Tehrantonian تهرانتویی – یک تهرانی در تورنتو |
|
Friday, October 30, 2009
● آموزش لهجه آمریکایی برای فارسی زبان ها
اگر می توانید فایل های تصویری یو.توب را مشاهده کنید، شاید تماشای این کلیپ برایتان خالی از لطف نباشد. در این فیلم آموزشی یک کارشناس زبان سعی دارد روش های صحیح تلفظ به لهجه آمریکایی را برای کسانی که به این لهجه آشنایی و عادت ندارند توضیح دهد. البته طرف صحبت این خانم ظاهرا ایرانی های مقیم کالیفرنیا هستند. هر چند لهجه کانادایی ترکیبی است عجیب از لهجه انگلیسی و آمریکایی، اما این تفاوت بیشتر در لحن و روش کشیدن جملات و کلمات مشهود می شود و کمتر در سطح تلفظ حروف فرق دیده می شود و اغلب تمرین های عملی داده شده این کلیپ برای فارسی زبان های تازه وارد و حتی مقیم کانادا قابل استفاده است. برای دیدن این کلیپ، اینجا کلیک کنید روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 12:14 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 20 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Friday, October 09, 2009
● اخبار خوب از بازار ملک و خانه در کانادا
بازار ملک و خانه در کانادا در حال رونق گرفتن است، اما در عین حال با کمبود خانه های آماده به فروش در بازار – خصوصا در جنوب استان انتاریو -نیز روبرو شده است. گزارش اخیر شرکت مشاور املاک رویال لوپاژ نشان می دهد که با عقب نشینی دوران رکود قیمت ها در حال رسیدن به تعادل هستند و فروش واحد های مسکونی بواسط افزایش قدرت مالی مردم رو به رونق می رود. رویال لوپاژ می گوید که میانگین قیمت یک خانه دو طبقه در سراسر کانادا با یکدهم درصد رشد نسبت به سال راکد قبلی، به بالای 409 هزار دلار رسیده است. بهای متوسط واحد های بانگلو – خانه های یک طبقه غالبا قدیمی ساز – با 6 صدم درصد به 341 هزار دلار و بهای متوسط یک واحد آپارتمان به 243 هزار دلار می رسد. کمبود واحد های آماده برای فروش در بسیار از شهرهای کانادا – نظیر تورنتو، مونترال، سنت جان در نیوفاندلند، سنت جان در نیوبرانسویک، مونکتان در ادمونتون، کالگاری، و ونکوور- کار را به رقابت شدید بین خریداران کشانیده است و خانه ها در بسیاری موارد بسیار بالاتر از مبلغ مورد نظر فروشنده خریداری می شوند. در حالیکه استان های شرقی حاشیه آتلانتیک شاهد رشد قدرتمند قیمت مسکن هستند، استان های غربی از رشد کند تری برخوردار بوده اند که این کندی رشد در بسیاری از شهرهای کوچک استان های بریتیش کلمبیا و آلبرتا دیده می شود. استان های انتاریو و کبک شاهد به تعادل رسیدن و رشد محسوس قیمت ها بوده اند که مدیون دیده شدن نشانه های بازگشت رونق به اقتصاد کانادا در سه ماهه سوم امسال بوده است. از آنجاییکه مسکن و خانه سازی از شاخه های کلیدی اقتصاد در آمریکای شمالی است و رونق بخش صنایع وابسته متعددی است،پیش بینی می شود این رونق و گرم شدن تدریجی بعنوان عاملی محرک به درون سایر شاخه های صنعت نیز نفوذ کرده و خروج از دوران رکود را سرعت بخشد. ایام بکام Link to this log لینک به این نوشته - 12:42 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 26 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Monday, August 17, 2009
● اخبار پراکنده
