●
سالروز یازده سپتامبر
این دوشنبه پنجمین سالگرد واقعه یازده سپتامبر است که البته انواع حرف و حدیث در مورد اینکه کی مقصر بود و کی دست داشت و کی نداشت و ... زیادست که در حوصله این وبلاگ نیست.
ماحصل این بامبول این بود که آن سال کذایی شش ماه به مدت پروسه پرونده همه دوستان منتظر ویزا اضافه شد و هنوز که هنوز است هر وقت یک ایرانی الاصل بخواهد از هر مرزی وارد ایالات متحده شود باید فرم پر کند و انگشت نگاری شود و تاریخ تولد خانم والده و ابوی عزیزش را به میلادی گزارش کند و آدرس مهد کودکی که در آن پیش دبستانی را خوانده بنویسد و بگوید در دو سال گذشته کجا ها مسافرت رفته و چند بار دست در دماغش کرده و چند بار سرش را خارانده و صاف و مودب به ایستد تا اگر مامور اداره مهاجرت از ادب و نزاکتش خوشش آمد بعد از یکساعت علافی و فس فس و ابرو بالا انداختن بالاخره شاپالاقی مهر مربوطه را بنوازد تا ایشان بتواند برای دیدن عموجان یا خاله جان یا اصولا هر گونه گردش در تنها کشوری که کانادا با آن مرز خاکی دارد – که طولش به اندازه فاصله تهران تا آمستردام است!- وارد این مملکت بشود.
البته یادش نرود که باید پیش از خروج از ایالات متحده حتما خروجش را گزارش کند و مهر خروج نوش جان کند تا دفعه بعد حالش را نگیرند و فقط همان اندازه اذیتش کنند و نه بیشتر!
ضمنا در این واقعه گویا چهل پنجاه نفر کانادایی هم کشته شده بودند و بخاطر بهم ریخته بودن وضعیت پرواز ها، چندین پرواز در آسمان ایالات نیویورک به کانادا هدایت شده و در چند شهر کانادا فرود اضطراری کرده بودند و تعداد مسافران سرگردانی که ویلان شده بودند به حدی زیاد شده بود که هتل ها و مسافرخانه ها پر شدند و حتی مدارس و خوابگاهها ها دیگر جا نداشتند و مردم داوطلب شده بودند و در خانه هایشان به آنها موقتا جا داده بودند تا پرواز برگشتشان درست شود.
ضمنا عده ای هم از پدر و مادر های نه چندان انگلیسی بلد که برای دیدن بچه هایشان در کانادا در همان روز در پرواز بودند، پرواز بین اروپا و کانادا را از دست داده بودند و چندین روز توی فرودگاههای اروپایی سرگردان شده بودند.
همین
Link to this log لینک به این نوشته
-
12:12 a.m. -
مطلب را به بالاترین بفرستید: