزه تمامی امکانات رخ می دهد بجوییم. نیاز نداریم که بطور خشک و قطعی بدانیم که هفته بعد یا سال بعد چه خواهیم کرد، زیرا اگر آرمان بسیار روشنی داشته باشیم که چه پیش خواهد آمد و سرسختانه به آن دلبسته باشیم، دروازه بسیاری از امکانات را به روی خود خواهیم بست.
یکی از ویژگیهای حیطه تمامی امکانات، همبستگی نامحدود است. این حیطه می تواند بیکرانگی رویدادهای زمان و مکان را همساز کند تا نتیجه منظور را به بار آورد. اما هنگامی که دلبسته ایم، قصدمان در زمینه خشکی قفل می شود و سیلان و خلاقیت و خود انگیختگی را که جزء لاینفک این حیطه است از دست می دهیم. وقتی که دلبسته ایم، آرزویمان را از حالت سیلان و انعطاف پذیری نامحدود در می آوریم و در چهارچوبی خشک و منجمد می سازیم که در کل فرایند آفرینش مداخله می کند.
اصل عدم دلبستگی با اصل قصد و آرزو – تعیین هدفها- منافات ندارد. هنوز این قصد را داریم که در مسیر معینی حرکت کنیم، هنوز هدف داریم. اما می دانیم که میان نقطه یک و نقطه دو، امکانات نامحدودی هست و با عدم یقین نهاده در آن، هر لحظه می توانیم در صورت پیدا کردن آرمانی والاتر یا چیزی هیجان انگیز تر، تغییر مسیر دهیم. وانگهی کمتر این احتمال را خواهیم داشت که بخواهیم راه حلهایی را به زور به مشکلات تحمیل کنیم. مشکلاتی که این توانایی را بما خواهند داد تا در برابر مجالها هشیار بمانیم.
اصل عدم دلبستگی، کل فرایند تکامل را سرعت می بخشد. هرگاه این قانون را دریابیم، احساس نخواهیم کرد که ناچار از تحمیل راه حل هایمان به زندگی هستیم. وقتی راه حلی را به مشکلی تحمیل می کنیم، در دنیای خود مقاومت و فشار ایجاد می کنیم و این می تواند زمینه بروز مشکلات تازه ای گردد و این در حالی است که وقتی توجه ما به عدم یقین معطوف شده باشد، امیدوارانه به انتظار می مانیم تا از میان اغتشاش و آشفتگی ظاهری، راه حل شکوفا شود. آنگاه آنچه شکوفا می شود چیزی بی همتا و هیجان انگیز خواهد بود. این حالت از هشیاری – آمادگیمان در لحظه، در حوزه عدم یقین – هدف و قصدمان را برمی آورد و اجازه می دهد که مجال رادریابیم. مجال در هر بخش از زندگی نهفته است. هر یک از مشکلات یا مقاصدی که در زندگی داریم، بذر مجالی برای موهبتی عظیمتر است. به محض دریافت این ادراک، در برابرمان امکاناتی بیشمار گشوده می شوند و این گشودگی، رمز و راز و شگفتی و هیجان و ماجرا را زنده نگه می دارد.
حاصل این منش اغلب "خوش اقبالی" خوانده می شود. خوش اقبالی چیزی نیست مگر پیوند آمادگیمان با مجال. هر گاه این دو با نظاره هشیارانه اغتشاش به هم آمیزند، راه حلی پدیدار خواهد شد که هم برای خودمان و هم برای کسانی که با آن تماس می یابند، مصلحتی تکاملی خواهد داشت. این کاملترین دستورالعمل برای موفقیت، و مبتنی بر اصل عدم دلبستگی است.

شاد، تندرست و توانگر باشید.



Link to this log     لینک به این نوشته - 2:11 p.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................