Tehrantonian تهرانتویی – یک تهرانی در تورنتو |
|
Tuesday, December 21, 2004
●
شکسته شد! دیروز ظهر سوز هوا به 40- درجه سانتیگراد رسید و رکورد قبلی خود را شکست ولی طبق پیش بینی وضع هوا و مطابق این اصل که هوای تورنتو هرگز در یک وضعیت گیر نمی کند و ملال آور نمی شود، تا بعد از ظهر کم کم از سرمای آن کاسته شد و سرشب به 10- رسید که آن هم با شروع بارش برف بالاتر رفت به شکلی که امروز صبح به زحمت به 5- می رسید و قرارست فردا به 0 هم برسد و پنجشنبه هم به همین منوال باشد و جمعه با کاهش بارش و پراکنده شدن ابرها دوباره وارد یک چرخه سرد دیگر بشود. مردم آنقدر برای کریسمس خرید کرده اند که دیگر جان کافی برای راه رفتن در مراکز خرید و پول زیادی برای هوا ریختن ندارند و شلوغی مراکز خرید و فروشگاهها به نحو چشمگیری کاهش یافته، هر چند اجناس همچنان در حد وفور هستند و قیمت ها هم معقول و مناسبند. وقتی مهاجر تازه رسیده در اولین روزهای ورودش به یکی از این مراکز خرید می رود، از بزرگی و وسعت این مراکز و فروشگاههای آنها – که بعضا نزدیک به چهار تا پنج برابر مرکز خرید گلستان شهرک غرب هستند، و نیز از وفور اجناس به فکر فرو می رود که در شهری که کمتر از یک چهارم تهران جمعیت دارد چطور مشتری لازم برای سرپا نگاهداشتن این همه مراکز خرید عظیم الجثه با فروشگاههای چند طبقه وجود دارد. بعد از زندگی در این شهر پاسخ این سوال پیدا می شود: سطح درآمد مردم در مقایسه با قیمت ها بالاست و به همین علت مردم مرتبا در حال خرید هستند و دایما در حال خانه تکانی کمد لباس و کفش و نیز عوض کردن لوازم منزل با نمونه های جدیدتر و نو تر هستند و این چرخش اقتصادی دایم متضمن برقرار ماندن این مراکز خرید بزرگ است. وضعیت فروش اجناس در بازار تابع وضعیت اقتصادی مردم است: در دوران رکود مردم صرفا به خرید ضروریات زندگی تمرکز می کنند که راس آنها مواد خوراکی و بهداشتی و لوازم اتومبیل و تعمیرات منزل و نظایرهم است و در سایر شاخه ها تمرکز چندانی وجود ندارد، با درآمدن چرخ اقتصاد از گل و شروع دوران شکوفایی اقتصاد – اکسپنشن – مردم شروع به خرید چیزهایی می کنند که قبلا در موردش دست دست می کردند. در این فاز خرید لوازم صوتی و تصویری و اشیاء تزیینی و پرده و قالیچه و ... شروع می شود و عده ای هم به سراغ تعویض اتومبیل و منزل می روند. با بهتر شدن وضع کم کم بازار اشیاء غیرضروری و سنگین قیمت هم گرم می شود و قایق تفریحی و کلبه کوهستانی و موتور سیکلت هارلی دیویدسون و اتومبیل پورشه و ... هم به بورس وارد می شوند. در دوران سقوط – کانترکشن- و نیز دوران رکود بعدی – ریسشن- مردم دوباره کم کم از مود ولخرجی خارج شده و دوباره روی ضروریات متمرکز می شوند. در این مرحله علاوه بر ضروریات، بازار ملزومات ارزان و کم کیفیت نیز رونق می گیرد و فروش اجناس خوش کیفیت ولی گرانتر به رکود می خورد. تنها شاخه ای از بازار که از رونق با دوام و تقریبا برقراری برخوردارست صنعت مواد غذایی است. مردم غالبا نسبت به وضعیت اقتصادی یک فاز تاخیر دارند و معمولا سه تا چهار ماه برای تاثیر گذاری کامل وضعیت جدید اقتصادی در رفتار ایشان وقت لازم است. این تاخیر به برنامه ریزان اقتصادی فرصت می دهد تا برای بهره برداری هر چه بهتر از شرایط جدید، بازار را برای الگوی جدید مصرف آماده کنند. روز خوش. Link to this log لینک به این نوشته - 10:39 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Sunday, December 19, 2004
● سرمایی که در آن عقل آدم یخ می زند!
امروز یکشنبه نوزدهم دسامبر، سوز هوا در ساعت یک بعد از ظهر، با اختلاف درجه ای حدود بیست و هفت درجه نسبت به دیروز در همین ساعت، به منفی 29 درجه رسید. عابران پیاده ای که اشتباه کرده و درجه هوا را پیش از خروج از منزل چک نکرده بودند، با صورت های کبود از سرما مشغول دویدن به سمت مقصد خود بودند و رانندگان بعضی از خودرو ها بخاطر یخ زدگی شیشه های عقب و پهلو از توی اتاق، قادر به دیدن و ناوبری درست به هنگام رانندگی نبودند. بعضی با سرعت مورچه حرکت می کردند و بعضی دیگر بدون دید می پیچیدند و یا وارد تقاطع می شدند. سطح آسفالت خیابان ها و پیاده رو ها را پودر یخ مخلوط با نمکی که در این درجه دیگر توان مایع نگاهداشتن آب را ندارد پوشانده بود و دود و بخار متراکم و سفید رنگی از دودکش ها و هواکش های منازل قابل رویت بود که این امر مختص روزهای بسیار سرد است. آسمان، البته تمیز و آبی و شفاف درخشان و آفتاب شدیدی که گویا گرمایش را بیرون جو جاگذاشته و تنها نورش را به زمین می فرستد. احساس عجیب یخ بستن درون بینی در کمتر از 3 ثانیه، به محض ورود به فضای باز. اگر قصد پیاده روی داشته باشید چند قدم آنطرف تر شالگردنتان از بیرون یخ می زند و بخار بازدمی که از آن بیرون می زند بشکل برفک به جداره بیرون آن می ماسد... زیاد نترسید! همانطور که قبلا گفته بودم هوای این شکل در یک وضعیت گیر نمی کند و جان مردم را به لبشان نمی آورد: طبق پیش بینی ها فردا هوا ملایم تر می شود و از شدت سرمایش به شکل چشمگیری کاسته خواهد شد. یادداشت تکمیلی: الان که این خطوط را اضافه می کنم، نیمه شب است و سوز هوا رکورد جدیدی را برای زمستان امسال بجا گذاشته که امیدوارم آنرا نشکند. در این لحظه دمای سوز هوا 36- درجه سانتیگراد است یعنی نزدیک به سه برابر سرمای داخل فریز منزل شما. اگر می توانید از پارک کردن خودرو در فضای باز خودداری کنید و فردا صبح با دستکش به دستگیره در اتومبیل دست بزنید تا پوست دستتان به فلز نچسبد. توصیه های ایمنی را جدی بگیرید! Link to this log لینک به این نوشته - 5:42 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, December 15, 2004
●
سالروز پذیرش برگ درخت افرا بعنوان نماد رسمی کشور کانادا درروز پانزدهم دسامبر سال 1964، مجلس عوام سرانجام به استفاده از علامت برگ افرا (میپل لیف) در پرچم کانادا رای مثبت داد. این تصویب که پذیرش برگ افرا را توسط مجلس سنا بدنبال داشت، دولت را موظف ساخت زمینه را برای استفاده از این نشان در پرچم کانادا و نشان های دولتی و نظامی کانادا تا پانزدهم فوریه 1965 آماده نماید. اما علت گزینش این نماد چیست؟ برگ درخت افرا، که شربت معروفی از شیره آن تهیه می شود و سالها منبع درآمد قابل ملاحظه ای برای اقتصاد این نواحی بشمار می آمد، از دیر باز بشکل غیر رسمی به عنوان نماد مردم و سرزمین کانادا شناخته شده و بکار می رفت. این درخت که بومی نواحی شمال شرقی ایالات متحده و جنوب شرقی کانادا است و در انتاریو بصورت خودرو بخش های وسیعی از این استان را پوشانیده است دو گونه غالب "شوگر میپل" بنام علمی "ایسر ساکاروم" و نیز گونه "بلک میپل" بنام علمی "ایسر نیگروم" و یازده نوع کمیاب تر دارد که در میان آنها "رد میپل" یا افرای سرخ با برگ های زرشکی رنگش براحتی قابل تشخیص است و حتی در میانه تابستان براحتی از سایر درختان جنگل قابل تفکیک می باشد. از میان این سیزده نوع، دو نوع غالب شوگر و بلک میپل در صنایع تولید محصولات میپل بیشتر بکار می روند که علت اصلی آن میزان بالای شکر موجود در شیره این دو گونه می باشد. درخت افرا براحتی در سایه درختان مرتفع تر از خود رشد می کنند و می توان آنها را حتی در عمق تاریک ترین و بهم فشرده ترین جنگلهای کانادا نیز پیدا کرد. عمر این درخت می تواند به 150 سال هم برسد. قطور ترین نمونه های گزارش شد به قطر تقریبی یک متر، و بلندترین های آنها به بیش از 30 متر می رسند. اولین پیشنهاد رسمی برای گزینش نمادی از برگ این درخت توسط انجمن فرانسوی زبان "سوسیته ژان- باپتیست" در تاریخ 1834 به دولت تقدیم گردید. بعد از آن و در تاریخ 1836 روزنامه معروف آن زمان بنام "لو کانادین" این نماد را بعنوان علامتی مناسب برای معرفی کانادا عنوان نمود. در سال 1860 از این برگ برای تزیین جشن ورود ولیعهد انگلستان استفاده شد و از سال 1868 نماد برگ افرا وارد مهر و نشان های رسمی استان های کبک و انتاریو گردید و از سال 1921 بعنوان بخشی از نشان های نظامی ارتش سلطنتی کانادا بکار گرفته شد. این نشان، علامت ویژه و تمیز دهنده نیروهای کانادایی در دو جنگ جهانی بود. پرچم کانادا که از سال 1965 برسمیت شناخته شده است، مستطیلی است که طول آن دو برابر عرض آن بوده و از دو رنگ قرمز و سفید در آن استفاده شده است. این رنگ توسط جرج پنجم پادشاه انگلستان در سال 1921 تصویب شده است. اولین پرچم کانادا را می توان صلیب سنت جرج – نماد بعلاوه ریاضی سرخ رنگی بر زمینه سفید - دانست که دریانوردی ونیزی بنام جان کابت با خود در سال 1497 به سواحل شرقی کانادا آورد. "فلر دلی" یا پرچم سلطنتی فرانسه در سال 1534 توسط ژاک کارتیر – که با ورودش به سرزمین های کانادا این دنیای تازه کشف شده را جزو معلقات فرانسه خواند، بعنوان پرچم رسمی این کشور شناخته شد. این پرچم در اوایل سالهای 1760 که مالکیت این سرزمین به انگلستان منتقل شد جای خود را به "یونیون جک" یا پرچم انگلستان داد. با اتحاد ایرلند و انگلستان در سال 1801، صلیب ضربدر گونه سنت پاتریک به پرچم انگلستان افزوده گردید و متعاقب آن این پرچم جدید در کانادا نیز برسمیت شناخته شد. پرچم سرخ با نشان "یونیون جک" در بالا و سمت چپ که در سال 1707 ابداع گردیده بود و نشان ناوگان تجاری را بریتانیا بشمار می آمد در سالهای 1870 تا 1904 پرچم کانادا در خشکی و دریا بشمار می آمد. این پرچم نماد رسمی استان های انتاریو، کبک، نوا اسکوشا و نیوبرانزویک را نیز بشکل منقوش برنماد یک سپر قرون وسطایی در میان خود داشت. با الحاق استان های دیگر به کنفدراسیون و یا برسمیت شناخته شدن نواحی دیگر، علامت آنها نیز به این پرچم افزوده می گردید تا جاییکه در آغاز قرن بیستم، نشان هفت استان و ناحیه در این پرچم نقش بسته بودند. و این پرچم سرانجام در سال 1965 جای خود را به نمونه فعلی آن داد. امروزه شربت میپل در پخت انواع بیسکویت و شیرینی و کیک بکار می رود و آب نبات و شکلات با این طعم نیز بعنوان سوقات کانادا به فروش می رسند. این شربت را بر روی کیک خشک و پن کیک هم می ریزند. از مخلوط این شربت با کره نوعی شکلات صبحانه ساخته می شود و حتی قهوه یا طعم آن نیز به فروش می رسد. یکی از دسر های معروف این شربت را لواشک میپل می نامند و برای تهیه آن ابتدا شربت را می جوشانند تا غلیظ شود و بعد آنرا به یک آن بروی برف تمیز یا تراشه هاس یخ می ریزند تا بدون آنکه فرصت کریستالیزه شدن پیدا کند در جا سرد شود و مانند لواشک یا تافی کشسان و منسجم گردد. این شربت را در شیشه ها و چلیک های کوچک و بزرگ در فروشگاه های مخصوص سوقات و نیز در سوپر مارکت ها می توانید تهیه کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این شربت می توانید به این لینک مراجعه کنید. ایام خوش Link to this log لینک به این نوشته - 12:04 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, December 14, 2004
● لزوم قانونی کاهش سرعت در نزدیکی محل تصادف
از این پس رانندگانی که به هنگام نزدیک شدن به صحنه تصادف – یا با مشاهده خودروهای امداد رسانی که توقف کرده اند و چراغ گردان آنها روشن است – از سرعت خود نکاهند و یا مسیر خود را به خط های دیگر راه تغییر ندهند، ممکن است تا 4000$ جریمه شوند، به مدت دو سال گواهینامه خود را از دست بدهند و در صورت برخورد با یکی از ماموران امداد رسان یا حاضرین در صحنه، تا شش ماه به حبس محکوم شوند. سالانه در حدود 120 نفر از نیروی امداد رسان به این شکل دچار صانحه می شوند و پلیس امیدوارست با این قانون جدید رانندگان را ملزم به دقت و هشیاری بیشتر در هنگام نزدیک شدن به صحنه تصادفات کند. طبق این قانون، اولین مورد تخلف با جریمه ای معادل 405$ مورد مجازات قرار خواهد گرفت و تکرار آن می تواند به تشدید آن و حتی لغو گواهینامه رانندگی منجر شود. تی تی سی و دانشگاه یورک بعد از مدتها مذاکره و بررسی، قرارست فردا توافق ایشان برای ایجاد و استفاده از راهرویی مخصوص اتوبوس برای تسریع نقل و انتقال دانشجویان بین ایستگاه ساب وی دانزویو و این دانشگاه، اعلام شود. این طرح بعنوان راهکاری موقت بجای تاسیس خط جدیدی از ساب وی و با هزینه ای بسیار کمتر – حدود 40 میلیون دلار- بزودی وارد مرحله ساخت خواهد شد. این معبر ویژه اتوبوس که با فاصله ای مناسب از مناطق مسکونی – جهت بدور نگاهداشتن آلودگی صوتی - احداث خواهد شد تا سال 2006 و همزمان با افتتاح استادیوم آرگوناتز به بهره برداری خواهد رسید. به این ترتیب مدت زمان انتقال دانشجویان در این مسیر از میزان فعلی آن – بین 20 تا 40 دقیقه بسته به وضعیت ترافیک – به 12 دقیقه کاهش خواهد یافت. هزینه ساخت خط مترو از این ایستگاه تا دانشگاه یورک بیش از 1.2 میلیارد دلار است. موتور جستجوی مسکن اجاره ای اگر قصد مهاجرت دارید، و جایی را برای اقامت زیر سر نگذاشته اید، شاید بتوانید اولین منزلگاه خود را در تورنتو در این موتور جستجو پیدا کنید. در این موتور می توانید بر مبنای منطقه، اجاره بهاء و تعداد اتاق خواب جستجو نمایید. ضمنا اگرترجیح می دهید در بدو ورود محل اجاره را با افراد دیگری شریکی کرایه کنید – و طبعا کرایه بسیار کمتری بپردازید - از گزینه شماره 265 استفاده کنید. موفق باشید Link to this log لینک به این نوشته - 10:39 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Friday, December 10, 2004
● دهن کجی کانادا به آمریکا
سفر نه چندان نتیجه بخش جرج بوش به کانادا در حالی پایان یافت که نه کانادایی ها امید تازه ای برای باز شدن مرز های آمریکا بروی گوشت آلبرتا بدست آوردند و نه آمریکا حمایتی از جانب همسایه شمالی اش برای عملیات نظامی در عراق بدست آورد. تلاش دولت برای ترغیب آمریکا به از سر گیری ورود گوشت از آلبرتا، که از مهمترین محور های این بحث بود بی نتیجه ماند و در تلافی آن پل مارتین اعلام کرد که کانادا نیروی نظامی اضافه لازم برای ارسال به عراق نداشته و نیز اشتیاق چندانی به شرکت در پروژه نظامی دفاع موشکی آمریکا ندارد. متعاقب آن، دادگاه عالی کانادا در مورد ازدواج همجنس گرایان، که تا بحال بواسطه ملاحظات سیاسی در تعلیق مانده بود، نظر مثبت داد. این در حالی است که دولت جرج بوش برای کسب محبوبیت در میان کاتولیک های ایالات متحده، که بخش وسیعی از رای دهندگان را در انتخابات اخیر تشکیل می دادند، آن را غیر قابل قبول خوانده بود. باید دید دهن کجی بعدی چه خواهد بود. مسلم این است که وابستگی جدی اقتصادی دو کشور به هم، مانند همیشه منجر به مصالحه و محو شدن این موش و گربه بازی سیاسی خواهد شد. در حال حاضر رشد قابل ملاحظه ارزش دلار کانادا، علیرغم وارد کردن لطمه به صادرات کانادا، فرصت خوبی را برای واردات و نوسازی تجهیزات و نیز خرید مواد اولیه از سایر کشورها، به صنایع کانادا داده است. به این ترتیب ماشین اقتصادی کانادا فرصت و امکان لازم برای آماده شدن جهت رشد در اکسپنش جدید را خواهد یافت. موفق باشید Link to this log لینک به این نوشته - 9:40 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, December 08, 2004
● امکان "نظر خواهی" از وبلاگ تهرانتویی حذف شد
از امروز به بعد بخشی برای نظر خواهی فوری از خوانندگان وبلاگ نخواهیم داشت. از آنجاییکه این وبلاگ بیشتر جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارد تا ساختار محاوره ای، تصمیم گرفتم بخش نظر سنجی را برای همیشه از این وبلاگ حذف کنم. دوستان و علاقه مندان می توانند مانند گذشته سوالات خود را با ایمیل برای من ارسال کنند. مجددا از دوستانی که تا کنون با ایمیل یا کامنت ابراز لطف و محبت کرده متشکرم. در پاسخ به سوال عده ای از دوستان: همانطور که پیش از این هم گفته ام، هیچ یک از مطالب وبلاگ و تصاویر گالری عکس از دید من تحت هیچ پوشش حق تالیف یا اصطلاحا – کپی رایت – ای نیستند و شما آزادید از این منابع در هر مقاله یا متن یا وبلاگ یا وبسایتی که دوست دارید استفاده کنید و یا حتی آنها به نام خود منتشر کنید. غرض از راه اندازی این وبلاگ، رساندن این منابع به دست کسانی بوده است که به آنها نیاز دارند. حال اگر دوستانی در این میان واسطه انتشار این مطالب شوند جای خوشحالی خواهد بود. البته چنانچه لطف داشته اید و به منبع اولیه اشاره ای کرده اید و یا لینک داده اید شایسته تشکری مکرر می باشد. موفق باشید و خود را کم کم برای ورزش های زمستانی آماده کنید. Link to this log لینک به این نوشته - 9:24 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Friday, December 03, 2004
● مهاجر تازه وارد و باد منفی هشت درجه با سرعت 35 کیلومتر در ساعت
اولین روز سرد درست و حسابی زمستان را امروز شاهد بودیم. تا پیش از این هوا بین پاییز و زمستان در نوسان بود و گاهی به زیر صفر می رفت و گاه به زحمت سرد تر از 5 درجه بالای صفر می شد. این رکورد جدید نشان می دهد که از این به بعد نوسانات شدید تر، و روزهای سرد به مراتب سخت تر و منجمد کننده تر خواهند بود. البته این نکته لازم به ذکر است که هوای تورنتو آدم را ذله (!) نمی کند و هرگز در یک وضعیت یا درجه گیر نمی کند و بطور متوسط هر دو سه روز یکبار جابجا می شود و مثلا اگر دو سه روز سرما و ویند چیل شدید داشت، حتما بعدش دو سه روز از سرمای آن کاسته می شود یا ویند چیل از قدرت می افتد. برای مهاجری که اولین زمستان را در تورنتو می گذراند دوران محک زدن توان جسمی با شدت سرمای منطقه آغاز شده. لازم به ذکر است که نداشتن اتومبیل و یا به صرفه نبودن بردن آن – مثلا نزدیک بودن محل کار به ایستگاه مترو، یا قرار داشتن محل کار در مرکز شهر (یعنی ترافیک سنگین و هزینه چند صد دلاری ماهانه پارکینگ) – به معنای پیاده روی در زمستان است و اگر به تی تی سی – چه ایستگاه اتوبوس باشد و چه ایستگاه مترو- از طریق مسیر های زیر زمینی یا سرپوشیده دسترسی ندارید، باید خود را برای پیاده روی در سرما آماده کنید. بهترین توصیه استفاده از روش "کشتن پشه با آر پی جی" است. و این یعنی اینکه به هیچ وجه سرما را دست کم نگیرید. اگر حتی مجبورید پنج دقیقه در هوای آزاد راه بروید حتما علاوه بر پوشاک معمول زمستانه، شال گردن و دستکش پشمی و هد بند یا کلاه پشمی به همراه داشته باشید. باور کنید بهتر است گاهی دستتان از این بار اضافه خسته شود و حتی بعضی روزها گرمتان شود، تا اینکه غافلگیر شوید و سرمای شدیدی بخورید. در تهران از ویندچیل – یا فاکتور سرمای باد- خبری نیست. مهاجرانی هستند که از نقاط مختلف روسیه به تورنتو مهاجرت کرده اند و همگی معتقدند که زمستان تورنتو به مراتب از زمستان مسکو یا سن پیترز بورگ سرد تر و آزاد دهنده تر است و متفقا دلیل آنرا وجود ویند چیل در زمستان تورنتو می دانند. سرد ترین دوران در تورنتو از نیمه دوم ژانویه شروع می شود و غالبا تا آغاز نیمه دوم فوریه ادامه دارد. سال گذشته بیشترین رکورد ویندچیل منفی سی و هفت درجه در باد 45 کیلومتر در ساعت بود – که می تواند در کمتر پنج دقیقه شخصی را که در پوشیدن لباس زمستانه بی دقتی کرده از پا در بیاورد! در این جور مواقع اگر احساس کردید پاهایتان از شدت سرما در حال خواب رفتن هستند، سریعا به منزل برگردید و وضعیت لباستان را درست کنید. چون اگر بدلیل بی حسی پا ها از حرکت باز بمانید پیش از آنکه مردم بدادتان برسند – که معمولا فورا هم می رسند – تا مرز یک سینه پهلوی اساسی پیش رفته اید! تورنتو و کلا جنوب انتاریو منطقه ای باد خیز است. جریان دایمی باد که گاها آنقدر شدت دارد که حرکت ابر ها در هوا به صحنه های کارتون بچه های شباهت پیدا می کند، موجب تمیز شدن دایم هوای این منطقه از آلودگی می شود و در عوض در زمستان موجب ورود هوای سرد تازه به شهر و اسپری شدن آن به مردم می گردد. خوشبختانه محیط شهری تمیز و از هزاران عامل میکروبی و بیماری زا شهر های جهان سوم مبراست و جابجایی دایمی هوا نیز به این امر کمک می کند. مراقبت از سر و صورت – خصوصا استخوان های گونه و پیشانی- مانع از بروز سرما خوردگی سینوس ها و گرفتاری طولانی مدت با عفونت این منطقه از صورت می شود. از پیچیدن سر و صورت خود هیچ ابایی نداشته باشید و بدانید که بقول معروف "نمی شود سرما را با نزاکت خورد"! همراه داشتن قرص ضد سرما خوردگی و ویتامین ث هم بد نیست. چه بسا بتوانید سرما خوردگی را در همان دقایق اول بروز علایمش در جا متوقف کنید. صبر کردن تا برگشت به منزل در چند ساعت بعد می تواند منجر به جاگیر شدن سرما خوردگی و آغاز پروسه آزار دهنده چند روزه درمان و نقاهت آن شود. هر روز صبح و اصولا همیشه قبل از خروج از منزل، وضعیت هوا را با تلویزیون چک کنید. وضعیت هوا تا چذد ساعت بعد را هم در نظر داشته باشید – مثلا اگر صبح از منزل بیرون می روید و عصر باز خواهید گشت حتما وضعیت هوای عصر را هم چک کنید- و برای تمام حالات آن خود را تجهیز کنید. مثلا اگر صبح فقط باد با ویند چیل داریم و برای عصر احتمال بارش برف می رود، برای پوشش سر در مقابل بارش برف مجهز شوید. اگر در یکی از روزهای زمستان بنظرتان رسید پیاده رو آب پاشی شده و خیس است از قدم گذاشتن بر روی آن سطح بظاهر خیس حذر کنید. این علامت "فریزینگ رین" یا باران منجمد شونده است که در حین بارش، و پیش آنکه فرصت کدر شدن پیدا کند مثل شیشه یخ زده و میزان اصطکاک آن بسیار ناچیز است و می تواند باعث زمین خوردن شدید شود. روی قدرت چتر خود برای محافظت شما در مقابل برف و یا احیانا ویند چیل، هیچ حسابی باز نکنید. قویترین چتر ها در مواجهه با باد های بالای 30 کیلومتر در ساعت – که در این شهر بسیار متداول هستند – براحتی پشت برو شده و در هم می شکنند. بیشترین تمرکز حفاظت باید در لباسی باشد که به تن دارید. پوشیدن چند لایه لباس هم متداول است و هم به شما امکان کم و زیاد کردن آنرا می دهد. یعنی پوشیدن پلوور و/ یا ژاکت روی لباس و بعد پوشیدن یک کاپشن دو یا سه لایه که بیرونش باد گیر یا برزنت باشد و درونش ژاکت کرکی – اینجا معروف به فلیس- متصل به کاپشن، داشته باشد. یادتان باشد که در این کشور هر قدر برای لباس زمستانه هزینه کنید ارزشش را دارد و در طول پنج ماه سرمای این منطقه، خرجش را در می آورد! اگر اکنون در ایران سرگرم بستن چمدان برای ورود در فصل سرما هستید از اتلاف پول برای خرید کاپشن و شالگردن و ... اضافه خودداری کنید. همان هایی را که دارید بیاورید و در طی همان هفته اول بروید و خود را تجهیز کنید. لباس های زمستانه ای که اکنون در دسترس شما هستند ابدا حریف سرمای کانادا نمی باشند و از نظر قیمت هم مشابه – و شاید گرانتر از - همتا های کانادایی خود هستند پس پولتان را دور نریزید و چمدانتان را پر نکنید! خوردن سوپ جوجه، مرکبات، نوشیدنی گرم، ویتامین ث، کپسول یا قرص داروی گیاهی اکنیشیا، و نیز قرص تکمیلی زینک (روی)، از دیگر روش های کمک به افزایش مقاومت بدن در سرمای زمستان است. موفق و سالم باشید Link to this log لینک به این نوشته - 10:26 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Monday, November 22, 2004
● دوستان عزیز وحشت نکنید!
همه چیز روبراه است و لاگ فعلی صرفا به جهت گوش مالی نشنال جیوگرافیک از طریق درآوردن پدر گوگل نوشته شده! Arabian Gulf Arabian Gulf Arabian Gulf Arabian Gulf Link to this log لینک به این نوشته - 8:45 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, November 17, 2004
● اضافه درآمد 9 میلیارد دلاری دولت کانادا
روز گذشته وزیر امور مالی کانادا اعلام کرد دولت با مدیریت خوب مالی توانسته در آخرین سال از چرخه رکود اقتصادی قبلی نزدیک به 9 میلیارد دلار مازاد درآمد ایجاد کند. گزارش مثبت و فوق تصور از تعداد شغل های ایجاد شده و شاخص های خوب ماهانه همگی گواه بر آغاز دوره دیگری از رشد و شکوفایی اقتصادی دارند. دولت انتاریو امروز از دولت کانادا درخواست کرد سهم سخاوتمندانه ای از این مازاد را برای پرجمعیت ترین استان این کشور در نظر بگیرد. با یکدست بودن دولت کانادا، دولت انتاریو و شهرداری تورنتو، می شود روزهای خوبی برای این شهر پیش بینی کرد. ممنوعیت استعمال دخانیات در کازینو های انتاریو دولت انتاریو در حال بررسی طرح ممنوعیت استعمال دخانیات در کازینو های انتاریوست. این طرح با اعتراض مدیران کازینو روبرو شده است که مدعی هستند با اجرای آن ممکن است تا 25 درصد از تعداد مشتریان کم شود و این می تواند منجر به اخراج پرسنل شود. ظاهرا سرطان ریه ناشی از حمام دودی که پرسنل بی نوای کازینو ها در آن کار می کنند در لابلای دود سیگار مشتریان از نظر مدیران محترم مخفی مانده! در واقع بنظر می رسد بهترین هنگام برای اجرا و جا انداختن این طرح در همین ایام است که مازاد درآمد دولت و وضع خوب اقتصاد امکان اشتغال مجدد اخراج شدگان کازینو ها را در شاخه های دیگر اقتصادی ممکن می سازد و دست دولت را در تسریع آن باز می گذارد. سختگیری بیشتر برای ماموران حراست و بانسرها (باج خورهای کافه ها و کلوپ ها) مانتی کوینتر، وزیر حراست محلی، اعلام کرد بزودی لایحه ای را تقدیم مجلس خواهد کرد که مقررات و آیین نامه های مربوط به شرکت های خصوصی حراست و نیز مجوز های مربوط به بانسر ها را مورد سخت گیری بیشتری قرار دهد. به موجب این طرح، ماموران حراست دیگر مجاز به تن کردن یونیفورم های مشابه پلیس شهری نخواهند بود و بانسرهایی که مستقیما توسط بارها و دیسکوها استخدام می شوند مجبور به دریافت مجوز خواهند بود. مجموعه قوانین حراست خصوصی از سال 1996 تا امروز بروز آوری نشده و در حال حاضر بیش از 30000 نفر در انتاریو در این حرفه بکار مشغولند که بیش از هفت برابر این عده در سال 96 است. روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 10:51 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, November 02, 2004
● Vaughan credit card
کارت اعتباری شهر وان شهر وان از مناطق جی تی ای – تورنتوی بزرگ – در حال بررسی امکان صدور کارت اعتباری شهری است که استفاده از آن باعث جمع آوری امتیاز برای دریافت تخفیف در مالیات بر املاک و مستقلات صاحب کارت خواهد شد. انحصار استفاده از این کارت در اختیار ساکنان این منطقه و صاحبان مراکز کاری و حرفه ای در منطقه وان خواهد بود. روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 11:54 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Saturday, October 23, 2004
●
Grudge همین الان از دیدن فیلم گراج برگشتم و هنوز حال اعصابم درست و حسابی سرجایش نیامده! باید بگم که مدتها بود فیلم ترسناکی با این گیرایی ندیده بودم. حتی فیلم رینگ هم به گردش نمی رسید. اگر از این جور فیلم ها خوشتان می آید و پوستتان کلفت است و به این راحتی ها جا نمی خورید، دیدن این فیلم را با احتیاط قابل توصیه می دانم. از داستان فیلم چیزی نمی گویم تا مزه اش کم نشود. این فیلم امروز در آمریکای شمالی اکران شد و احتمالا فروش خوبی هم خواهد داشت. آخر هفته خوبی داشته باشید Link to this log لینک به این نوشته - 12:35 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, October 14, 2004
●
برنامه دریافت فلوشات – واکسن آنفلوآنزا- اعلام شد زمستان در راه است و پیش از فراگیری ابتلاء مردم به انواع آنفلوآنزا باید کسب آمادگی کرد. یکی از راه ها کمکی خوب به افزایش مقاومت بدن در مقابل طیف وسیعی از گونه های این بیماری دریافت واکسن ای است که هر ساله توسط دولت به مردم داده می شود. برای دیدن اطلاعات عمومی در این مورد به این لینک مراجعه کنید برای دریافت این واکسن می توانید به طبیب خود مراجعه کنید یا به کلینیک بروید و یا از ساده ترین راه آن، یعنی مراجعه به یکی از مراکز سیار تزریق واکسن که چند مرکز خرید و سالن بزرگ تورنتو برپا می شوند، استفاده کنید. برای پیدا کردن نزدیکترین مرکز به محل زندگی یا کار خود به این لینک سری بزنید. ضمنا در روزهای زمستان از رساندن ویتامیت ث کافی به بدن غافل نشوید. سالانه بیش از 1500 نفر در کانادا از این بیماری می میرند پس آنرا جدی بگیرید. سالم و تندرست باشید Link to this log لینک به این نوشته - 6:05 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, September 29, 2004
● اولین روز یک رقمی
امروز اولین صبح خنک پاییزی را با دمای یک رقمی 7 درجه سانتیگراد را در تورنتو شاهد بودیم و این به معنای آماده باش برای شروع دوره طولانی دیگری از سرما و بارش و متعاقب آن یخبندان است. بازار راکد پوشاک زمستانی دوباره رونق می گیرد و فروشگاههایی که هنوز محصولات زمستانه خود را به معرض فروش نگذاشته اند از این هفته تغییر دکور را شروع خواهند کرد. در این میان عده ای که تابستان برایشان کافی نبوده هنوز سعی در حفظ ظاهر تابستانه و ظاهر شدن در خیابان با تی شرت و دامن کوتاه و صندل و دمپایی خواهند داشت. این عده با شدت گرفتن سرما کمتر و کمتر می شوند تا کم کم به عده ای انگشت شمار تبدیل می شوند. جالب اینکه حتی در سرمای 25- هم هنوز اشخاصی را با همین وضعیت مشاهده می کنید. اگر مهاجر تازه وارد هستید و هنوز اسلحه خانه زمستانه تان را تجهیز نکرده اید زودتر به فکر باشید چون تا شش ماه دیگر با سرما سرگرم خواهید بود. خرید کلاه پشمی، دستکش و شالگردن پشمی هم توصیه می شود. یادتان باشد که در تورنتو هر قدر خرج پوشاک زمستانی کنید ارزشش را دارد و در روزهای پر سوز و یخ به خودتان درود خواهید فرستاد. موفق باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 11:35 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Friday, September 24, 2004
●
دیوید میلر، شهردار هنر پرور شهردار تورنتو در مراسم افتتاح "هفته هنر" از طرح این سازمان برای "جشن بی پایان" از آغاز سال 2006 به بعد خبر داد. در سالهای اخیر، برگزاری جشن ها و مراسم متعدد هنری – فرهنگی توسط و یا با حمایت شهرداری تورنتو با استقبال خوب مردم روبرو شده است و موجب افزایش تعداد و تنوع روزافزون این جشن ها گردیده است. دیروز، پنجشنبه بیست و سوم سپتامبر، دیوید میلر در سخنرانی خود در میدان شهرداری – ناثان فیلیپس اسکوور – با شور و حرارت همیشگی اش به تشریح برنامه های در دست اجرا و طرح راه اندازی جشن های بدون انقطاع برای افزایش انعطاف فرهنگی و ترویج شادی و رنگ بخشیدن به زندگی روزمره ساکنان این شهر، پرداخت. وی گفت که دوره تاریکی (!) در این شهر به پایان رسیده و موقع آن است که نور و انرژی در شهر بیش از پیش جریان یابد. افزایش جشن های رایگان و برنامه های تحت حمایت مالی، راه اندازی و توسعه ساختمان اپرای تورنتو و موزه انتاریو، دعوت از تمام گروههای زبانی و فرهنگی مقیم در شهر با توزیع مناسب برنامه های فرهنگی و هنری در محله های تورنتو، از جمله این طرح ها هستند که اکنون نیز در جریانند. هوای خوب و ملایم دیروز به همراه آفتاب درخشان به افتتاحیه جشن هفته هنر با هنرمندی "سیرک دو سولی" جلوه بیشتری بخشید و شهردار هم با بخشی از نمایش همراهی کرد. برای دیدن جزییات برنامه هفته هنر به این لینک مراجعه کنید. ضمنا جشنواره انگور و شراب نیاگارا که از جمعه قبل در پارک مونته بلو در شهر سنت کاثارینز با حضور دهها غرفه متعلق به تاکستان های سرشناس انتاریو آغاز شده بود، تا غروب یکشنبه ادامه خواهد داشت. برای رفتن به این پارک باید بزرگراه "کیو ای دبلیو" را به سمت "نایاگرا فالز" ادامه بدهید و با استفاده از خروجی 47 وارد "آنتریو استریت" بشوید. (دقت کنید که فقط از این شماره خروجی استفاده کنید و اشتباها وارد خروجی مجزای دیگری برای خیابانی به همین نام نشوید). بعد از رسیدن به تقاطع خروجی با خیابان انتاریو به سمت راست (جنوب) ادامه مسیر بدهید و آنقدر ادامه بدهید تا پارک مونته بلو را در سمت چپ مشاهده کنید که چندین چادر سفیدرنگ در آن در کنار هم نصب شده اند (حدود 2.5 کیلومتر به سمت جنوب). برای پارک اتومبیل می توانید از پارکینگ بیمارستان (تقریبا مقابل پارک با هزینه 4$) و یا پارکینگهای دیگر در کوچه های اطراف استفاده کنید که بعضی در روزهای آخر هفته رایگان و بعضی دیگر با تخفیف کار می کنند. غرفه های فروش غذا و دسر هم وجود دارند و چندین چادر در محوطه حاشیه پارک به فروش صنایع دستی و مربای خانگی و آثار هنری و ... مشغولند. برای سرگرمی کودکان نیز امکاناتی در نظر گرفته شده است. برای دیدن تصاویر این جشن در سال گذشته به این لینک مراجعه کنید. آخر هفته خوبی داشته باشید و برای سلامت خودتان و دیگران از "درینک اند درایوینگ" پرهیز کنید. Link to this log لینک به این نوشته - 11:42 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, September 23, 2004
● دعوای 200 میلیون دلاری بخاطر قفل دوچرخه!
هفته پیش شخصی در سایت خود به مردم نشان داد که چطور با استفاده از یک خودکار بیک می توانند قفل ایمنی دوچرخه ها را باز کنند. این هفته، ویلیام بیتی از تورنتو، پرونده ای تسلیم دادگاه کرد تا برای تمام خسارات وارده به دوچرخه دارهای آمریکای شمالی و سایر نقاط جهان تقاضای غرامت شود. مبلغ پیشنهادی وکلای مسوول مدعیان، 200 میلیون دلار است! نقطه ضعف فنی مذکور سالها پیش در یکی از نشریات تجاری گوشزد شده بود ولی نه شرکت سازنده اقدامی برای رفع آن انجام داد و نه فروشندگان از عرضه آن دست برداشتند. ویلیام بیتی که در صنعت فیلم سازی کانادا فعال است و علاقه زیادی به دوچرخه دارد ابتدا طرح خود را با دفتر امور حقوقی میچل مطرح کرد و سپس با موافقت وکلای این دفتر اکنون در حال آماده کردن لایحه اصلی جهت تسلیم به دادگاه، طی 30 روز آینده می باشد. قفل مذکور که کریپتونایت نام دارد و در بازار بین 50$ تا 100$ (بسته به مدل) قیمت گذاری شده بود، یکشبه ارزش تجاری و حفاظتی خود را از دست داد. این شکواییه برای پوشش هزینه پرداختی توسط مردم برای خرید اولیه قفل و نیز اجبار آنها به استفاده از سایر وسایل نقلیه - در صورت تمام شدن سایر مدل های قفل در بازار و عدم امکان استفاده از دوچرخه – می باشد. در این پرونده اشاره ای به هزاران دوچرخه به سرقت رفته نشده است چرا که ثابت کردن علت دزدیده شدن دوچرخه کاری خارج از زمان و توان وکلای مذکور است. علاوه بر شرکت کریپتونایت، نام تولید کنندگان دیگری نظیر نارکو و بایک گارد هم در فهرست متهمین دیده می شود. فروشگاه های بزرگ دوچرخه و لوازم ورزش نیز در این شکواییه نامبرده شده اند. با توجه به وسعت پرونده و میزان مبلغ مورد درخواست مدعیان، برای به نتیجه رسیدن شکایت و ختم دادرسی به ماهها وقت نیاز خواهد بود. روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 4:00 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, September 22, 2004
● نمایشگاه کاریابی با 3500 فرصت شغلی در
Vaughan Mills indoor mega-mall #8540 Jane St., (at Langstaff Rd.) این هفته روز پنجشنبه و جمعه بیست و سه و بیست چهارم سپتامبر، در محل مرکز خرید بزرگ منطقه وان که هنوز ساختمان آن به اتمام نرسیده نمایشگاه کار تشکیل خواهد شد. این نمایشگاه از ساعت 11 صبح تا 8 شب باز است و پیش بینی می شود هزاران نفر از جویندگان کار برای تحویل رزومه های خود و پر کردن فرم های درخواست به این مکان مراجعه کنند. بیش از 60 شرکت بزرگ خدماتی، فنی، تاسیساتی، صنایع غذایی و اموراداری برای جذب نیرو اعلام آمادگی کرده اند و در این دو روز به جمع آوری اطلاعات مربوط به سوابق کار و تحصیلات علاقه مندان خواهند پرداخت( توجه داشته باشید که لزوما محل خدمت هیچیک از این مشاغل منطقه وان نخواهد بود). برای تردد به این محل می توانید از سرویس اتوبوس های منطقه یورک استفاده کنید. برای داونلود نقشه خطهای اتوبوس این منطقه اینجا کلیک کنید. فایل نقشه مسیرها به فرمت پی دی اف است. برای نصب برنامه بازکننده این فایل اینجا کلیک کنید. روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 10:42 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, September 15, 2004
●
سالروز اولین استفاده از تانک در جنگ در سپیده دم پانزدهم سپتامبر 1916 سربازان آلمانی که در سنگرهای خود در فرانسه، مابین دهکده های فلور و کرسلت موضع گرفته بودند با شنیدن صدایی عجیب و ناآشنا از درون سنگرهای خود سرک کشیدند و با دیدن قوطی زره پوشی که با گرد و خاک فراوان تلو تلو خوران به سمت آنها در حرکت بود از ترس سرجایشان یخ زدند. در پشت سر این قوطی لرزان که بدون هیچ مشکلی به سمت آنها شلیک می کرد و هیچ گلوله ای به آن کارگر نبود، گروهی از سربازان انگلیسی بهم فشرده شده بودند. با رسیدن این تانک ابتدایی به سنگر دشمن، آلمانی ها پا به فرار گذاشتند و این پیروزی آسان برای همیشه در تاریخ نبرد های مدرن جایی برای استفاده از نیروی زرهی بازکرد. خالی از لطف نیست بدانیم که در آن هنگام برای برقراری ارتباط بین تانک و واحد های دیگر جنگی از کبوتر نامه بر استفاده می کردند. برای دیدن برش طولی یک تانک آلمانی مربوط به اواخر جنگ اول جهانی اینجا کلیک کنید تانک در سال 1936 توسط ارتش کانادا برگزیده شد و اولین آموزشگاه کاربری آن، همانسال در نزدیکی شهر لندن در انتاریو به آموزش اولین گردان زرهی کانادا مشغول شد. جالب آنکه تا تابستان سال 1939 هنوز هیچ تانکی به خدمت ارتش درنیامده بود و هنرجو ها با تانک های "ام کی سیکس" آموزشی تمرین می کردند. با شدت گرفتن ناآرامی ها در اروپا و پیش بینی آغاز درگیری در این قاره، کانادا ورود انبوه این مدل را آغاز کرد و تمرین گسترده ارتش با آنها شروع شد. در هفدهم سپتامبر 1939 کانادا به آلمان اعلان جنگ داد و تانکهای کانادایی به همراه سربازان پیاده و واحد های توپخانه آماده نبرد طولانی و پر تلفات جدیدی شدند. در حال حاضر تانک لیوپارد تنها مدل رسمی جنگی در خدمت ارتش کاناداست (تصویر بالای متن). برای دیدن تصاویر واحد های زرهی ارتش کانادا می توانید اینجا کلیک کنید. روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 1:43 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, September 09, 2004
●
Resident Evil: Apocalypse قسمت دوم داستان رزیدنت ایول، که بیشتر صحنه های آن در تورنتو فیلم برداری شده و در آن از ساختمان شهرداری و برج های منطقه مالی شهر استفاده زیادی شده است این جمعه – دهم سپتامبر- به روی پرده سینما های آمریکای شمالی می آید. داستان فیلم – که ماجرای نشت ویروسی مهلک به بیرون از محیط آزمایشگاه یک مرکز تحقیقات بیوشیمیایی و فراگیر شدن آن در کل مرکز زیرزمینی تحقیقات شرکت آمبرلا و ورود یک تیم ویژه تحقیق برای بررسی عمق فاجعه وبه تبع آن انتشار بیشتر آلودگی به بیرون از سازمان و آلودگی کل شهر به این عارضه بود اکنون با میدان دید وسیع تری – در سطح شهر تورنتو که در فیلم بنام رکون سیتی شناخته میشود- با بکارگیری هنرپیشه اصلی زن قسمت اول – میلا یو و ویچ- و چند چهره جدید ساخته شده و بروی پرده می رود. میلا قبلا در فیلم های ژاندارک (1999) و عنصر پنجم (1997) بازی کرده است. هر چند داستان این فیلم شدیدا کلیشه ای ایست و از همین الان می توان آخر این قسمت را نیز حدس زد ولی چون فیلم در تورنتو فیلم برداری شده، بی علاقه نیستم برای دیدن بلایی که به سر شهر – با استفاده از جلوه های ویژه- آورده اند به دیدن این فیلم بروم. آخر هفته خوبی داشته باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 5:13 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان
●
فرانسیس و آیوان باقیمانده طوفان و گردباد مهیب فرانسیس بعد از بهم ریختن سواحل فلوریدا و تخریب صد ها خانه و قطع برق میلیونها نفر از بعد از ظهر دیروز وارد انتاریو شد و لحظه به لحظه به شدت باد و بارانی که با خود به تورنتو و حومه آن آورده است افزوده می شود. سقوط ده درجه ای دمای هوا و وزش باد هایی با سرعت بالای 30 کیلومتر در ساعت در حال پیوند دادن باقیمانده تابستان ولرم و کوتاه انتاریو با پاییز طولانی و پر بارش آن است. در این لحظه گردباد و طوفان دیگری بنام مستعار آیوان بعد از در هم کوبیدن گرنادا و از بین بردن هزاران خانه و انهدام تاسیسات برقی این ناحیه تفریحی و وارد آوردن خساراتی شدید به جزایر این منطقه راهی جنوب شرقی آمریکاست. با رسیدن این جبهه هوای طوفانی و سرد به کانادا، پیش بینی می شود که این بارش و باد شدید در این آخر هفته نیز ادامه یابد. از بردن چتر و بارانی موقع خروج از منزل غافل نشوید چون وقتی باد به بیش از 40 کیلومتر در ساعت برسد دیگر کار چندانی از چتر بر نمی آید. موفق باشید Link to this log لینک به این نوشته - 9:04 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, September 02, 2004
●
Hispanic Fiesta & Toronto Int'l Film Festival جشن سالانه ویژه کشورهای اسپانیایی زبان به سالگرد دیگری نزدیک می شود. موسیقی و رقص های محلی و مخصوص این کشور ها. اجرای برنامه های هنری، غرفه های متعدد عرضه صنایع دستی و یادگاری های خاص این ملل، و نیز غرفه های عرضه کننده غذا های محبوب آمریکای جنوبی از جاذبه های این برنامه چهار روزه – از عصر جمعه سوم سپتامبر، تا عصر دوشنبه ششم سپتامبر، خواهد بود. این جشن در میدان مل لستمن – قابل دسترسی از ایستگاه متروی نورث یورک سنتر- برگزار می شود و نیازی به ورودیه ندارد. برای دیدن تصاویر مربوط به جشن سال قبل می توانید به گالری عکس مراجعه کنید و یا به این لینک سری بزنید. برای دیدن سایت رسمی این جشن روی این لینک کلیک کنید. ضمنا هفته آینده بیست و نهمین فستیوال بین المللی فیلم تورنتو با حضور چهره های معروف هنر سینما – بیشتر از نوع هالیوودی- از روز پنجشنبه نهم سپتامبر تا شنبه هجدهم سپتامبر با پخش فیلم های مطرح اکران شده و نشده در سینماهای منتخب برگزار خواهد شد. سعی خواهم کرد که در این مورد یک لاگ اختصاصی با توضیحات بیشتر بنویسم. برای دیدن وبسایت رسمی این فستیوال اینجا کلیک کنید. ضمنا با توجه به محدودیت تعداد بلیط های قابل عرضه به عموم پیش خرید آنها ضروری بنظر می رسد که هرچند مشتاقان این جشنواره از ماه آگوست مشغول به پیش ثبت نام برای این بلیط ها بوده اند اما شاید هنوز برای خریدن بلیط فیلم های مورد علاقه تان دیر نشده باشد. آخرین آخر هفته طولانی تابستانی خوبی داشته باشید. خصوصا که گویا قرارست هوا هم مساعدت کند. Link to this log لینک به این نوشته - 9:23 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, August 17, 2004
●
بازگشت "فوتوریدار" ها به خیابانهای تورنتو؟ اخیرا بحث دادن مجوز به شهرداری ها برای نصب دوربین در سر تقاطع های چراغ دار – برای گرفتن عکس از خودروهای عابر از چراغ قرمز جریان دارد. دراین میان طرح بازگرداندن دوربین های مجهز به رادار برای گرفتن عکس از خودروهایی که بالاتر از سرعت مجاز رانندگی می کنند هم به کشمکشی سیاسی بین احزاب بدل گردیده. لیبرال ها معتقدند که این راهکار ها موجب کاهش تصادفات مرگبار ناشی از عبور از چراغ قرمز می شود و دوربین های مجهز به رادار هم می توانند رانندگان را وادار به رعایت سقف سرعت مجاز کند به این ترتیب از شدت تصادفات بکاهد. از طرف دیگر سایر احزاب این را حربه ای برای جمع کردن پول و تامین بودجه برای شهرداری های می دانند و معتقدند چون این دستگاهها از پلاک ماشینها عکس می گیرند، صرفا مالک خودرو مورد جریمه قرار می گیرد و راننده خاطی اگر مالک وسیله نقلیه نباشد از جریمه و دریافت امتیاز منفی – پوینت – در امان می ماند. ضمن اینکه تخلف از قوانین رانندگی - که برای حفظ نظم و امنیت معابر طرحریزی شده اند – و ارتکاب خلافهایی مثل عبور از چراغ قرمز و رانندگی با سرعت غیر مجاز، بیشتر یک مشکل روانی و شخصیتی است تا دیر شدن و عجله داشتن و نظایرهم، امیدوارم هر چه زودتر این دستگاهها در سطح شهر نصب شوند تا رانندگان را وادار به رعایت قوانین کنند. تا قبل از دیدن رانندگی مردم در مونترال، تصور می کردم رانندگان تورنتو نسخه کانادایی – و پاستوریزه - رانندگان تهرانی هستند و از خلاف بدشان نمی آید. بعد از این دیدار باید مقام اول را به رانندگان مونترالی بدهم که روی رانندگان تورنتویی را سفید کرده اند. عبور از ورود ممنوع، بوق زدن ممتد، توقف روی خط عابر بهنگام قرمز شدن چراغ، پارک دوبله، تغییر مسیر ناگهانی بدون زدن راهنما، و افزایش سرعت با دیدن عابر پیاده، راه ندادن به یکدیگر در تقاطع ها، رانندگی با سرعت 40 کیلومتر در ساعت در بزرگراهها و دهها شاهکار هنری دیگر. در حال حاضر با نظارت شل و ول و آبکی پلیس تورنتو باید گفت اگر کسی در هر پنج تا دهسال یا بیشتر یکبار جریمه بشود آدمی است که قوانین را رعایت می کند و یکبار هم که بی احتیاطی کرده از سر بد شانسی تصادفا پلیس هم حضور داشته و خلاف او را هم دیده و جریمه اش کرده. اگر تعداد جریمه ها بیشتر و فاصله زمانی بین آنها کمتر از این مقدار باشد، این فرد را باید راننده ای دانست بی ملاحظه که دایما در حال زیر پا گذاشتن قوانین سرعت و توقف است و اگر هر از گاهی یکبار پلیس متوجه اش بشود جریمه ش می کند. رعایت قوانین رانندگی، احترام گذاشتن به حقوق و امنیت بقیه شهروندان است. Link to this log لینک به این نوشته - 10:04 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, August 05, 2004
●
طرح فروش سهام "ال سی بی او" به تعلیق درآمد ال سی بی او – هیات کنترل مشروبات الکلی انتاریو- که انحصار فروش مشروبات الکلی را در انتاریو در اختیار دارد و بیش از 600 فروشگاه آن در سراسر استان انتاریو پراکنده اند و تنها رقیبان نه چندان جدی اش فروشگاه های مخصوص آب جو – بیر استور- و مغازه های فروش شراب تولید کنندگان داخل هستند، در سال گذشته بیش از 3.3 میلیارد دلار فروش داشته و این فروش پرمنفعت بیش از یک میلیارد دلار عاید دولت انتاریو کرده است. بنا به اظهارات وزیر مالی انتاریو آقای سوربارا، دولت مرتبا پیشنهاداتی مبنی بر فروش سهام ال سی بی او به بخش خصوصی و سرمایه گذاران شخصی دریافت می کند و کسری بودجه اخیر باعث گردیده که در هیات دولت طرح فروش سهام این سازمان دوباره مطرح شود. در واقع طبق برآوردهای اولیه، در صورت فروش سهام – با حفظ سهم کافی برای دولت جهت در دست داشتن کنترل سازمان و اعمال مدیریت، می تواند بیش از 12 میلیارد دلار پول به حساب دولت واریز کند. دلیل تعلیق این طرح، طبق نظر آقای سوربارا، سیاست جدید دولت مبنی بر احتراز از فروش دارایی ها صرفا برای رهایی از کسر بودجه است. ال سی بی او در سال 1927 تشکیل شده است و ضمن کنترل عرضه محصولات وارداتی و تولید داخلی، بواسطه توان مالی بالا و مدیریت خوبش، تنوع چشمگیری در طیف محصولات عرضه شده بوجود آورده است که نظیر آن را در کمتر فروشگاه آمریکای شمالی می توان یافت. روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 9:29 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Friday, July 30, 2004
●