- بیمارستان های انتاریو خود را به انواع داروهای ضد ویروس مجهز کرده اند تا در صورت جدی شدن مساله آنفلوآنزای خوکی از آن برای سرپا نگهداشتن پرسنل خود استفاده کنند تا سرویس به بیماران مختل نشود. - دولت انتاریو مطالعه گسترده ای برای برآورد میزان دقیق ابتلاء به آنفلوآنزای خوکی آغاز کرده و برای ادامه تحقیق 3000 نفر داوطلب جدید را انتخاب کرده است. تا امروز 4000 در انتاریو در آزمایش خونی که انجام داده اند مبتلاء تشخیص داده شده اند و این تنها درصد کمی از تعداد واقعی افراد است چرا که این بیماری در خیلی از بیماران در حد یک آنفلوآنزای معمولی باقی می ماند و زود خوب می شود و شخص مبتلا هرگز متوجه نوع بیماری نمی شود. - در دو هفته گذشته طوفان های همراه با رعد و برق چندین بار هوای جنوب انتاریو را بهم ریخت و باعث زمینگیر شدن هواپیماها و سرگردان شدن مسافران گردید. یکی از نتایج مثبت این همه بارش کم شدن مصرف آب – و طبعا هزینه آن – برای آبیاری حیاط و باغچه ها بود! - تابستان کمی واقعی تر شده و آقتاب بیشتری دیده می شود و گرما تابستان به همراه شرجی اش بعد از ظهر ها کاملا محسوس است و با احتساب رطوبت، درجه حرارت تا 35 درجه و بالاتر هم می رود که البته برای کسانیکه این را از ایران می خوانند مضحک بنظر می رسد چراکه گرمای بالای 40 درجه در تابستان در آنجا خیلی معمولی است، آن هم در تهران و نه در گیلان یا خوزستان. - و اما خوشبختانه هنوز دیدگاه ها در مورد پیش بینی وضع اقتصاد کانادا مثبت است و امید می رود با پایان پاییز و همزمان با سرد شدن هوا، شاهد گرم شدن وضع بازار کار و سریعتر شدن چرخش چرخ های اقتصاد باشیم. روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 9:17 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 76 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, July 14, 2009
● آیا رکود اقتصادی در کانادا رو به پایان است؟
سخت ترین رکود اقتصادی کانادا بنظر رو به اتمام می آید و دورنمای رشد – ولو در حد متوسط – در آن ظاهر شده است. بانک مرکزی کانادا در گزارش تابستانه خود از عملکرد واحد های تجاری خبر داد که 61 درصد مدیران ارشد واحد های تجاری، شرایط بهتری را در پیش رو می بینند و 39 درصد واحد های تجاری برنامه استخدام و توسعه نیروی انسانی برای دوازده ماه آینده دارند. پیش بینی می شود دوران رکود در پایان تابستان امسال به سر رسد و حرکت به سمت رشد اقتصادی 2.7 درصدی پیش بینی شده برای سال آینده از پاییز آغاز گردد. در همین راستا، کمپانی بزرگ معاملات ملک و مسکن ریمکس – ReMax- اعلام کرد که رشد قیمت املاک و نرخ پایین بهره بانکی وام ها کمک بزرگی به رشد این شاخه اقتصادی در ماه ژوئن کرده است و در بازارهای بزرگی مانند تورنتو و ونکوور نرخ رشد بسیار امیدوار کننده بوده است. این کمپانی پیش بینی کرد که تا پایان سال، رشد شاخه املاک و مسکن از نرخ سال 2008 فراتر خواهد رفت. البته هنوز در مورد میزان دقیق رشد اقتصادی در پایان رکود و سرعت حرکت آن و شاخه های اقتصادی پیشتاز در آن، بحث و تحلیل ادامه دارد. اما آنچه اکثریت به آن باور دارند، به پایان رسیدن رکود و آغاز دوره بازگشت اقتصاد به سطح سالم خود است. پیش بینی های فعلی نرخ رشد 2.7 درصدی برای 2010 و نرخ های 3.5 درصد و 4 درصد برای سالهای 2011 و 2012 و رسیدن اقتصاد به حد شکوفایی در سال 2013 است. در زمینه نرخ بیکاری پیش بینی می شود که رشد بیکاری – لااقل در شاخه هایی که بیشترین صدمه را دیده اند، مانند خودرو سازی – در سال 2010 ادامه یابد. بنا بر باور کارشناسان، اقدامات جهانی برای بازگرداندن اقتصاد به دوران شکوفایی، به کانادا بیشتر از ایالات متحده کمک خواهد کرد زیرا که بخش قابل