Tehrantonian                 تهرانتویی – یک تهرانی در تورنتو
نکاتی پیرامون مهاجرت به کانادا،زندگی در انتاریو، کاریابی، خرید اولین خانه تان و استقرار با موفقیت
Tips on Immigration to Canada, Living in Ontario, Finding a Job, Buying your first home and settling down Successfully.
جستجو در تهرانتویی  
گزارشات لحظه ای
Reports by the Moment
وضعیت هوای تورنتو
Toronto's Weather

Click for Toronto Pearson, Ontario Forecast
برای دیدن وضعیت هوای سراسر کانادا اینجا کلیک کنید
Click here for Canadian Weather Status

Locations of visitors to this page
تورنتو Toronto
ونکوور Vancouver
تهران Tehran


وضعیت دلار کانادا
Canadian Dollar vs. U$



شاخص های بازار سهام
Stock Market Indices




Tehrantonian's Google Ranking

Yahoo bot last visit to Tehrantonian.
Msn bot last visit to Tehrantonian
Wednesday, October 05, 2005

ورود مهاجری جدید – قسمت هشتم

امروز صبح وقتی از خانه درآمدید حسابی مورمورتان شد. باد می وزید و سوز هم کم بد نبود. داشتید فکر می کردید که بوی زمستان می آید و همینطور پیش برود باید از فردا شال گردن ببندید که رسیدید به خیابان اصلی و چند تا بچه مدرسه ای با یک لا پیراهن از مقابل شما رد شدند. زود خودتان را جمع و جور کردید و شق و رق شدید و از اینکه فکر می کردید هوا سرد شده خجالت کشیدید. چند متر جلوتر دو تا خانم و آقای مسن ریزه میزه چینی در حال قدم زدن بودن و هر کدام یک کاپشن پرپروی نازک به تن داشتند که نصف گرمای کت شما را هم نداشت. حالا از خجالت گرمتان شده! به خودتان می گویید بیخیال بابا! هر وقت اینها خودشان را پوشاندند و رفتند توی پالتو من هم همانکار را می کنم. اگر این هندی ها که از بمبئی و بنگالور اینجا آمده اند دارند راست راست راه می روند و سرما کاریشون نکرده، من که از تهرون اومدم چیزیم نمیشه!

مترو کمی شلوغ تر از دیروز است. دلیل خاصی برایش پیدا نمی کنید. روزنامه راجع به انتخاب خانمی سیاهپوست از استان کبک به عنوان Governor General جدید نوشته. این یعنی این خانم از نظر حقوقی نماینده ملکه انگلستان در حکومت کاناداست و چون طبق سیستم اداری کانادا ملکه انگلستان رئیس کانادا محسوب می شود پس انگار این خانم نایب السلطنه کاناداست. هر چند دهها سال است که کرک و پر نفوذ انگلستان در کانادا ریخته و مردم دیگر برایش تره هم خورد نمی کنند و این روابط در حد تشریفات اداری باقیمانده. تازه هر وقت ملکه یا کسی از خانواده سلطنتی برای دیدار از کانادا می آید از سه ماه مانده به آمدنش تا شش ماه بعد از برگشتنش جماعت جمهوری خواه و ضد سلطنت و دموکرات و غیره می افتند به جان دولت و هر یک قرانی ایکه در این مورد خرج شده است را می زنند توی سر دولت و پدر نخست وزیر را در می آورند. قدرت هم عملا دست نخست وزیر و کابینه است که آنها را هم مردم انتخاب می کنند. تنها دلیل باقیماندن این سیستم خرج و هزینه عوض کردن آن با سیستم جمهوری است که نهایتا می شود همینی که الان هست!

خود همین فرماندار قبلی را از بس سر خرج و مخارج مسافرت هایش زیر سوال بردند و برای تک تک غذاهایی که خورده بود و چیزهایی که خریده بود به پر و پایش پیچیدند آخر سر مرض قلبی گرفت و رفت زیر عمل و الان قلبش با باطری کاری می کند و از ترس جانش کناره گیری کرده است.

نکته جالب اینکه این فرماندار جدید، شهروندی کشور فرانسه را هم داشته و یک شایعاتی هم در مورد استقلال طلب بودن خود و شوهرش به نفع جدایی کبک از کانادا در جریان بود که وقتی خبر انتخاب شدنش را به او دادند همه را یکجا ریخت در جوی آب و با سر دوید برای پست فرمانداری. یعنی هم شهروندی فرانسوی را پس داد و هم منکر هر جور ارتباط خودش یا شوهرش با قصیه جدایی طلبی شد. خلاصه اینکه با انداختن طوق خدمت ملکه به گردنش حسابی عبد و عبیدش کردند و یک دهن کجی اساسی هم شد به جدایی طلب ها. که همه هارت و پورتتان برای این است که کسی شما را داخل آدم نمی آورد اگرنه همه تان با سر می دوید پابوس ملکه!

کلاس زبان براه است ولی بنظرتان می رسد بقدر کفایت سریع نیست. در واقع کم استعدادی بعضی همشاگردی ها کلاس را سنگین کرده. زنگ تفریح با معلم حرف می زنید و می گویید احساس می کنید کلاس کند پیش می رود. شما هم مایلید زودتر برنامه زبان را به جایی برسانید و بروید سراغ برنامه کاریابی و غیره و نمی توانید مثل اینها فس فس کنان شش ماه دیگر بیایید بروید تا ببینید چه می شود. معلم می گوید سعی خواهد کرد شما را در کلاس بالاتر – که آخرین سطح کلاس های زبان YMCA است – نام نویسی کند. کلی هم با شما خوش و بش می کند که یکوقت فکر نکنید چون می خواهید به کلاس بالاتر بروید پوزش را زده اید و حالا او حالتان را خواهد گرفت و از این مزخرفات که در بعضی جاهای دیگر قبل از آمدن دیده بودید.

موقع ناهار می روید بیرون و می بینید کامیون کوکالا ایستاده و دارد محصول جدیدشان را به اسم Coca Cola Zero مجانا بین رهگذران پخش می کند. نه هم همه ایست نه کش و واکشی و نه مردم مشغول بالا رفتن از سر و کله هم برای گرفتن نوشابه مجانی. عجب! از هر دو سه رهگذر یکی می ایستد و یکی دو قوطی می گیرد و می رود. نوبت به شما می رسد و دختر جوان خوش اخلاقی که روی پیراهنش آرم کوکا کولا دارد دو تا قوطی به شما می دهد. می پرسید که آیا فردا هم می آیند؟ چون اگر می آیند دیگر خودتان نوشابه نیاورید. می گوید مطمئن نیست و به همین دلیل یک بسته شش تایی دیگر هم می گذارد روی دو تا قبلی که تا آخر هفته کارتان را راه بیاندازد. خدا پدر این خوش تیپی را بیامرزد! کار آدم را راه می اندازد! کوکای نوبرانه است و نقدا هشت تایش هم رفت توی کوله پشتی.

همکلاسی ای دارید که یک دختر چینی است که کم کم با لهجه اش آشنا شده اید. صحب می کنید و بحث به گرفتن گواهینامه می رسد. می گوید گواهینامه رانندگی دارد و نمونه سوال ها را هم دارد و اگر بخواهید به شما می دهد کپی بگیرید و تمرین کنید تا برای امتحان آیین نامه آماده شوید. یادتان می آید دوستتان گفته بود که با قبولی در امتحان آیین نامه به شما گواهینامه G1 می دهند. شماره این گواهینامه و ظاهرش با گواهینامه G2 که بعد از قبولی در امتحان شهر به شما خواهند داد و یا گواهینامه G که بعد از پاس کردن امتحان جاده دریافت خواهید کرد هیچ فرقی ندارد جز اینکه زیر عکستان نوع گواهینامه نوشته شده است. بعنوان کارت شناسایی رسمی و عکس دار، هر سه این گواهینامه ها از یک درجه اعتبار برخوردارند و دیگر مجبور نخواهید بود بعنوان کارت شناسایی پاسپورتتان را با خودتان اینور و آنور ببرید. امتحان را هم می شود روی کاغذ یا با کامپیوتر داد. نوع اول که معلوم است چطوری است و نوع دوم آن به این شکل است که مقابل دستگاه می ایستید و یک فیلم کوتاه یا کارتون کوتاه یا فقط یک سوال چهار جوابی ظاهر می شود و بعد باید گزینه مناسب را در پاسخ به سوال طرح شده انتخاب کنید و بروید جلو و به سلامتی قبول شوید. سوال هایی که همکلاسی تان می خواهد برایتان بیاورد تقریبا تمام مدل هایی که می شود از آیین نامه سوال طرح کرد را دارد.

عصر سر راه می روید مغازه ایرانی و یک بسته لواش اعلاء و یک بسته سنگک توپ می خرید. بر می گردید خانه و یک دوش داغ می گیرد و از مورمور خارج می شوید. کشف جدید دیگر اینکه شامپوی Pantene ای که اینجا خریده اید از شامپوی Pantene ایکه با خودتان آورده اید به مراتب غلیظ تر است و بهتر هم کف می کند. عجب! قوطی هایشان عین هم هستند ولی محتوایشان فرق دارد.

ادامه دارد ...


Link to this log     لینک به این نوشته - 10:07 a.m. -                                                 مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

0  Comments   اظهار نظر از طرف دوستان
........................................................................................