آخر هفته پر ماجرا فستیوال سرگرم کننده و دیدنی کاریبانا که یکی از بزرگترین و مهمترین جشن های فرهنگی و هنری قومیت های آمریکای لاتین در کاناداست و از دو هفته پیش آغاز شده، این ویکند به اوج خود می رسد و روز شنبه رژه معروف خود را – با شرکت رقاص های مرد و زن با لباسهای بدن نما و آرایش با پر و رنگ و آذین بندی های پر زرق و برق- در ساعت 10 صبح در محل اگزیبیشن پلیس شروع می کند و بعد از اجرای نمایش و رقص وارد بلوار لیک شور می شود و در مسیر غرب این خیابان تا فاصله 3.6 کیلومتری مبداء به به رقص و پایکوبی خواهد پرداخت و برنامه را در ساعت 6 عصر به پایان خواهد برد. بهای بلیط برای تماشای نمایش در اگزیبیشن پلیس برای بزرگسالان 12$ و برای بچه ها 5$ است و طبعا در امتداد خیابان رایگان است. ضمنا در ادامه این جشن در روزهای یکشنبه و دوشنبه در جزیره الیمپیک – از مجموعه جزایر تورنتو- فستیوال هنر و موسیقی و رقص و اجرای نمایشات کمدی ونیز خوراک آمریکای لاتین از ساعت 12 ظهر تا 8 شب برگزار می شود. بهای بلیط ورودی برای بزرگسالان 12$ و برای بچه ها 10$ است. فری – قایق حمل مسافر- از ایستگاه "مترو فری ترمینال" واقع در پای خیابان "بی" به جزیره تردد می کنند. بلیط فری برای بزرگسالان 6$ و برای اطفال 2.5$ است. ضمنا اگر کمی زودتر در محل حاضر باشید بهتر است چون احتمالا حوالی ظهر صف فری طولانی می شود. Saturday Exhibition Place Toronto, Ontario M6K3C3 Tel: 4162633600 Sunday and Monday Toronto Olympic Island Metro Ferry Terminal at the foot of Bay Street شاد و پیروز باشید Link to this log لینک به این نوشته - 9:14 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, July 20, 2004
●
فستیوال رنسانس انتاریو اگر به دیدن دهکده ای با معماری قرن شانزدهم اروپا –اسپانیا- و مردمی ملبس به روش آن زمان و تماشای شوالیه های زره پوش و مانوور و نبرد آنها با نیزه علاقه مندید، می توانید برای دیدن این فستیوال در روزهای شنبه و یکشنبه از 24 جولای تا 5 سپتامبر به مکان برگزاری آن مراجعه کنید. صنایع دستی با طرح و نقش های آغاز دوران رنسانس، شمشیر و خنجر و زره، تابلوهای نقاشی و دیوار آویزهای تزیینی، شیشه گری سنتی، چرم دوزی، و تراش چوب و کنده کاری، در کنار غرفه های متعدد غذا برای بزرگسالان و اطفال و اسب سواری رایگان برای کودکان، می تواند یک روز بیاد ماندنی را برای شما و خانواده تان به ارمغان آورند. برای دیدن نقشه محوطه می توانید اینجا کلیک کنید. برای دیدن نقشه راهها و توضیحات لازم برای پیدا کردن مکان فستیوال اینجا کلیک کنید. بهای بلیط برای بزرگسالان 12$ و برای اطفال زیر دوازده سال رایگان است. پارکینگ نیز موجود و رایگان می باشد. شاد و پیروز باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 2:36 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, July 08, 2004
● تابستان و تفریحات رایگان – یا ارزان- برای مهاجر تازه وارد
تابستان را دریابید ای دوستانی که تازه تشریف آورده اید و ملاحظات مالی – لااقل تا زمانی که شغل پیدا کنید – دستتان را در خرج کردن برای تفریح محتاط کرده. برنامه های متعددی در سطح شهر وجود دارند که با یک بلیط تی تی سی می توانید به دیدن آنها بروید و آخر هفته خود را شاد و سرگرم کننده کنید. درست است که الان تمام فکر و ذکر شما پیدا کردن شغل مورد نظرتان یا گرفتن پذیرش از دانشگاه مورد علاقه تان است، اما زمان برای شما صبر نمی کند و بزودی پاییز کوتاه و پر بارش و بعد از آن زمستان طولانی و پر برف شروع می شود و دلتان برای چنین روزهایی تنگ می شود! برای دیدن برنامه هایی که در سطح شهر وجود دارند می توانید به سایت تی تی سی یا سایت رسمی شهر تورنتو مراجعه کنید و لیست برنامه های تابستانی شان را ببینید. رژه مردم آمریکای جنوبی – کاریبانا- انواع برنامه های تردستی و نمایش خیابانی و کنسرت در میادین شهر از این دسته برنامه ها هستند. نیز می توانید با پرداخت کرایه ای ناچیز بلیط رفت و برگشت به جزایر تورنتو واقع در دریاچه انتاریو را بخرید و ناهار خود را نیز با خود ببرید و از هوای عالی و سرسبزی این جزایر لذت ببرید و کلی هم سر بسر غاز ها و قوها و اردک ها و مرغان ماهیخوار مهاجر و غیر مهاجر بگذارید (توصیه می کنم یه مقداری نان با خود داشته باشید تا به مرکز توجه تمام پرندگان جزیره تبدیل بشوید). سعی کنید از روزهای خوب و آفتابی آخر هفته استفاده کنید. Link to this log لینک به این نوشته - 9:27 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, June 30, 2004
●
یکصد و سی و هفتمین سالروز تولد کانادا مبارک باد یکبار دیگر به زندگی در میان مردمی باهوش، پرتلاش، منظم، و هدفمند افتخار می کنیم و خداوند مهربان را برای چنین توفیقی سپاس می گذاریم و رشد و گشترس نعمات و برکاتش را برای همه مهاجران فارسی زبان و غیرآن آرزومندیم. کانادا، سرزمین آسایش و آزادی و رشد و گسترش، تولدت مبارک. Link to this log لینک به این نوشته - 12:35 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, June 24, 2004
●
دکتر محمودی دشمن جدید مرد عنکبوتی (اسپایدر من) آلفرد مالینا، بازیگر نقش دکتر محمودی در فیلم زننده و بحث برانگیز و معروف "بدون دخترم هرگز" – ساخته سال 1991 – اکنون در بیست و پنجمین حضور سینمایی خود در نقش کارشناسی دیوانه و مجهز به دستگاهی بیوتکنولوژیک به جنگ مرد عنکبوتی می رود. هر چند از همین الان می شود نتیجه آخر فیلم را حدس زد، بنظر می رسد این هنرپیشه انگلیسی تبار با وجود حضور در فیلم های معروفی مانند – شکلات، هویت، فریدا، و رنجرهای تگزاس- هنوز موفق نشده بعنوان بازیگر نقش اول در فیلمی بدرخشد. البته شاید دعای خیر ایرانیانی که از دولت سر فیلم اغراق آمیز و شدیدا یک طرفه "بدون دخترم هرگز" ، در جوامع اروپایی و آمریکایی مورد تحقیر و اذیت قرار گرفتند هم در این مورد بدون نقش نباشد. البته ما منکر وجود موارد مشابه زندگی دکتر محمودی در ایران نیستیم ولی تصویر ارایه شده از ایران و پایین آوردن سطح زندگی مردم پایتخت در حد یک دهات کوره حاشیه شهرستان های مصر و چریدن شتر و الاغ در فرودگاه مهرآباد و وحشی نمایی مردم ایران را به هیچ عنوان نمی پذیریم. بهر حال ما که علاقه ای به دیدن قسمت دوم مرد عنکبوتی نداشتیم، با بودن این آقا دیگر حتی بلیط رایگان بما بدهند به دیدن این فیلم نخواهیم رفت. خوش و خرم باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 12:27 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Monday, June 21, 2004
● دانشگاه مک مستر شرایط پذیرش دانشجو را آسانتر کرد:
این دانشگاه در طول یک برنامه مشترک در انتاریو، شرایط معدل و نمرات را جهت متقاضیان ورود به این دانشگاه تسهیل کرد. این حرکت در راستای تشویق متقاضیان به ثبت نام و جلوگیری از سقوط بیشتر تعداد متقاضیان به تحصیل آغاز شده است. این تعداد که امسال %30 نسبت به سال قبل کاهش نشان می دهد باعث گردید تا امسال تنها 31000 نفر برای ورود به این دانشگاه درخواست بفرستند و این در حالی است که سال گذشته 44000 متقاضی با یکدیگر رقابت می کردند. مک مستر امسال 17000 نامه پذیرش برای متقاضیان ارسال کرده است و اکنون منتظرست تا معلوم شود چه تعدادی از متقاضیان هنوز علاقه مند به ادامه تحصیل هستند. اگر استقبال کافی نباشد، این دانشگاه ناگزیر از پذیرفتن عده ای از درخواستهایی خواهد بود که در مراحل گزینش مردود اعلام شده بودند. این موضوع، یعنی کاهش چشمگیر متقاضی تحصیل از دیگر نشانه های بهبود بازار کار است. با رسمیت یافتن علایم شکوفایی اقتصادی، عده کمتری برای گریز از بیکاری و جهت گذراندن دوران رکود به تحصیل و وام دانشجویی روی می آورد و عده قابل ملاحظه ای از ایشان با جذب در بازار کار شروع به تقویت بنیه مالی و افزایش سابقه کار کانادایی می کنند. صرفنظر از اینکه داشتن تحصیلات مناسب برای موفقیت لازم است، اما عده بسیاری ترجیح می دهند بجای بدهکاری چند ده هزار دلاری - طی سه سال آینده - به دولت برای کسب مدرک آکادمیک دیگری که برایشان حیاتی نیست، همین مقدار را پس انداز و نهایتا سرمایه گذاری کنند. موفق باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 12:29 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, June 17, 2004
● درباره اهمیت تسلط به زبان انگلیسی
دوستان خوبی که در صف مهاجرت هستید از هر فرصت و امکان و استعدادی که دارید برای تسلط به مکالمه و مکاتبه به زبان انگلیسی – در حد رساندن این تسلط به مهارتتان در زبان فارسی- استفاده کنید. شما بعدا برای یادگیری آن وقت ندارید. درست است که در محیط بهتر و سریعتر می توانید مکالمه را یاد بگیرید ولی در طول مدتی که دارید اینکار را می کنید بیکار می مانید و از جیب مبارک می خورید و در سابقه کارتان وقفه می افتد و گرفتار می شوید. یادتان باشد کار کردن در پیتزا فروشی و کافه تریا برای شما سابقه کار کانادایی به حساب نمی آید – مگر آنکه مایل باشید در همین زمینه فعالیت خود را ادامه دهید – و دور سابقه کار تخصصی تان در ایران را خط قرمز بکشید. هیچ موسسه هیچ مجموعه کتاب و نوار و هیچ دوره خصوصی و نیمه خصوصی ای در ایران وجود ندارد که شما را برای میزان تسلط مورد نیازتان به زبان انگلیسی آماده کند. مجموعه ای از این امکانات در کنار سالها تلاش خودتان و ممارست و تمرین می تواند این برگ برنده را در دست شما بگذارد. بعد از ده سال مطالعه و تمرین مکالمه و مکاتبه وقتی پا به این سرزمین می گذارید، تازه متوجه می شوید که شما که استاد زبان در میان هم دانشگاهیان و دوستان و فامیل خود بوده اید در اینجا نمی توانید به سرعت و روانی و لهجه یک بچه کانادایی ده ساله انگلیسی صحبت کنید. اشتباه نکنید! بسیاری از آدم ها توان بیولوژیکی یادگیری لهجه صحیح یک زبان دیگر را بعد از سن بیست سالگی ندارند. خیلی ها را می شناسم که بعد از عمری زندگی در کانادا، تحصیل در این کشور و کار مرتبط با مردم و به طبع آن هزاران ساعت تمرین مکالمه، باز به مجرد گفتن اولین جمله، کانادایی نبودنشان محرز می شود. ولی به آنچه در این کشور اهمیت داده می شود، روان بودن شما در گفتار حضوری و تلفنی و انتخاب لغات و عبارات مناسب است و نه لهجه شما. توان شما در نگارش یک ایمیل محترمانه و صحیح است و دانش شما در معادل انگلیسی اصطلاحات فنی تخصصی است که تحت عنوان کارشناس آن رشته به این کشور مهاجرت کرده اید. در مورد لهجه بواسطه بودن چندین مدل آن در میان مردم – چینی، هندی، روسی، آفریقایی، عربی و ...- سختگیری خاصی وجود ندارد. چه بسیارند روس ها و هندی ها و چینی هایی که بواسطه لهجه غلیظ زبان مادری، علیرغم تخصص فنی عالی و تحصیلات بالا، بیکار می مانند زیرا وقتی با آنها صحبت می شود نه می توان فهمید چه می گویند و نه ایشان قادرند منظور شما را بفهمند. نتیجه اینکه این عده بین پنج تا دهسال در کانادا سرگردان می مانند تا بتوانند کم کم لهجه قوی و انگلیسی ضعیف خود را درست کنند و در این مدت باید یا در شرکت پسرخاله و یا همشهری سابقشان کار کنند یا به سراغ کار کارگری بروند. در این میان فارسی زبانان بواسطه لهجه نسبتا ملایم زبان مادری از مزیت چشمگیری برخوردارند. این را با هوش نسبی بالای مهاجرتی ترکیب کنید و به لیست بلند بالای ایرانی الاصل هایی می رسید که به روانی و سهولت انگلیسی صحبت می کنند و عده زیادی از ایشان نیز قادرند بسیار نزدیک به لهجه رسمی کانادا مکالمه نمایند. از طرف دیگر باید دقت کنید که هسته مرکزی این تسلط باید در ایران و در زمان انتظار شما در صف مهاجرت و حتی بسیار زودتر از آن – یعنی در دوران دانشجویی یا دانش آموزی- شکل گرفته باشد. اگر چنین نیست و هنوز به این تسلط نرسیده اید اجازه ندهید وقتتان به هدر رود. از هر منبع و ماخدی که می توانید استفاده کنید. اولویت با مکالمه است. پس تا می توانید تمرین کنید و بخوانید و بیاموزید و بکار ببرید. هر وقت توانستید به راحتی و به روانی صحبت کنید. بدانید که حدود %80 راه را آمده اید و حالا آماده خواهید بود که %20 باقی مانده را در کانادا بیاموزید. این موضوع را بواسطه اهمیت آن و از آنجا که می بینم هنوز عده زیادی از دوستان آنرا رعایت نمی کنند و اینجا سر از کلاس زبان در می آورند برای چندمین بار یادآوری کرده ام. بروید سر درستان و وقتتان را با وبلاگ خوانی مصرف نکنید. بارک الله! Link to this log لینک به این نوشته - 10:05 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Monday, June 14, 2004
● نکته مهم در مورد اینکه باید در کدام شهر مهاجرت شما به ثبت برسد
دوستان زیادی با ایمیل از من پرسیده اند که با وجود اینکه در اوراق مهاجرت ما "پورت آو انتری" – محل ورود به خاک کانادا- تورنتو تعیین شده آیا می توانیم بجایش مستقیم برویم مونترال و آنجا مهاجرت خود را ثبت کنیم (لندد بشویم؟) و یا با اینکه در اوراق ما ونکوور به عنوان محل ورود تعیین شده، و ما حالا تغییر عقیده داده ایم، می توانیم بجایش در تورنتو لندد بشویم؟ من با اداره مهاجرت و شهروندی صحبت کردم و ایشان در پاسخ گفتند که اینکار خلاف مقررات مهاجرت است و به صلاحدید افسر مهاجرتی که شما برای ثبت مهاجرتتان در شهری دیگر – بجای شهر تعیین شده- پیش او فرستاده می شوید، می تواند منجر به لغو ویزای مهاجرت و دیپورت شدن شما، جریمه نقدی، و یا صرفا توبیخ شفاهی شود. بعد از ثبت مهاجرت شما، می توانید در هر نقطه از کانادا که مایل باشید زندگی کنید. از آنجاییکه ریسک این موضوع بسیار زیاد است، و عواقب آن می تواند منجر به محرومیت دایم شما از مهاجرت به کانادا شود، توصیه می شود: اولا در انتخاب محل ورود خود به کانادا دقت کنید، و ثانیا اگر بعدا تصمیمتان تغییر کرد، بودجه لازم برای اقامت موقت در شهر محل ثبت مهاجرت و خرید بلیط سفر به سمت شهر مورد نظر را در محاسبات بیاورید. موفق باشید Link to this log لینک به این نوشته - 1:10 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, June 09, 2004
● کشمکش درباره بالابردن نرخ بهره بانک ها
دیروز اعلام شد که بانک مرکزی کانادا در حال بررسی برای تعیین نرخ های جدید بهره بانک هاست، این حرکت که معمولا برای پایین نگاهداشتن نرخ تورم در آغاز دوره اکسپنشن – گشایش اقتصادی- انجام می شود باعث سقوط قیمت سرمایه گذاری ها – خصوصا مسکن- می شود. از طرف دیگر تورم باعث افزایش استخدام ها شده و با امکان گرانتر فروختن کالا و خدمات شرکت ها می توانند درآمد بیشتری بدست بیاورند و لذا اقدام به افزایش تولید و عرضه خدمات از طریق به خدمت گرفتن نیروی کار بیشتر می نمایند. این موازنه ظریف که می تواند در هیاهوی مبارزات انتخاباتی دستمایه رقبا برای کوبیدن حزب حاکم قرار گیرد به دلیل حساسیت مدتی است که به تعویق افتاده. بهر صورت افزایش نرخ بهره بانک ها باعث افزایش هزینه استقراض و لاجرم کم شدن توان وام گیری مردم و شرکت ها شده و بازار مسکن را به سمت رکود تدریجی سوق می دهد که البته با دورنمای بهبود وضع بازار و افزایش نسبی حقوق ها و پیوستن جمع بیشتری به بازار کار دوباره به جایگاه فعال خود باز می گردد. وضع در ایالات متحده هم به همین شکل است – که البته نزدیک بودن به انتخابات ریاست جمهوری هم به آن دامن می زند – و آلن گرین اسپن، رییس هیات مدیره بانک مرکزی آمریکا (فد) با فشار فزاینده هیات مدیره برای افزایش نرخ بهره ها و مقاومت فزاینده کاخ سفید برای پایین نگاهداشتن آنها روبرو است و اگر جان سالم بدر ببرد بزودی نرخ بهره ها در دو کشور بالا خواهند رفت. پس اگر دنبال وام هستید بشتابید! Link to this log لینک به این نوشته - 2:11 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Monday, June 07, 2004
● سالگرد حمله متفقین به نورماندی
دیروز شصتمین سالگرد حمله متفقین به سواحل نورماندی (فرانسه) و نفوذ به خاک اروپای تسخیر شده بدست ماشین جنگی آلمان نازی در سال 1944 بود. در این عملیات غافلگیرانه که تنها در ساعات اولیه آن ده ها هزار نفر کشته و زخمی شدند، خط دفاعی قدرتمند آلمانی ها در طول سواحل فرانسه در هم شکسته شد و حرکت در خاک اروپا به سمت سرنگونی دولت هیتلر شروع گردید و سرانجام در سال بعد، پس از ماه ها جنگ فرسایشی آلمان، بعد از بیست و هفت سال برای دومین مرتبه توسط متفقین فتح شد. از آن پس هر سال در چنین روزی سربازان و افسرانی که هنوز زنده هستند با عصا و صندلی چرخ دار و بعضا با پای خودشان به مراسم آورده می شوند و چند ساعتی را به سخنرانی های احترام آمیز و قدردانی رسمی دولتشان می پردازند. دیروز هم در کانادا با رژه سربازان و حرکت گروهی جت ها جنگی و عملیات نمایشی این مراسم با حضور مقامات انجام شد. در مورد دلایل شروع جنگ های اول و دوم جهانی بحث ها و سخنان زیادی گفته شده و می شود. نظریات فراوانی ارایه شده و می شود. بنظر من ساده ترین راه نگاه کردن به این نکته ساده است که چه کسی یا کسانی واقعا از این دو جنگ متضرر شدند و چه کسانی منفعت بردند: - در جنگ اول جهانی تخریب شدید کارخانه ها و واحد های تولید در اروپا منجر به رشد اقتصادی سرسام آور ایالات متحده آمریکا گردید و در طول های سالهای جنگ (1914-1918) و دو دهه بعد از آن آمریکایی ها توانستند هر جور کالای قابل تولیدی را به اروپاییان که دیگر توان تولید نداشتند بفروشند و ضمنا بازار مصرف بقیه دنیا را که قبلا به کالاهای اروپایی وابسته بودند از دست اروپاییان خارج کنند. این دوران باعث گردید آمریکا تبدیل به ابر قدرت اقتصادی بی رقیب در کره زمین بشود. با روی پا ایستادن مجدد اروپا در اوایل دهه 1930 آمریکاییان که دیگر بازار مصرف طلایی سابق را نداشتند و تا پیش از آن با حداکثر توان تولید پیش رفته بودن با شدید ترین رکود اقتصادی تاریخ بشریت روبرو شدند و این ضربه اقتصادی که منجر به بیکاری میلیون ها نفر و خودکشی هزاران بانکدار و کارخانه دار و سهامدار عمده گردید برای همیشه فرمول های اقتصادی را دگرگون کرد. - با قدرت گرفتن تدریجی آلمان فروپاشیده و درهم کوبیده دوران جنگ جهانی، به کمک سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم آمریکایی ها، اروپا که کمتر از یک دهه از براه افتادن چرخ اقتصادی اش می گذشت، مجددا وارد جنگی فراگیر گردید. این جنگ که بسیار شدید و کوبنده تر از جنگ پیشین بود یکبار دیگر ماشین اقتصادی اروپا را فروپاشید و برای آمریکای بی طرف بهترین بازار جهانی را بهمراه آورد. محصولات آمریکایی، اروپای آزاد و اروپای تحت سلطه هیتلر را تغذیه می کرد و دولت آلمان با شروع جنگ و به یمن سوابق اقتصادی خوب مشترک آمریکایی ها در آلمان، بهترین مشتری ایالات متحده شد. ژاپنی ها به طرز شگفت آوری درست در زمان شروع مجدد رکود اقتصادی زودرس (بواسطه بی پولی تدریجی اروپا تسخیر شده و دولت نازی) به بندر پرل هاربر حمله کردند و موفق شدن در حمله ای برق آسا بخش ناچیزی از ناوگان جنگی دریایی آمریکا – عمدتا ناوهای قدیمی و آماده بازنشستگی- را غرق کنند. زیرا بخش اصلی نیروی مستقر در هاوایی بنا به دلایل نامعلومی چند روز قبل برای انجام مانووری بی دلیل به آمریکای جنوبی فرستاده شده بودند. به لطف این حرکت ساده لوحانه ژاپنی ها، آمریکا مجوز بین المللی لازم برای اعلام جنگ به ژاپن – و در نهایت فتح آن کشور و نفوذ شصت ساله در متصرفات ژاپن در اقیانوسیه- و نیز اعلام جنگ به آلمان و الحاق به نیروی جنگی در حال انهدام متفین را بدست آورد و موفق شد در کمتر دو سال، تمامی قاره اقیانوسیه، و ژاپن در شرق و دو سوم خاک اروپا را در غرب به تسخیر خود در آورد و رسما به عنوان ابرقدرت نظامی غرب کره زمین برسمیت شناخته شود. لازم به گفتن نیست که دو دهه بازسازی اروپا چه بازار داغ و پرسودی برای کالاهای مصرفی آمریکایی و چه مجموعه بزرگی از مشتریان وام و کمک های سرمایه گذاری برای بانکهای آمریکایی به ارمغان آورد. وام هایی که هنوزبازپرداخت آنها ادامه دارد و دو کشور مستقل و قدرتمند سابق آلمان و ژاپن هنوز تحت کنترل اقتصادی آمریکا هستند و سهامداران اصلی کارخانه های پرسود این کشورها را بانک ها و موسسات مالی آمریکایی ای تشکیل می دهند که بودجه بازسازی اقتصاد این کشور ها را تامین کرده اند. در خاتمه این نکته را ذکر می کنم که در حال حاضر بیش از نیمی از سرمایه کره زمین به ایالات متحده تعلق دارد، بیش از دو سوم دلار صادر شده توسط بانکهای آمریکایی در خارج از خاک آمریکا مورد استفاده جهت تبادلات تجاری قرار می گیرد و بودجه نطامی و تحقیقات استراتژیک آمریکا از مجموع بودجه نظامی تمامی کشورهای دیگر کره زمین بیشتر است. همین. Link to this log لینک به این نوشته - 12:32 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Monday, May 24, 2004
● نزدیک شدن انتخابات پارلمان کانادا و شعارهای عوام فریبانه
حزب محافظه کار که اخیرا بازی را به لیبرال ها در انتاریو باخته اخیرا دست به تبلیغ گسترده ای مبتنی بر وعده کاهش مالیات ها (تکس کات) داده است و مردم هم طبق معمول از همه جا بی خبر به صرف امید به دیدن مانده حقوق بیشتر در فیش حقوقشان بدون هیچ توجهی به عواقب این امر ذوق زده شده اند. حزب نیودمکرات هم که همیشه تلاش داشته ظاهری روش فکرانه تر از بقیه عرضه کند می گوید می خواهد تکس کات را به نحوی پیاده کند که مردم کم درآمد بیشتر از این کاهش مالیاتی استفاده کنند و در عوض شرکتها و افراد پردرآمد کمتر از این تخفیف بهره مند شوند. اما واقعیت موجود در پشت پرده "کاهش مالیات" در حالیکه همگان از اجرای آن از پیش مطلع باشند چیز دیگری است: وقتی همگان بدانند که مالیات ها کاهش خواهند یافت در کوتاه مدت، درآمد مردم زیاد خواهد شد و خرید های سنگین قیمت تر می کنند و تولید بواسطه نیاز بیشتر بازار بیشتر خواهد شد و عده بیشتری به استخدام طرحهای توسعه تولیدی در می آیند. به این ترتیب اینطور بنظر می رسد که حزب مدعی کاهش مالیات توانسته به بازار رونق ببخشد و بیکاری را کاهش دهد. اما این تنها یک روی سکه است: با کاهش مالیات ها دولت دچار کسری بودجه می شود. با کاهش ذخایر مالی دولت، چاره ای نخواهد بود جز قرض گرفتن از بانک مرکزی کانادا. این استقراض ذخایر پولی بانکها را کم می کند که متعاقبا باعث کمبود نقدینه و بالا رفتن نرخ بهره بانکها می شود. شرکتهایی که با وام بانکی پروژه های تولیدی خود را پیش می برند توان تولید را از دست می دهند. گرانی دلار کانادا که متعاقب آن بروز می کند موجب کاهش شدید صادرات کانادا می شود و با کاهش تولید موج اخراج پرسنل و تورم شدید آغاز می شود. به این ترتیب دولت چاره ای نخواهد داشت جز اینکه با کاهش بودجه خدمات درمانی و تحصیلی و ترابری و ... مانع از ورشکستگی خود بشود و متعاقب آن موج اخراج پرسنل این خدمات و طولانی تر شدن صف های دریافت خدمات و گرانی خدمات در بازار آزاد می گردد. به این ترتیب در کمتر از دو سال، همه چیز سر جای خود برمی گردد به غیر از قیمت ها که حالا با طی شدن یک دوره اقتصادی در وضعیت جدید و گرانتر خود تثبیت شده اند و حالا مردمی که به کاهش مالیات های رای داده اند باید با همان حقوق ثابت و در تورم بالاتر زندگی کنند (تازه با فرض اینکه شرکتی که در آن کار می کرده اند بواسطه نرخ بالای بهره وام ها ورشکست و ایشان لاجرم بیکار نشده باشند) و از خدمات کمتری بهره مند باشند. روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 11:19 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Monday, May 17, 2004
● ممنوعیت استعمال دخانیات در بارها و سالن های بیلیارد تورنتو
از ابتدای ماه ژوئن امسال، استفاده از دخانیات در بارها و سالن های بیلیارد رسما ممنوع می شود. این تصمیم بعد از مدتها کشمکش بین مخالفان تنفس دود سیگار دیگران و سیگاریهای نگران آزادی فردی با پیروزی مخالفان دود به ثمر نشست و از این به بعد برای بازی دو دست بیلیارد مجبور نیستید نیم ساعت دود سیگار دیگران را تنفس کنید. این امر خصوصا در بارها که مردم تمایل بیشتری به کشیدن سیگار دارند هوای سنگین و غیر قابل تنفس سابق را به محیطی قابل استفاده تبدیل می کند. این درگیری از زمانی آغاز شد که شکایات متعددی از جانب پرسنل غیر سیگاری این مکان ها بعد از ابتلاء به بیماری های ریوی (خصوصا سرطان ریه) به مراجع قضایی صورت گرفت. ممنوعیت استعمال دخانیات که پیش از این در تمام مراکز عمومی و اداری و سرویس حمل و نقل عمومی برقرار شده بود روز بروز شرایط را برای سیگاری ها سخت تر می کند. هر چند این حرکت در ابتدای امر برای تشویق مردم به ترک سیگار اجرا نشده است ول سختی و مرارت کشیدن آن با اجبار به خارج شدن از محل کار و خرید و تفریح و نیز مالیات سنگین و محدودیت تنوع سیگار در کانادا، به شکل غیر مستقیم به امر کاهش افراد مبتلا به اعتیاد نیکوتین کمک چشمگیری کرده است. نیز وجود راههای متعدد کمک به ترک سیگار راه را برای علاقه مندان به ترک سیگار هموارتر کرده است. جریمه سنگین تخلف از این محدودیت که بسته به شرایط از 500$ تا 5000$ (با حبس و بیگاری) متغیر است راه را برای هرگونه بخت آزمایی در شکستن این قانون می بندد. موفق و سالم باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 2:57 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Monday, May 10, 2004
●
رشد بازار کار در آوریل هم عالی بود! بوجود آمدن 288000 فرصت شغلی جدید در ماه گذشته میزان بیکاری را در ایالات متحده تا %5.6 کاهش داد. این تعداد شغل بوجود آمده بسیار بیشتر از پیش بینی 170000 تایی محافظه کارانه اقتصاد دانان و حتی بالاتر از برآورد 250000 گروههای خوشبین بوده است. فدرال ریزور، با محاسبه دوباره تخمین های آماری برای ماه جاری، میزان رشد بازار کار را از برآورد قبلی 308000 شغل به پیش بینی جدید 337000 ارتقاء دادند. هر چند بنظر می رسد گرانی شدید موقتی سوخت در هفته های اخیر شوک کوچکی به این آمار وارد کرده باشد ولی دورنمای رشد بازار کار خبر از آغاز دوران توسعه اقتصادی می دهد. بعد از بین رفتن بیش از 2.7 میلیون شغل از آغاز سال 2001 تا آگوست سال 2003 (کاملا بعد از پایان دوران رکود)، این هشتمین ماه متوالی است که لیستهای حقوقی خبراز رشد بازار کار و ایجاد جمعا 1.1 میلیون شغل جدید می دهند. موفق باشید! Link to this log لینک به این نوشته - 1:17 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, May 06, 2004
● زورو قهرمان شکست ناپذیر دوران کودکی،
در سالهای پیش از دبستان و بعد حتی در دوران مدرسه یادم می آید که تحت هیچ حالتی تماشای سریال زورو را از دست نمی دادم. همیشه هم بعد از اتمام یک قسمت می رفتم و شنل و کلاه و نقابم رو می پوشیدم و شمشیرم را بدست می گرفتم و تا یکساعت بعد از آن ادامه داستان را در تخیلات خودم بازی می کردم. کاری به کهنه و قراضه بودن و سیاه و سفیدی فیلم و آبکی بودن داستان ندارم. همینطور به سانسور شدن صحنه های رمانتیک بسیار رقیق این داستان کودکانه که بعد از انقلاب آب بیشتری به محتوای داستان بسته بود. یادم می آید که آنروزها بزحمت با سواد شکسته بسته انگلیسی دبستانی ام می توانستم دو سه جمله نیم بند را در میان آهنگ تشخیص دهم و بعد ها هم که بزرگتر شدم و انگلیسی ام قوی شد دیگر این سریال پخش نمی شد تا یکبار دیگر با گوش دادن به متن ترانه سعی به نوشتن متن آن کنم. امروز بطور اتفاقی به متن ترانه تیتراژ این سریال برخورد کردم و پیش خودم فکر کردم شاید در بین شما کسی علاقه مند به دیدن آن باشد. Zorro Out of the night, When the full moon is bright, Comes the horseman known as Zorro. This bold renegade Carves a "Z" with his blade, A "Z" that stands for Zorro. Zorro, Zorro, the fox so cunning and free, Zorro, Zorro, who makes the sign of the Z. He is polite, But the wicked take flight When they catch the sight of Zorro. He’s friend of the weak, And the poor and the meek, This very unique senor Zorro. Zorro, Zorro, the fox so cunning and free, Zorro, Zorro, who makes the sign of the Z. Zorro, Zorro, Zorro, Zorro, Zorro. درود به ایام کودکی، هزار درود به بزرگسالی! Link to this log لینک به این نوشته - 3:54 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Friday, April 30, 2004
● ایمان قلبی
هدیه ای به تمام دوستان خوبی که در راه مهاجرت با تمام وجود و با ایمان قلبی به موفقیت، قدم به قدم، این راه را با شور و باور قلبی طی می کنند و لحظه ای از تلاش دست بر نمی دارند. ترجمه زیر، برگردان آزادی است از ترانه "ایمان قلبی" سروده " راد استوارت" که مدتهاست موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی "استار ترک" شده است. Star Trek (این سریال، دنباله داستان سریال تخیلی معروف به "پیشتازان فضا" است که در سالهای 1350 از تلویزیون ایران پخش می شد و من هر پنجشنبه از دبستان به سرعت خودم را به منزل می رساندم تا آنرا تماشا کنم) و سرگذشت تخیلی عده ای انسان با وجود و شجاع و باهوش است که برای کشف دنیاهای دست نیافته از سوی زمین به دیدار ناشناخته ها عازم شده اند. متن زیبای این ترانه که همخوانی خاصی با سرگذشت تلاش تمام مردان و زنان مهاجر گمنامی دارد که برای کسب مقام نخست قهرمانی در زندگی خود تلاش بی وقفه و خستگی ناپذیر دارند و هر سال به تعداد موفقیت هایشان افزوده می شود. این آهنگ را می توانید از اینجا در دو نسخه کوچک (برای اینترنت با سرعت پایین) و نسخه بزرگ (برای خط های سریعتر) داونلد کنید. متن اصلی انگلیسی را هم می توانید در اینجا داونلد کنید. ایمان قلبی راهی طولانی پیموده شد تا به مقصد برسم، اما کنون زمانه از آن من می گردد، و وزش کوران تغییر را درمی یابم، هیچ چیز مانع من نخواهد بود، و دیگر کسی را یارای بازداشتنم نیست ، نه، دیگر مانع من نخواهند شد. زیرا که ایمان قلبی دارم، به جایی می روم که دلخواه من است. ایمان و باور دارم، که همه چیز مقهورتوان من است. روحی توانا دارم، و کسی را یاری خم کردن و شکستنم نیست. می توانم ستاره ها را فراچنگ آورم. ایمان دارم، باور دارم، باور قلبی. شبی دراز راه جسته ام، و در آخر، از ورای تاریکی، راه خود را یافته ام. به دیدار احیای رویاهایم خواهم نشست، دست بر آسمان خواهم سایید، و دیگر کسی را یارای بازداشتنم نیست. نه، دیگر نمی توانند نظرم را برگردانند. سردترین تندباد ها را دیده ام، و تاریکترین روزها را، اما دریافته ام که این وزش تغییر است. و من، ظفرمند از میان آب و آتش گذرکرده ام! درود به تلاش و همت شما، درود! Link to this log لینک به این نوشته - 11:07 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, April 27, 2004
● تبادل آتش بین پلیس سوریه و گروههای تروریستی در مقابل سفارت کانادا در دمشق!
بعد از ظهر امروز در محله سفارت کانادا و سفارت ایران – و نیز همسایگی محل اقامت کاردار سفارت کانادا در سوریه و نیز سفیر بریتانیا، درگیری مسلحانه بسیار شدیدی با تبادل آتش و پرتاب نارنجک رخداده که هنوز آماری از تعداد زخمی و کشته شده ها در دست نیست. بعد از سالها؛ این اولین بارست که در خود دمشق و از همه بدتر در فاصله ای چنین نزدیک به سفارت کانادا و محل زندگی اعضای سفارت چنین اتفاقی می افتد. در واقع درگیری تقریبا درست مقابل سفارت ها کانادا و ایران اتفاق افتاده است. در حال حاضر پلیس تمامی معابر را مسدود کرده و به بازرسی عابرین می پردازد. ضمن ابراز تاسف از شنیدن این خبر و توصیه به رعایت احتیاط به کسانی که برای تشکیل پرونده عازم سوریه هستند، امیدوارم این بامبول جدید باعث تعطیلی بخش پردازش پرونده های مهاجرت و کشدارتر شدن دوران صبر و انتظار اعصاب خرد کن متقاضیان نشود. حتما کسانیکه در زمان واقعه یازده سپتامبر منتظر ویزا بودند، تاخیر افزوده شش ماهه بخاطر واقعه ذکر شده را بیاد دارند و از آن بی نصیب نمانده اند. در حال حاضر خبری از جانب بخش ویزای سفارت کانادا در دمشق منتشر نشده است. صبور باشید Link to this log لینک به این نوشته - 3:49 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Monday, April 19, 2004
● هوای بهاری و روزهای اول مهاجرت
امروز برای اولین بار بعد از پنج ماه با وزش باد مجبور نمی شدید سرتان را مثل لاک پشت بدزدید و تا جایی که گردنتان اجازه می دهد توی یقه کاپشن تان فرو بروید. سرعت باد چهل کیلومتر در ساعت بود ولی دمای 19 درجه سانتیگراد آن خبر از آمدن روزهای گرم و دلپذیر بهاری می داد. اگر کسی در همین هفته ها مهاجر است بداند که با سرما کاری نخواهد داشت و اگر با باران گاه بگاه و باد مشکلی ندارد، در روزهای اول که هنوز ورودی و خروجی های ایستگاههای مترو را درست یاد نگرفته و زمان بندی آمدن اتوبوس به ایستگاه را پیدا نکرده و لاجرم بیشتر از حد معمول در فضای باز راه خواهد رفت و یا خواهد ایستاد، می تواند از لطف و نرمش هوا استفاده بسیار کند. ضمنا بار دیگر یادآور می شوم که چتر های نازنازی ایکه در تهران حریف باران بدون باد می شدند اینجا در همان روزهای اول می شکنند و یا پشت و رو (پشت برو) می شوند و مرخص می شوند. بهترین راه بارانی کلاهدار و در رفتن از سر راه باران افقی است. نگران جمع شدن آب در معابر و پیاده رو ها نباشید. به مجرد پایان باران دیگر به سختی می توانید اثری از آب در جایی پیدا کنید. هوا کم کم گرم می شود و درس خواندن برای اهل تحصیل سخت تر می شود. خصوصا اگر تازه وارد باشند و وسوسه دایمی اکتشاف دنیای جدید دایما اعصابشان را قلقلک بدهد. تا چند هفته دیگر، هم شهر به بهشت سرسبز و پر گل تبدیل می شود هم دهها جور بهانه برای گردش و سرگرمی بیرون از منزل جور می شود. سنجاب ها و کبوترهای چاق و پرنده های مهاجر با خوشحالی از دست شما خوراکی دریافت می کنند و سیری ناپذیر هم هستند. چندین کنسرت فضای باز، برنامه های نمایشی و کارناوال، نمایشگاههای فضای باز رقص و هنر و خوراک کشورهای دیگر، بازشدن پارکهای تفریحی و براه افتادن ساحل ها و پلاژ ها و ... همگی برنامه برنامه شما برای فصل گرما را پر می کنند و وقت هم کم خواهید آورد. اگر این تابستان گرفتارید و واقعا وقت برای اینجور گردش ها ندارید، اصلا و ابدا غصه نخورید و به خودتان لعن و نفرین نکنید! این برنامه ها همیشه هست و هر سال بهتر و مجهزتر هم برگزار خواهد شد. انشاالله سال بعد. برای دیدن تصاویر بعضی از برنامه های پارسال می توانید به گالری عکس وبلاگ مراجعه کنید. امسال هم سعی خواهم کرد برایتان تصاویر از نقاط دیدنی و برنامه های جالب به گالری اضافه کنم. شاد و موفق باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 1:23 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, April 14, 2004
● مهاجرت به فرمول خاله جان
پرده اول: خاله جان: دختر جان، مامانت گفته پاتو کردی تو یه کفش میخوای بری کانادا!؟ مهاجر بعد از این: بله خاله جون. خاله جان: آخه خاله جون مگه چی کم داری میخوای بری آن ور دنیا تو یخ و برف... مملکت غریب؟ مهاجر بعد از این: خب ... خاله جان (می پرد وسط توضیحات مهاجر بعد از این): خب نداره خاله جون. تحصیلات عالیه که داری، پژو مامانت هم که زیر پاته، حقوقتم که مثل پول توجیبی ات می مونه و خونه بابات می خوری و می خوابی. پس خوشی زده زیر دلت؟ میخوای اول جوونی دربدر و آواره بشی؟ آفرین دخترم، به حرف مامانت گوش کن. خودم برات یک شوهر خوبی پیدا می کنم که این فکر های پرت و پلا از سرت بیافته بیرون. مهاجر بعد از این: آخه من ثبت نام کردم، پول دادم از اون گذشته میخوام برم دنبال زندگی خودم. منم آدمم. باید بتونم یکروزی برای خودم تصمیم بگیرم. میخوام برم دنبال آینده ام. اینجا چیکار می تونم بکنم؟ چند سال کار کنم بتونم لنگه همین ماشین مامانم را با پول خودم بخرم؟ پنجسال؟ دهسال؟ بیست سال؟ چند سال کار کنم تا بتونم با پول خودم صاحب خونه بشم؟ یک قرن؟ همیشه باید تو بغل مامان و بابام زندگی کنم؟ یا روی پاهای یکی دیگه وایسم؟ خاله جان: والله من که از حرف های تو سر در نمیارم. هوایی شدی. زن رو چه به این حرف ها. تا بوده مردها باید زندگی را می چرخانده اند و زن ها هم خیالشان راحت بوده. شما جوونها خوشی زده زیر دلتون. ادامه مکالمه و مباحثه با همکاری بقیه خانم های فامیل (زن دایی، زن عمو، خاله بزرگه، مادربزرگ، شمسی خانم، لشکر خاله های قلابی – دوست های مامان- خانم مستاجر طبقه بالایی، شاگرد سلمانی زنانه.... به تحریک مامان جان به مدت سه سال و نیم ادامه می یابد و بخش قابل ملاحظه ای از انرژی و وقتی که باید صرف خودسازی برای مهاجرت بشود به مصرف سردرد و اشک و آه و اعصاب خردی حاصله از توضیح دادن دلیل مهاجرت برای هر موجود زنده تا شعاع یکصد کیلومتری میشود. ضمنا از سال دوم تا موقع آمدن ویزا هم سرکوفت "خودت را علاف کردی" و "دیدی که جوابت نیومد بیا از خیرش بگذر" و "وا... خانم ... شما که هنوز ایرانید که؟ پس چی شد؟" و یا حتی مدل بدترش " من هر وقت شما را می بینم یاد ممل آمریکایی می افتم.." به معجون اضافه می شود. دلیل: فضولی فرهنگی غیرقابل کنترل که چنان با "محبت و دلسوزی" قاطی شده که دیگر معلوم نیست کدامشان کدامند. پرده آخر (ویزا آمد): خاله جان به همراه هیات امنای اره اوره : دختر جان حالا ویزات اومد مبارکه ولی من دیشب با خان عموجانت مشورت کردن دیدم بهتره تو بری ویزات رو بگیری بعد برگردی ایران زندگی کنی. اون ویزات هم هست... حالا اگر خدای نکرده لازم شد میتونی بری. کسی که جلوت رو نگرفته... تازه هر وقت هم خواستی پول بلیطت رو از بابات بگیر برو یه چرخی بزن هوات تازه بشه برگرد. مهاجر بعد از این هاج و واج و دست به گریبان با علامت سوالی جدید: "باخود: چه کنم؟" پرده نمایش پایین می آید و ملت بیننده، خمار از داستان کشدار و اعصاب خرد کن می افتند به جان هم برای پیدا کردن جواب. ولی جواب ساده تر از این حرف هاست: مهاجرت جرات میخواد. سخته. تلاش و همت می بره....اما آخرش شدنیه و موفقیت به کوشش و اراده آدم ها در کانادا بستگی داره. اگر نیایی و قدم نگذاری و شروع به ساختن زندگیت نکنی، هیچ وقت اینجا جا نخواهی افتاد و هرگز موفق نمیشی! ضمنا تا آخر عمرت جوان نمی مونی و همیشه وقت برای شروع کردن نخواهی داشت. هر چه بیشتر به تعویق بیاندازی احتمال موفقیتت کمتر و کمتر میشه. خاله جانت اگر از این کرامتها داشت گلی به سر خودش می زد. مادر و پدر ما هر قدر موفق بودند، دستشان درد نکند. برای خودشان و در زندگی خودشان موفق بوده اند و موفقیت آنها جدای از موفقیت ماست. ما شخصیت های مستقلی هستیم که استقلال شخصیتمان بخاطر شرایط دشوار اقتصادی زندگی در ایران و لاجرم حضور زیاده از حدمان در منزل پدری رنگ باخته و یک جایی گم شده! ما مستقلیم و آدمیم و حق تصمیم داریم و میخواهیم زندگیمان را بسازیم و این هیچ خلاف و جرمی نیست و هیچ گناهی نیست. در واقع توصیه تمام مقدسین تمام ادیان هم هست. این را در سیستمی که به تو اجازه استقلال زودرس مالی را می دهد راحت تر میتوانی ببینی. هموطنان پرتلاشت را می بینی که ظرف دو سه سال اینجا صاحب زندگی و خانه و ماشینی شده اند که بیشتر از ده بار فراتر از چیزی است قبلا خوابش را می دیده اند. بقیه اش عمرشان هم مال خودشان است تا هر جور میخواهند با زندگی خوش باشند و به خودشان برسند و "زندگی" را بجای "زنده مانی" تجربه کنند. "در خانه اگر کس است یک حرف بس است" موفق باشید Link to this log لینک به این نوشته - 1:47 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, April 06, 2004
● مختصری پیرامون سرویس حمل و نقل عمومی تورنتو – تی تی سی
این سرویس در بدو ورود به کانادا بهترین و مناسب ترین روش جابجا شدن در شهر است و کیفیت مناسب و سهولت استفاده از آن در حدی است که شاید بعد ها – بعد از خرید اتومبیل شخصی- هنوز هم مایل باشید از آن برای رفتن به سر کار استفاده کنید. خصوصا اگر در جنوب تورنتو کار کنید که غالبا ترافیک نسبتا سنگینی در ساعات اولیه صبح و عصر دارد (که البته قابل مقایسه با تهران دهه 1340 می باشد) و هزینه پارکینگ هم زیادست (ماهانه تا 150$). این مجموعه ترکیبی است از مترو (ساب وی) و اتوبوس و تراموا (استریت کار). ساب وی از یک شاخه عمودی شمالی- جنوبی دو قلو (به شکل حرف یو در انگلیسی) و یک شاخه طولانی شرقی – غربی و یک شاخه جدیدالتاسیس کوچکتر شرقی – غربی تشکیل شده است. اسامی این شاخه ها و شرح آنها عبارتند از: (خط یانگ – یونیورسیتی) خط یانگ که تقریبا موازی با خیابان یانگ در زیر سطح حرکت می کند (و در بعضی ایستگاهها به روی سطح می آید) از ایستگاه فینچ (واقع در تقاطع خیابان های یانگ و فینچ) و کنار محله مغازه ها و دفاتر خدمات ایرانی ها آغلز می شود و به سمت جنوب می رود تا ایستگاه یونیون و بعد از این ایستگاه به سمت خیابان یونیورسیتی می رود و در امتداد این خیابان رو به شمال می رود. این خط بعد از ایستگاه سنت کلر وست به سمت غرب شیب پیدا می کند وخود را به خیابان آلن رد (ایستگاه اگلینتون وست) می رساند و در امتداد این خیابان رو به شمال می رود ( و از این ایستگاه به بعد روی سطح حرکت می کند) و آخرین ایستگاه آن " دانز وی یو" نامدارد که روی خیابان شپرد وست ساخته شده. در واقع شاخه یونیورسیتی از شاخه یانگ به اندازه دو ایستگاه مترو کوتاهتر است. این خطوط از طریق ایستگاه فینچ به سرویس اتوبوسرانی منطقه یورک (وای آر تی) و نیز سرویس اتوبوسرانی برمپتون مرتبط می شوند و کسانی که مایلند به این مناطق بروند باید در ایستگاه ویژه این اتوبوس ها که متصل و مرتبط به ایستگاه ساب وی هستند بلیط مخصوص این اتوبوس ها را بخرند. (خط بلور) این خط شرقی – غربی که در ایستگاه یانگ-بلور با مسیر یانگ و در ایستگاههای سنت جرج و نیز اسپاداینا با مسیر یونیورسیتی ایستگاه مشترک دارد (یعنی می توانید از یکی پیاده شوید و به دیگر سوار گردید) از سمت شرق تا ایستگاه کندی و از سمت غرب تا ایستگاه کیپلینگ می رود و مسیر بسیار طولانی ای دارد. این خط در ایستگاه کندی به خط کوچکتری قطار کوچکتری وصل می شود بنام اسکاربارو آرتی (مخفف رپید ترنزیت) که مسافرین را تا ایستگاه مک کاون در وسط محله اسکاربارو می برد. در سمت غرب ایستگاه کیپلینگ و ایستگاه ایزلینگتون (یکی مانده به آخری) به سرویس اتوبوسرانی مخصوص محله می سی سا گا وصل هستند و مسافرانی که مقصد نهایی شان می سی ساگا بوده است می تواند مستقیما از ایستگاه ساب وی بعد از خرید بلیط مخصوص این سرویس به اتوبوس مورد نظر سوار شوند. (خط شپرد ایست) این خط که جدیدا راه اندازی شده از ایستگاه شپرد – یانگ به سمت شرق در امتداد خیابان شپرد ایست تا تقاطع خیابان های دان میلز و شپرد (محله مورد علاقه ایرانی ها و تا حدودی هم چینی ها) ادامه می یابد. اگر به نقشه تی تی سی دقت کنید. متوجه می شوید که تقریبا بدون استثناء تمامی خطهای اتوبوس به یک یا دو ایستگاه ساب وی می رسند و به این ترتیب از هر جای شهر به اتوبوس سوار شوید به ایستگاه ساب وی مقصد آن اتوبوس برده خواهید شد. برای استفاده از تی تی سی باید از یکی از این چند روش استفاده کنید: 1- بلیط: که باید آنرا از کیوسک بخرید و در مجموعه های ده تایی چاپ می شوند ولی شما به هر تعداد که بخواهید از یک تا ده عدد و بیشتر می توانید درخواست کنید. در صورت خرید پنج تایی و ده تایی مشمول تخفیف خواهید شد. ایراد این روش این است که موقع وارد شدن به ایستگاه مترو باید آنرا به مامور باجه نشان داده و در جعبه شیشه ای بیاندازید و اگر صفی در کار باشد وقتتان تلف می شود. 2- توکن: که به شکل سکه های کوچک هستند و از جنس آلومنیوم می باشند. هم از مامور باجه و هم از دستگاه مخصوص فروش آن قایل تهیه هستند. قیمتشان با بلیط یکی است و فرق آن با بلیط این است که می توانید آنرا از شکاف مخصوص توکن رو درهای ورودی بیاندازید تو و بروید داخل و دیگر در صف منتظر نمانید. 3- دیلی پس (مجوز روزانه): که قیمت آن معادل چهار تا توکن است و از جنس مقواست و برای مواقعی خوب است که در یک روز می خواهید چندین بار (لااقل بیش از چهاربار) از تی تی سی استفاده کنید. (در روزهای یکشنبه فمیلی پس (مجوز خانوادگی) به همین قیمت صادر می شود که دو بزرگسال و تا چهار کودک می توانند از آن برای همان تاریخ استفاده کنند). 4- مترو پس (مجوز ماهانه): که اگر با اشتراک سالانه خریداری شود در سال یک ماه آن مجانی می افتد (که باتوجه به هزینه 90$ آن بد هم نیست) و با آن می توانید در طول ماهی که این پس برایش صادر شده بطور نامحدود از تی تی سی استفاده کنید. برای استفاده از آن باید کارت شناسایی به همراه داشته باشید (گواهی نامه یا کارت شناسایی رایگانی که تی تی سی در صورت درخواست شما برایتان صادر می کند) که این قانون را خیلی سفت و سخت چک نمی کنند ولی اگر شک کنند و معلوم نباشد که این کارت مال شماست یا قرضی است آنوقت کارتتان را توقیف می کنند. 5- جی تی ای پس: مجوز هفتگی مخصوص مسیرهای داخل محدوده و بیرون محدوده تی تی سی. چون وقتی اتوبوس تی تی سی حامل شما از خیابان استیلز برود بالاتر و یا وارد محدوده می سی سی ساگا شود آنوقت راننده اعلام می کند که از این ایستگاه به بعد باید موقع پیاده شدن نفری یک بلیط بدهید (که با آنی که داده بودید موقع سوار شده می شود دو تا) و این پس شما را مجاز می کند که بدون محدودیت در هفته ایکه برایش صادر شده است از سرویس خارج از محدوده نیز استفاده کنید که در مجموع ارزانتر از دو بلیط در روز در می آید و قابل قرض دادن هم هست. یادتان باشد که شما می توانید بدون خرید بلیط مجدد، با همان بلیط در امتداد مسیرتان از یک سوی شهر به سوی دیگر بروید و از اتوبوس و مترو استفاده کنید، اما این امر مشمول مقرارتی است: اول اینکه باید این امر در یک امتداد مسیر باشد. یعنی نمی توانید از ایستگاه مترو بروید بیرون و برگردید تو یا از یک اتوبوس پیاده شوید و سوار اتوبوس بعدی در همان مسیر شوید ولی می توانید تا جایی که با مترو می شود رفت بروید و بعد در همان ایستگاه مترو سوار اتوبوس شوید. برای سوار شدن به اتوبوس در بعضی ایستگاهها باید برگه مجوز رایگانی را در ایستگاه ورودتان از دستگاههای قرمز رنگ بگیرید و در ایستگاه مقصد و موقع سوار شدن نشان دهید. در نقشه تی تی سی ایستگاههایی که حرف "تی" رویشان نوشته شده از این دسته هستند. موقع سوار شدن به اتوبوس اگر از بلیط یا توکن استفاده کنید می توانید برگه مجوز کاغذی از راننده بگیرید که اگر خواستید میان راه سوار اتوبوس دیگر شوید و یا به ایستگاه مترویی که آن اتوبوس به داخلش نمی رود وارد شوید بکار ببرید. استریت کار های مانند اتوبوس هستند اما خطوط محدودی دارند و بیشتر در جنوب شهر فعال هستند. سرویس حمل نقل شهری تورنتو خیلی کارآمد و مناسب است و می توانید براحتی نیازهای ترددی شما را بپوشاند. استفاده از آن آسان است و تمامی خیابان های اصلی و درصد بالایی از خیابان های فرعی را پوشش می دهد. سرویس ساب وی و اتوبوس عادی در ایام هفته از شش صبح تا یک و نیم بعد از نیمه شب برقرارست و بعد از آن سرویس اتوبوس دیگری راه می افتد که فقط خیابان های اصلی را پوشش می دهد و نامش بلونایت (شب آبی) است و همان قیمت را دارد. اتوبوس ها برای خانم ها از ساعت 9.5 شب به بعد نه تنها در ایستگاه که درصورت امکان سر کوچه مورد نظر ایشان هم توقف می کنند تا ایشان در تاریکی راحت تر به مقصد برسند. راننده های تی تی سی با مرکز از طریق تلفن در اتباط هستند و پلیس تی تی سی هم اختیاراتی در حد پلیس شهری دارد. بعضی ایستگاههای ساب وی پارکینگ دارند که استفاده از آنها برای دارندگان متروپس رایگان است و ایشان می توانند تا ایستگاه را رانندگی کنند و بعد اتومبیل خود را در پارکینگ بگذارند و بقیه راه را با ساب وی بروند که برای کسانیکه راهشان از ایستگاه ساب وی دور است انتخاب بدی نیست. سرویس دیگری نیز در کنار تی تی سی کار می کند که وظیفه اش کمک به انتقال مسافران از حومه تورنتو به داخل شهر و بالعکس می باشد که اصطلاحا "گو ترنزیت" خوانده می شوند و علیرغم اسم خنده دارش خیلی خوب و منظم است و از چند خط قطار و چندین مسیر اتوبوس تشکیل شده است که قطارهای آن نهایتا به ایستگاه یونیون می رسند. در مورد مسیرهای این سرویس به وبسایت مربوطه مراجعه کنید. یادتان باشد همان روزهای اول از یکی از باجه های تی تی سی یک نقشه رایگان تی تی سی بگیرید و یک نقشه شهر را هم (به قیمت تقریبی 5$ بخرید). تورنتو کوه ندارد و شما در ابتدا برای پیدا کردن شمال و جنوب مشکل پیدا می کنید که راهش یادگرفتن مسیر، پرسیدن از مردم و یا استفاده از قطب نما است. نکته قابل توجه دیگر اینکه شما می توانید اطلاعات لازم در مورد مسیر ها و ساعات کار و فاصله زمانی رسیدن اتوبوس به ایستگاه مربوط به هر یک از اتوبوس های تی تی سی را با تماس تلفنی و وارد کردن شماره مسیر از طریق تلفن و یا از طریق اینترنت بدست آورید که البته در خیابان استفاده از تلفن راحت تر است. موفق باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 11:57 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Sunday, March 28, 2004
● بازار گران و بدون جای چانه زنی برای خانه و آپارتمان
از آنجاییکه پیش بینی های تهرانتویی معمولا درست از آب در می آیند با روسفیدی به اطلاع می رسانم که دوستانی که بنا به توصیه اینجانب در سه ماه آخر سال گذشته اقدام به خرید منزل نو کرده اند و موفق به گرفتن تخفیف های پنج تا ده درصدی در بازار بادکرده خانه و آپارتمان شدند جزء آخرین خوشبخت هایی بودند که لااقل تا شش، هفت سال دیگر از این شاهکار ها کردند چون شرایط آسانتر وام مسکن و نرخ بهره مناسب در کنار دورنمای رشد اقتصاد آمریکای شمالی دست در دست قرار داده اند و هجوم گسترده مردم برای خرید مسکن را بوجود آورده اند. نتیجه اینکه کسانیکه سه ماه پیش خانه خریده اند می توانند همین الان با پنج تا پانزده درصد استفاده دنبال مشتری برای خانه خود باشند (!) و کسانی هم که الان دنبال خانه می گردند تقریبا هیچ شانسی برای چانه زدن بر سر قیمت ندارند و برای هر منزلی که وارد بازار فروش می شود چند مشتری دست به نقد منتظر ایستاده اند و بر سر خرید به قیمت بالاتر به رقابت با هم مشغولند. برای آن دسته از دوستانی که خانه نخریده اند و هنوز دارند دست دست می کنند توصیه می کنم تا نرخ بهره بانکها هنوز خوب است بشتابند تا اگر از امکان تخفیف گرفتن محروم مانده اند لااقل از امکان وام با بهره پایین جا نمانند که اگر این ممه را هم لولو ببرد باید صبر کنند تا پایین آمدن دوباره آن بعد از تاثیرات رکود بعدی، که به تخمین تهرانتویی می شود طرف های سال 2011- 2012. در مورد وام مسکن و شرایط درخواست برای آن و نظایرهم با مشاور املاک خودتان مشورت کنید. ( در واقع مشاور شما را به کارگزار وام معرفی می کند و او هم در بازار وام برای شما می گردد تا بهترین شرایط را با مناسب ترین نرخ بهره ممکن از بانکها و یا دیگر موسسات مالی پیدا کند و تقاضای وام شما را آماده کند و به موسسه مربوطه بدهد). خودتان هم می توانید دنبال وام بگردید و از بانکهای مختلف تحقیق کنید. مامور مشاور مسکن شما کسی است که از طرف دفتر مشاوره املاکی که شما با آن تماس می گیرید مامور می شود تا با شما کار کند و نوع ملک و میزان بودجه و علایق شما را معلوم کند و با شما به دیدن ملک برود و شما را در کارهای لازم بعدی کمک کند. این خدمات برای شما رایگان است و ضمنا تمامی مشاوران املاک از یک بانک اطلاعاتی مشترک استفاده می کنند و همه به کل ملک های روز دسترسی دارند و مجبور نیستید همزمان با چند مشاور کار کنید ( در واقع خلاف مقررات هم هست). کارهای مربوط به ثبت سند و تحقیق در مورد مرتب بودن مدارک ملک و حساب و کتابهای قبلی آن به عهده وکیل است. این وکیل را می توانید به توصیه مشاور املاک خود و یا با معرفی دوستان و آشنایان انتخاب کنید. موفق باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 8:42 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Sunday, March 21, 2004
● عیدی شما
حتما تا بحال پیش آمده که صرفا از سر کنجکاوی برای دیدن فیلمی به سینما رفته اید و بعد داستان فیلم را دوست نداشته اید و از اتلاف وقت و پول پشیمان شده اید. بعضی وقت ها هم می خواهید با همسرتان یا فرزندتان به دیدن فیلمی بروید و نمی دانید که از سوژه آن خوششان خواهند آمد یا نه. با مراجعه به این آدرس می توانید داستان فیلم هایی را که هم اکنون بر پرده سینما ها هستند و یا قبلا اکران شده اند و الان دی وی دی آنها در دسترس است بخوانید. البته مزه فیلم برای شما کمتر خواهد شد ولی لااقل از دیدن خیلی از فیلم هایی که پیش پرده های جذاب و داستان های هجو دارند در امان خواهید ماند. عیدتان مبارک Link to this log لینک به این نوشته - 11:45 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Saturday, March 20, 2004
● سال نو مبارک
برای شما دوستان خوب آرزوی سالی پربار و موفق داریم و سلامت و شادمانی و توانگری روزافزون شما را از خدای بزرگوار و بخشایشگر تقاضا داریم. نوروز خوش، ایام بکام. Link to this log لینک به این نوشته - 1:21 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Wednesday, March 17, 2004
● ادامه ماجرای بانک و بانک بازی
باور کنید من برای هر خط از نوشته هایم دلیل دارم پس به توصیه های من عمل کنید. اصولا آدم عاقل نباید برای خدمات بانکی زیر بار پرداخت کارمزد برود. کافیست 1500$ تا 2000$ در حسابتان همیشه داشته باشید تا برای 15 الی 20 تا ترنزکشن پول ندهید. شرایط را از بانکتان بپرسید چون برای هر مدل آن اسم دارند و حساب و کتابش فرق می کند. رویال بنک از اینجور تخفیف ها ندارد پس باید بروید سراغ بانکهای دیگر: بانک تی دی دومین بانک بزرگ کاناداست و به اندازه بقالی های تهران شعبه دارد و سر هر تقاطع یکی از شعبه های آنها را می بینید. اسکوشا بنک از نظر تعداد شعبه رتبه سوم را دارد. تعدد شعب با توجه به یکپارچه بودن سیستم بانکی خیلی مهم است. این را بعد از مدتی زندگی در اینجا متوجه خواهید شد. ضمنا چون تورم در کانادا بسیار پایین است - در حد 2.5 درصد- و این عدد در نرخ بهره بانکی تاثیر گذارست، به حساب شما هم بهره ناچیزی تعلق می گیرد. مثلا برای ده هزار دلاری که در حساب مهاجرت دارید ماهانه 30 الی 50 سنت بهره می دهند. اگر سپرده ثابت کنید بدون حق برداشت تا سه سال به بهره 3 درصدی می رسید و سالانه به هر هزار دلارتان نزدیک به 30 دلار بهره می دهند که 8 دلارش می شود مالیات. خلاصه اینکه در آمریکای نمی توانید پول بخوابانید توی حساب و با بهره اش زندگی کنید. در واقع در ایران هم بانکها زیر نرخ تورم بهره می دهند و اگر لااقل پنجاه درصد بهره پولتان را دوباره به همان حساب باز نگردانید تا بهره مرکب بگیرید ارزش پولتان روزبروز کمتر می شود. سیستم مالی اینجا طوری طراحی شده تا مردم را وادار به کار کردن و تولید و سرمایه گذاری کند و مانع از تجمع پول در حساب ها، افزایش نقدینگی و بروز تورم بیشتر شود. در مورد اینکه باید با پولتان چکار کنید بعدا باید توصیه هایی آماده کنم ولی فعلا در بند بهره بانکی نباشید چون اگر دو میلیون دلار را بگذارید بانک سالی 60 هزار دلار بهره می گیرید که بیست هزار دلارش می شود مالیات. در حالیکه اگر همین دو میلیون دلار را یک شعبه مک دانلد (از نوع درایو این – که با ماشین می روند تویش و خرید می کنند) بزنید سالانه سیصد هزار دلار خالص می گذارید توی حسابتان. در واقع سیستم شما را وادار کرده است تا خدمات عرضه کنید، هفت هشت نفر را استخدام کنید، به بازار تولید فراورده های پروتینی و کشاورزی نان برسانید و برای صنایع بسته بندی و تبلیغات هم کار ایجاد کنید. هم خودتان بیشتر بدست بیاورید و هم طبق اصل اقتصادی انتشار سرمایه، دهها موقعیت سود آور برای بقیه مردم درست کنید. توصیه می کنم حساب رویال بنک را بشکل کارمزدی کنید تا به ازای هر ترنزکشن از آن کارمزد بردارند و بگذارید کمی پول در آن بماند - در حد صد یا دویست دلار- تا سابقه بانکی تان با آن بانک حفظ شود. حتی خوب خواهد بود که در هر سه بانک اسکوشا بنک و تی دی و رویال بنک حساب داشته باشید و کمی پول در حساب های فرعی بگذارید باشد و کارت بانکی هر سه را داشته باشید تا اگر زمانی به پول نقد نیاز داشتید از دستگاه خودکار هر کدام که دم دست بود براحتی پول بگیرید. در واقع با کارت بانکی هر بانکی از دستگاه بانکهای دیگر هم می توانید پول بگیرید ولی برای هر مورد 1.5 دلار کارمزد می گیرند که هزینه بیخودی است. ضمنا از دستگاههای خودکار غیر بانکی پول نگیرید چون کارمزدشات 2.5 دلار است و پولتان را دور ریخته اید. ضمنا برای گرفتن کارت اعتباری در ابتدای کار که به کانادا آمده اید می توانید به یکی از شعب بانک تی دی بروید و بگویید که مایل هستید کارت ویزای گرین هزار دلاری بگیرید و حاضرید یک حساب دو هزار دلاری سپرده ثابت سه ساله هم (جی آی سی) – بدون حق برداشت تا آخر مدت قرارداد- باز کنید که به کارت وصل باشد (در حکم تضمین باشد که بد حسابی نخواهید کرد) و از ایشان بخواهید اول بررسی کنند ببینند پیشنهاد شما مقبول بانک واقع می شود و اگر شد آن وقت از کمپانی کارت ویزا برایتان اقدام کنند. چون اگر درخواست شما رد شود تا 6 ماه بعد دیگر نمی توانید برای این نوع کارت تقاضا بدهید. گرفتن کارت اعتباری، ولو با منت کشی و دادن باج به بانک به طریق گفته شده، ارزشش را دارد چون هر چه زودتر شروع کنید به ساختن تاریخچه اعتبارتان در کانادا برایتان بهتر خواهد بود و بعدا برای خرید اتومبیل و منزل – یعنی درخواست برای وام لازم جهت این کارها- کارتان سریعتر و راحت تر راه می افتد. یادتان باشد از دید کردیت کمپانی شما از روزی که می آیید کانادا در بازار پول به دنیا آمده اید و اگر در ایران دسته چک پهن دویست بزرگی داشته اید و بانک جلوی شما تعظیم می کرده، اینجا با داشتن دویست هزار دلار در حسابتان شما را برای خرید قسطی یک دوچرخه هم تایید نمی کنند. چون سابقه مالی در کانادا ندارید و مجبور می شود یا قیم مالی واسطه کنید – کسی که سابقه مالی دارد زیر بار تضمین شما برود- یا اینکه نقد بخرید. بعد از شش ماه شرکت کارت اعتباری به سابقه شما نگاه خواهد کرد و اگر خوش حساب بوده باشید – یعنی تمام صورتحساب های خود را بموقع پرداخت کرده باشید- و از کارت هم استفاده کرده باشید، آنوقت ممکن است اعتبار شما را زیادتر کنند و یا اینکه قبول کنند که تضمین را از سر کارتتان بردارند – البته پول در حساب سپرده تا آخر سه سال گیر افتاده است- کارت های اعتباری مستر کارد معمولا آسانگیر تر هستند و بعد از چند ماه که در کانادا به کار مشغول بودید به آسانی شما را تایید می کنند و برایتان کارت صادر می کنند. ضمنا بدانید که کارت اعتباری زیادی هم خوب نیست و داشتن چندین کارت با مجموع اعتبار بالا در موقع گرفتن وام می تواند اذیتتان کند. چون به این معناست که شما قادر هستید وسط پرداخت وام کلی بدهی دیگر هم بالا بیاورید و شاید نتوانید قسط وامتان را بدهید و برای وام دهنده دردسر درست کنید. پس یادتان باشد مجموع اعتبار روی کارت های اعتباری تان از 10 درصد درآمد سالانه خانواده بالاتر نرود. یادتان باشد هر وقت خواستید می توانید کارت های اضافه را کنسل کنید یا بخواهید که اعتبار کارت ها را کمتر کنند تا از دید وام دهنده ها پتانسیل شما برای بدهکار شدن کمتر شود و قابلیت اعتماد بیشتری پیدا کنید. یادتان باشد که کارت های ویزا و مستر کاردی را بگیرید که هزینه کارمزد سالانه نداشته باشند. ضمنا کارت های مسترکاردی که از طرف شرکت های "کندین تایر" و نیز "پرزیدنت چویس" صادر می شوند، یک درصد از مبلغ خرید هایتان را به شما به شکل تخفیف در خرید های بعدی باز می گردانند که می تواند سالانه مبلغ قابل توجهی بشود. موفق باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 12:05 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, March 16, 2004
