Tehrantonian                 تهرانتویی – یک تهرانی در تورنتو
نکاتی پیرامون مهاجرت به کانادا،زندگی در انتاریو، کاریابی، خرید اولین خانه تان و استقرار با موفقیت
Tips on Immigration to Canada, Living in Ontario, Finding a Job, Buying your first home and settling down Successfully.
جستجو در تهرانتویی  
گزارشات لحظه ای
Reports by the Moment
وضعیت هوای تورنتو
Toronto's Weather

Click for Toronto Pearson, Ontario Forecast
برای دیدن وضعیت هوای سراسر کانادا اینجا کلیک کنید
Click here for Canadian Weather Status

Locations of visitors to this page
تورنتو Toronto
ونکوور Vancouver
تهران Tehran


وضعیت دلار کانادا
Canadian Dollar vs. U$



شاخص های بازار سهام
Stock Market Indices




Tehrantonian's Google Ranking

Yahoo bot last visit to Tehrantonian.
Msn bot last visit to Tehrantonian
Wednesday, August 10, 2005

پاسخ به چند سوال مشترک

در هفته های بعد از انتخابات، موج جدیدی از سوالات از طریق ایمیل به دستم رسیده که دوستان نویسنده آنها سوالات مشترکی را مطرح کرده اند. روزانه بطور متوسط پنج ایمیل به دست من می رسد که نویسندگانشان جویای راهی برای آمدن به کانادا هستند. بقول وکیل مهاجرتی که به دوستی در ایران مشورت می دهد، با موج جدید مهاجرتی که شروع شده بزودی زمان پروسه مهاجرت کانادا از زمان متوسط چهارسال به هشت تا ده سال خواهد رسید و چیزی شبیه صف گرین کارت آمریکا خواهد شد.

برای آگاهی دوستانی که علاقه مند به دانستن پاسخ هستند و هنوز با من تماس نگرفته اند این سوالات و پاسخ مقتضی آنها را در اینجا می نویسم:

1- سریعترین راه آمدن به کانادا چیست؟
سریعترین راه متداول که این روزها استفاده می شود، این است که چیزی در حدود 10 هزار دلار به دست یک مشاور مهاجرت – به اصطلاح وکیل مهاجرت که در واقع نه وکیل هستند و نه هیچ سمت حقوقی در کانادا دارند!- می دهند و او برایشان از یک موسسه آموزشی درجه سه – کالج های قد و نیم قد که در گوشه و کنار تورنتو سبز شده اند- پذیرش می گیرد و با همین مجوز برایشان ویزای تحصیلی می گیرد.

این ویزا واقعی است و دارنده آن بعد از ورود می تواند تا زمانی که در موسسه مذکور درس می خواند آنرا تمدید کند.

هزینه تحصیل در این موسسات در حدود 20 هزار دلار در سال است. به آن هزینه می نیمم زندگی برای یک نفر – در حدود 1500$ در ماه، سالانه 18000$- را اضافه کنید و به معدل 38 هزار دلار در سال می رسید.

اشکال این کار، سوای هزینه زیاد و گلابی بودن مدرکی که در نهایت بدست دانشجو می دهند، نداشتن اجازه کار برای دانشجو است. البته دانشجو می تواند روی کار دانشجویی که ممکن است در موسسه آموزشی وجود داشته باشد اقدام کند، ولی رقابت شدیدی برای آن وجود دارد، دائمی نیست، تعداد ساعات آن بسیار محدود است، پرداختی آن پایین است و بزحمت گوشه از خرج ماهانه را خواهد پوشاند – یعنی روی آن نمی شود هیچ حسابی باز کرد!

ضمنا بدانید که "طرح دادن اجازه کار در قالب ویزای تحصیلی به دانشجویان بین المللی" که چند ماه قبل در رسانه ها راجع به آن بحث شد، در حال حاضر صرفا در حد یک لایحه مطرح شده توسط حزب لیبرال باقی مانده است و هیچ زمانی برای بررسی آن در پارلمان کانادا مشخص نشده و باید در حد وعده سرخرمن به آن نگاه کرد.

با توجه به فشاری که این طرح می تواند به بازار کار کانادا وارد کند بعید بنظر می رسد تا یکی دو سال دیگر بررسی شود. در حال حاضر هیچ گونه گشایشی در این مورد در انتاریو وجود ندارد. برای دریافت اجازه کار محدود، بعد از ورود به کانادا و آغاز به تحصیل و به شرط تمام وقت بودن سیستم درسی و بشرط پذیرفته شدن درخواستتان توسط اداره شهروندی و مهاجرت کانادا، اجازه خواهید یافت بدنبال کار پاره وقت بگردید. برای کسب اطلاعات بیشتر در این مورد می توانید به این لینک مراجعه کنید.

ویزای تحصیلی قابل تبدیل به ویزای مهاجرت نیست و متقاضی مهاجرت باید حتما از کشور کانادا خارج شود و پرونده مهاجرت تشکیل دهد و همه چیز را از اول شروع کند – البته سابقه تحصیلی در کانادا برایش امتیاز خواهد داشت و به امتیاز مربوط به Demographic Factor او نیز خواهد افزود.

یکراه دیگر برای آمدن به کانادا، پرداخت همان مبلغ در حدود – 10 هزار دلار- به مشاور مهاجرت برای صدور ویزای کار توخالی است. او هم در حدود شش هفت هزار دلار آن را به شرکتی – غالبا صوری و صرفا به شکل یک شخصیت حقوقی ثبت شده- می دهد و برای شما دعوت به استخدام می گیرد و روی آن دعوت نامه می شود ویزای شش ماهه کاری گرفت.

توخالی بودن این ویزا به این معنی است که واقعا کاری در انتظار دارنده ویزا نخواهد بود و بعد از ورود باید خودش در بازار کار کانادا بدنیال کار بگردد. دارنده ویزا می تواند تنها در همان رشته ایکه برایش ویزا صادر شده کار پیدا کند – تا بتواند در پایان شش ماه ویزایش را تمدید کند. این یعنی ورود به بازار کاری که عملا نیازی به ایشان ندارد زیرا هیچ نوع کمبود مشهودی در نیروی کاری بازار کار آمریکای شمالی وجود ندارد که نیروی صاحب تجربه و جویای کار موجود قادر به جوابگویی آن نبوده و نیروی تازه نفس خاورمیانه ای قادر به پر کردنش باشد.

مشکل دیگر آن است که استخدام افراد با ویزای کاری باب میل شرکت ها نیست. زیرا در صورت استخدام آن شخص هزینه بیمه و مالیاتی بیشتری برای شرکت خواهند داشت و بار حقوقی درخواست تمدید ویزای آنها نیز به دوششان خواهد افتاد. این در حالیست که نیروی تازه نفس مهاجر هر روز در حال پیاده شدن از هوا هستند و استخدام آنها راحت تر است – و مشمول تسهیلات بیشتری از جانب دولت نیز می باشد.

با پایان یافتن اعتبار ویزای تحصیلی یا کاری، دارنده ویزای باطله باید کانادا را ترک کند. پلیس کانادا بسیار قوی تر و دقیق تر از پلیس ایالات متحده قادر به پیگیری و دستگیری و اخراج افرادی است که بعد از ابطال ویزا کانادا را ترک نکرده باشند.

ضمنا اگر کسی در مورد ویزایش بد حسابی کند و کار به پلیس بکشد برای درخواست مجدد ویزا و یا تشکیل پرونده مهاجرت تقریبا شانسی نخواهد داشت.

2- اگر بخواهیم از طریق تحصیلی به کانادا بیاییم (روش غیر گلابی) باید چکار کنیم؟

راه معمول آن این است که باید ابتدا سایت دانشگاهها مختلف کانادایی را مطالعه کنید، سوالات خود را با ایمیل از ایشان بپرسید، مدارک مورد نیاز آنها را برای درخواست پذیرش جویا شوید، چند تا از آنها را زیر سر بگذارید، مراحل پذیرش را به روشی که به شما می گویند دنبال کنید و سرانجام با دریافت نامه پذیرش از یکی از آنها به سفارت بروید و درخواست ویزا کنید.

از مشکلات این روش می توان به موارد زیر اشاره کرد:

- هزینه حداقل سالانه 38 هزار ( با احتساب هزینه های متفرقه می توانید روی هزینه ای در حدود 45 هزار دلار برای سال اول حساب کنید). خصوصا اینکه شما دانشجوی بین المللی محسوب شده و هزینه تحصیلی شما بیشتر از مهاجرانی که متقاضی تحصیل هستند خواهد بود. ( مهاجران و شهروندان متقاضی تحصیل می توانند مشمول وام تحصیلی دولت انتاریو و دولت کانادا باشند).

- بعد از واقعه 11 سپتامبر، دولت ایالات متحده در صدور ویزای تحصیلی بسیار سخت گیر تر شده و این امر باعث شده دانشگاههای کانادا با سیل متقاضیان پذیرش از سوی دانشجویان بین المللی روبرو شود. به این ترتیب نه تنها صف درخواست پذیرش بسیار طولانی شده، که پارتی بازی قابل ملاحظه ای نیز جریان دارد و حق کشی فراوانی در حق کسانی که در کانادا- بالای سر پرونده خود – حضور ندارند رواج دارد.

- مشکل نداشتن اجازه کار و کمیاب بودن کار دانشجویی و ... که به آن اشاره شد. طبعا دانشجوی مهاجر محدودیتی از این بابت ندارد.

3- برای مهاجرت باید از کجا شروع کنیم؟

از مطالعه در مورد کاری که می خواهید انجام دهید شروع کنید!

می خواهید به کشوری بیایید که هیچ چیزش شبیه محیطی که در آن بزرگ شده اید، تحصیل کرده اید و دارید در آن کار می کنید، نیست. قوانینش فرق دارند، فرهنگ جامعه اش متفاوت است، بازار کارش کاملا متفاوت است، و روش ترقی در آن و ارزش های اجتماعی آن به شکل دیگری تعریف شده اند.

باید بدانید که دنبال چه چیزی هستید، برای رسیدن به این هدف چه برنامه ای دارید، و تا چه حد توان جانی و مالی و روحی و صبر و همت ( و جربزه ) دارید.

بعد که خوب فکرهایتان را کردید و بررسی کردید و برای مسیری که می خواهید تا دهسال آینده ادامه دهید برنامه ریزی مقدماتی کردید، نوبت می رسد به تشکیل پرونده مهاجرت. برای اینکار بهترین کار سر زدن به سفارت کانادا در تهران و صحبت کردن با مسول باجه اطلاعات یا پرسش از کسی است که کاملا بتازگی تشکیل پرونده داده. اینطوری می توانید در جریان آخرین تحولات در این امر قرار بگیرید. بعد فرم ها را داونلود و چاپ می کنید و مدارک لازم را جمع آوری می کنید و ترجمه هایشان را حاضر می کنید و با وجه لازم تشریف می برید سوریه برای تشکیل پرونده . از طریق تهران هم می توانید تشکیل پرونده بدهید ولی مقداری کند تر پیش خواهد رفت.

خوب حالا رسما شروع کرده اید. مبارک است!

سعی خواهم کرد سوالات مشترک دیگری که پرسیده می شوند را در آینده جمع بندی کنم و پاسخ دهم.

موفق باشید


Link to this log     لینک به این نوشته - 11:18 a.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................