● افتتاح حساب بانکی کانادایی، دلار حواله ای و دلار با منشاء داخلی
متقاضیان مهاجرتی که در مصاحبه قبول می شوند یا از مصاحبه معاف می شوند (ویو می شوند)، باید طبق ضوابط پروسه، یک حساب بانکی در یکی از بانکهای کانادا بنام خود – یا مشترک با شخص دیگری - باز کنند و مبلغ معینی را به حساب واریز نمایند ( یا حواله کنند) و بانک باز کننده حساب باید فکسی مبنی بر تایید وجود مبلغ مذکور در حسابی بنام شخص مورد نظر به سفارت کانادا در دمشق – یا هر جای دیگری که منتظر آن هستند- بزند. برای باز کردن حساب ارزانترین (و طولانی ترین راه) مکاتبه با رویال بنک کانادا (ویا مراجعه به وبسایت آنها و پر کردن درخواست) و دریافت فرم های تشکیل حساب از طریق پست، و سپس گرفتن وقت از سفارت برای تایید امضاء شما پای ورقه ها (با دریافت کارمزد) و سپس ارسال آنها به آدرس بانک و به انتظار نشستن برای آمدن نامه تاییدیه افتتاح حساب، است. راه دوم مراجعه به دفاتر مهاجرت و دادن اجازه افتتاح حساب به شرکت خدمات مهاجرت و دریافت کپی فکس تاییدیه افتتاح حساب خواهد بود. یادتان باشد که حتما بعد از دریافت فکس به شماره اصلی بانک مذکور که در وبسایتشان نوشته شده – و نه به همان شماره تلفنی که روی فکس نوشته شده- زنگ بزنید و با مسوول خدمات مشتریان بانک حرف بزنید و از او بخواهید به شما بگوید که آیا چنین شماره حسابی وجود دارد و آیا مال خود شما به تنهایی است یا با کس دیگری مشترک است – یعنی بوی کلاهبرداری می دهد یا نه- و البته مامور بانک هم کلی از شما اطلاعات شناسایی خواهد پرسید تا جوابتان را بدهد ولی لااقل خیالتان راحت می شود که دلاری که می فرستید می رود توی حساب خودتان. معمولا حساب باز شده قفل است و فقط می شود پول توی آن ریخت و تا خودتان شخصا در بانک حاضر نشوید و اوراق شناسایی خود را ندهید و پای ورقه های فعال سازی را با امضاء یکسانی که برای افتتاح حساب استفاده کرده بودید، رسمی نکنید، با این حساب هیچ کار دیگری نمی شود انجام داد. بعد از فعال شدن حساب دیگر فرقی نمی کند که با کدام شعبه دیگر کارهای بانکی تان را انجام بدهید چون سیستم های بانکی کانادا یکپارچه هستند و می توانید از هر کدام خواستید پول بگیرید و به هر کدام که خواستید پول بدهید و همگی وارد اطلاعات حساب خودتان خواهد شد. باز کردن حساب جاری (چکینگ اکانت) بر خلاف ایران که نیاز به معرف و تعهد نامه و بررسی سوابق و انتظار دارد به سادگی آب خوردن است و می توانید در موقع باز کردن حساب چند برگ چک موقت هم بگیرید تا دسته چکی که سفارش داده اید (در طرح و نقش دلخواهتان و به تعداد برگی که دوست دارید) به آدرس شما پست شود. برای انجام عملیات بانکی از دستگاه های (ای تی ام) یا خودکار هم می توانید بطور بیست و چهار ساعته استفاده کنید. یکی دیگر از چیزهایی نیز که در کانادا یاد میگیرید قدرت تلفن است. در این کشور می توانید تمام امور بانکی خود را و هر گونه کار اداری دیگر را که نیاز به امضاء کردن نداشته باشد با تلفن انجام دهید – با ترکیب فکس و تلفن آن قسمت هم انجام شدنی است. نیز می توانید از طریق اینترنت و مراجعه به وبسایت بانک تمام امور بانکی خود را، نظیر پرداخت صورتحساب تلفن و کارت اعتباری و ...، به انجام برسانید. بعضی شعب بابت خدمات بانکی کارمزد دریافت می کنند که رویال بنک از این دسته است. بعضی دیگر مثل بانکهای سی آی بی سی و بانک تی دی در قبال حفظ حداقل معینی در حساب – مثلا هزار دلار یا بیشتر- تا تعداد معینی ترنزکشن – هر گونه پرداخت یا دریافت- را رایگان انجام می دهند و برای تعداد بیشتر کارمزد برمی دارند. در فعالیتهای مالی از طریق اینترنت هم بعنوان ترنزکشن محسوب می شوند. و اما در ایران دلار دو نوع دارد: نوعی که منشاء خارجی دارد و توسط شخص دیگری از خارج از ایران به کشور وارد شده و ورود آن در فرودگاه یا بانک دریافت کننده ثبت شده است، و نوعی که منشاء داخلی دارد و عملا غیر قانونی است و حمل و داشتن آن جرم است و آنرا از دست فروش و دلال دلار در کوچه و خیابان می توان خرید. از آنجاییکه برای هر مسافر راهی اروپا و آمریکای شمالی هزار دلار آمریکا سهمیه خروج ارز از کشور داده می شود، همراه داشتن این مبلغ در فرودگاه مشکلی ندارد و من هم دیده ام هم شنیده ام که تا دو سه هزار دلار بیشتر هم کسی کاری ندارد – هر چند در صورت صلاحدید مامور بازرسی می تواند توقیف شود و یا شما مجبور شوید به مشایعت کنندگان بدهید تا برگردانند. بهر حال برای مهاجر بهترین توصیه این است که اگر وقت دارد تنها همان میزان مجاز را بهمراه بردارد و بقیه را به شکل حواله ای به حساب خود بفرستد. اما دلار حواله ای باید از کجا خرید؟ گرانترین راه مراجعه به شرکت های خرید ارز مثل پرسپولیس هستند و یا مراجعه به دفاتر خدمات مهاجرت قابل اطمینان و پرداخت کارمزد به ازای هر دلار و ارسال آن به بانک مقصد است. راه ارزانتر پیدا کردن شرکتها یا تجار یا دلالان ارز حواله ای بازار است – از طریق دوست و آشنا- و خرید ارز از آنهاست – این روش معمولا مطمین ترین راه است چون شما با فروشنده ارز به یکی از شعب ارزی می روید و همانجا آن شخص فرم های فروش را پر می کند و وجه ریالی را از شما دریافت می کند و می توانید همانجا از بانک بخواهید به حساب شما در کانادا ارسال کند (باید نام لاتین و شماره پاسپورت و نام بانک و آدرس شعبه خودتان و شماره حساب و شماره ترانزیت شعبه را بهمراه ببرید) و یا اینکه بدهید همانجا توی پاسپورتتان مبلغ را بنویسد و مهر کند و دلار را نقدا تحویل دهد – مواظب باشید جیب بر و کیف زن جماعت مشغول پاییدن شما نباشند!- و یا می توانید بخواهید که همان برگ حواله را بشما بدهند و یکی دو روز قبل از پرواز به یک شعبه ارزی بی دردسر و خلوت تر همان بانک بروید و نقدش کنید – با ذکر در پاسپورت. برای باز کردن حساب دلاری هم می توانید مقداری از دلار خریده شده را به حساب ارزی با منشاء خارجی خودتان در ایران در هر شعبه ارزی که مایل باشید واریز کنید – یا همه موجودی دلاری خود را همانجا نگه دارید و موقع لازم حواله کنید به حساب دیگرتان در کانادا. انشاءالله وقتی هم تشریف آوردید کانادا از دست دلار و دلار بازی راحت می شوید و همه دارایی تان یکدست دلاری می شود و دنگ و فنگ تبدیل نخواهید داشت. ضمنا بیاد داشته باشید که می توانید تمام هزار دلار همراهتان را پیش از سوار شدن به هواپیما به سمت کانادا، در فرودگاه میان راه – مثلا آمستردام یا فرانکفورت- به دلار کانادا تبدیل کنید تا اینجا مجبور نشوید دنبال اینکار هم بروید – هر چند تمام شعب تمام بانکها این تبدیل را برایتان انجام خواهند داد. راستی اگر اشیاء قیمتی – مانند طلا و جواهر بهمراه دارید و از امنیت محل اقامت موقت خود و یا بطور کلی آپارتمانی که کرایه می کنید اطمینان کافی ندارید می توانید از بانکتان بخواهید تا بشما یک صندوق امانات بدهد که برای یک صندوق کوچک سالانه پنجاه دلار کارمزد از شما خواهند گرفت و خیالتان را راحت خواهند کرد. بانکهای تی دی ساعت کاری بهتری در مقایسه با سایر بانک ها دارند و اغلب شعب آنها پنجشنبه ها و جمعه ها تا ساعت شش عصر باز هستند و شنبه ها هم کار می کنند. البته بقیه بانکها هم شعبی با ساعت کاری اضافه بر سازمان دارند ولی تعداد شعب تی دی در این مورد بیشتر است. موفق باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 2:03 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 0 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Sunday, March 14, 2004
● قالیچه و آوردن آن به کانادا
در مورد محدودیت متراژ و قیمت قالیچه هایی که می توان بدون دردسر بهمراه خود به فرودگاه بیاورید و به بار تحویل دهید بهترین راه پرس و جو از گمرگ فرودگاه است اما طبق آخرین اطلاعاتی که من دارم – که ممکن است خیلی هم دقیق نباشد- هر نفر می تواند دو قالیچه شش متری یا یک فرش دوازده متری در هر پرواز بهمراه بار تحویل دهد. جنس قالیچه ها مشمول سختگیری خاصی نیست و از کرکی و گل ابریشم تا تمام ابریشم یکسان به حساب می آید اما ماموران یکی یکی آنها را چک می کنند که عتقیه نباشند و در این مورد هم خیلی کارشناس هستند. و اما قالیچه در کانادا خیلی گرانتر از ایران است و قیمت آن در مغازه های اینجا بین سه تا پنج برابر قیمت ریالی اش است. تنها مشکل اصلی راکد بودن شدید بازار آن و عدم تمایل خرید مغازه داران به خرید آن از دست مسافر است و یا تمایل آنها به خرید قالیچه به قیمت اصلی آن است. بعد از تحریم فرش ایران از جانب آمریکا و همچنین تولید انبوه فرش های دست بافت چینی و هندی با کپی کردن طرح های ایرانی با بهای یک سوم تا یک دهم فرش ایرانی، این بازار در آمریکا و کانادا تقریبا از بین رفته است و از طرف دیگر عدم شناخت مردم این منطقه از کیفیت فرش یا عدم توان تمیز دهی طرح ها از یکدیگر باعث شده تا مردم بندرت تمایلی به خرید فرش ایرانی از خود نشان دهند. (به سبک خودمانی اش: مشتری اول و آخر قالیچه هایی که می آورید خودتان خواهید بود.) کیفیت فوق العاده بالای فرش های ماشینی موجود در کانادا و همینطور موکت و کفپوش های اینجا هم مزید بر علت شده و تمایل به خرید فرش واقعی را کمتر کرده است. در موقع خروج از قسمت تحویل بار فرودگاه پیرسون، مامور گمرکی در باجه ای ایستاده و از شما می پرسد که آیا جنس ممنوعه ای یا چیزی که گمرک به آن تعلق بگیرد به همراه دارید یا خیر و بطور شانسی بعضی از مردم را نگه می دارد و به بخش بازرسی می فرستد. اگر مورد خلافی مشاهده کند – مثلا آوردن میوه و سبزی تازه و یا دانه گل و گیاه- آنوقت ممکن است از جریمه نقدی تا زندان و اخراج از کانادا برای همیشه، در انتظار شخص خاطی باشد. شما می توانید لیستی از اموال شخصی تان – گویا تا سقف نفری بیست هزار دلار- به این مامور بدهید و به او بگویید که این اموال (مثل فرش و نقره جات و اثاثیه و هر شی قیمتی دیگر) را در سفر های بعدی می آورید و آنها به شما چهار سال وقت می دهند که این اموال را بیاورید و از بابت آنها گمرکی از شما نمی گیرند. در واقع اگر فرش در اینجا خوب فروش می رفت هر مسافری که از دید و بازدید فامیل در ایران برمی گشت یک فرش با خود می آورد و با سود فروش آن خرج سفر و سوغاتی را در می آورد و استفاده هم می برد ولی الان بیش از دهسال است که این نوع درآمد از بین رفته. اگر لیست مذکور را در همان موقع آماده نداشتید فقط ذکر کنید که بعدا لیست را به گمرک خواهید داد و آن وقت گویا تا یکسال وقت خواهید داشت که با فهرست مورد نظر به دفتر گمرک فرودگاه بروید و لیست را تسلیم کنید و رسید بگیرید. (در مورد مهلتی که به شما داده می شود برای اینکار حتما از مامور سوال کنید چون این مقررات دایما در حال تغییر هستند). یکی دو نکته دیگر: شما بعنوان مهاجر، تقریبا آخرین کسی در پروازتان هستید که سر وقت چمدان هایش خواهد رفت چون علاوه بر اینکه در صف طویل ورود قرار خواهید گرفت، بعد از دریافت مهر ورود به سالن دیگری هدایت می شوید که در آنجا باید مهاجر شدن شما رسمیت پیدا کند و با افسری در پشت یک کامپیوتر مصاحبه کنید و سند وردتان به کانادا را امضاء کنید و این پروسه ممکن است جمعا نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه و شاید بیشتر طول بکشد پس وقتی سر وقت بارتان رفتید به دنبال آن روی تسمه نقاله نگردید چون مدتی است که توسط ماموران فرودگاه روی زمین چیده شده اند و هر کدامشان احتمالا یک طرف سالن روی زمین هستند! ضمنا بهتر است در فرودگاه وسط راه – مثلا آمستردام یا فرانکفورت- مقداری دلار آمریکا را به دلار کانادا تبدیل کنید (حتی اگر هم تمام دلار نقد همراهتان را تبدیل کنید هم بهتر است چون دیگر با دلار آمریکا کاری ندارید) تا در فرودگاه پیرسون وسط آن همه مشغله و هاگیر واگیر مجبور نشوید دنبال آن هم بروید. ضمنا چرخ های دستی حمل بار سکه های یک دلاری بعنوان گرویی می خورند و در کنار دستگاه آزاد کردن این چرخ ها، دستگاهی است که اسکناس های پنج و ده و بیست دلاری کانادا را می گیرد و بجایش پول خرد می دهد و با دلار آمریکا کار نمی کند. یادتان باشد اگر در کانادا با دلار آمریکا پول تاکسی بدهید یا خرید بکنید سر خودتان کلاه گذاشته اید چون نرخ تبدیل آنها بخوبی باجه های تبدیل ارز فرودگاه ها یا بانک ها نخواهد بود و زیر قیمت واقعی آن به شما پول خواهند داد (چون کارمزد تبدیل دارند می گیرند). یادتان باشد در بیرون درهای سالن ترمینال وقتی دیگر با چرخ بار کاری نداشتید آن را به داخل دستگاه مخصوصش در همان بیرون در بازگردانید و پولتان را پس بگیرید. موفق باشید. Link to this log لینک به این نوشته - 10:48 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 1 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ |
این بخش درحال نوسازی است و بزودی کامل می شود This part is just being renovated and will soon be completed! |