ملاحظه ای از این اقدامات به نفع دارندگان نفت و مواد معدنی است – که کانادا از صادر کنندگان مهم آنهاست. اقتصاد کانادا همچنین از کمک 80 میلیارد دلاری دولت فدرال و استان – که بیشتر آن در سال آتی وارد عمل می شود – بهره مند خواهد شد که همزمان با گرمتر شدن بازار مسکن در ایالات متحده می تواند اثری مضاعف در بازگشت اقتصاد داشته باشد. روز خوش Link to this log لینک به این نوشته - 10:30 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 49 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, June 18, 2009
● تورم تقریبا صفر درصدی در کانادا
طبق گزارش های اعلام شده، نرخ تورم در ماه مه امسال به نزدیک صفر رسیده است. البته نباید فراموش کرد که این نرخ را در مقایسه با سال قبل اعلام کرده اند و عملا نرخ تورم کالاها در کانادا 0.7 (هفت دهم درصد) بوده است که در پانزده سال اخیر بی سابقه بوده. پایین بودن نرخ تورم تیغی دو لبه است: از یک طرف به نفع مصرف کننده هاست و هزینه مایحتاج روزمره را پایین می آورد و از طرف دیگر تولید کننده ها را در فشار قرار می دهد و سوددهی تولید و عرضه کالا را برایشان کمتر می کند و توان تولید آنها را پایین می آورد. تورم مناسب (یعنی چیزی حدود 1.5 تا حداکثر 2.5 درصد) نرخی است سالم که هم مصرف کنندگان را حمایت می کند و هم به عرضه کنندگان خدمات و کالا ها اجازه رشد و ترقی می دهد. این فهرست استانهای مختلف کانادا و نرخ تورم آنها در ماه مه است (ماه آوریل در پرانتز آمده) و همانطور که دیده می شود بعضی از نواحی دچار تورم منفی شده اند: -Newfoundland and Labrador 0.6 (0.4) -Prince Edward Island -1.1 (-0.3) -Nova Scotia -1.1 (-0.4) -New Brunswick -0.2 (0.3) -Quebec 0.1 (0.3) -Ontario 0.4 (0.6) -Manitoba 0.8 (0.9) -Saskatchewan 0.7 (0.6) -Alberta -0.7 (-0.7) -British Columbia 0.1 (0.3) -Whitehorse, Yukon 0.4 (1.4) -Yellowknife, N.W.T. 0.3 (0.3) -Iqaluit, Nunavut 3.5 (4.1) پایین آمدن نرخ بهره بانکی یکی از راههای مبارزه با سقوط بیش از حد نرخ تورم است و ضمن تشویق مردم به خرید خانه، بازار این شاخه مهم از اقتصاد را بسوی گرم تر شدن پیش می برد. ظاهرا سیاست های تشویقی دولت انتاریو و دولت فدرال در حال کار کردن هستند و طبق آنچه من شخصا دیده ام در محله ما و محله های اطراف خانه هایی که در طی سه هفته گذشته برای فروش گذاشته شده بودند همگی فروش رفته اند و یا به قیمت مورد نظر فروشنده به فروش رسیده اند یا مورد رقابت قرار گرفته و به بهای بالاتر بدست خریدار رسیده اند. در بعضی موارد خانه ها در همان چند روز اول ورود به بازار به فروش رفته اند. ایام بکام Link to this log لینک به این نوشته - 10:15 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 25 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, June 02, 2009
● جنرال موتورز در آمریکا سرانجام بعد از ماهها کشاکش اعلام ورشکستگی کرد.
جنرال موتورز کانادا با تکیه به کمک 10 میلیارد دلاری دولت کانادا از ورشکستگی نجات پیدا کرد اما در دنباله روی از طرح نوسازی/بازسازی کمپانی مادر در آمریکا، دستخوش تغییرات بنیادی در تولید و عرضه محصولات خود خواهد شد. در اینجا ذکر این نکته لازم است که اعلام ورشکستگی در این سوی آب دو نوع دارد: ورشکستی فصل یازده (Chapter 11 Bankruptcy) که در آن عملا شرکت برای محافظت در برابر نابودی به دادگاه پناه می برد و طرح خود برای بازسازی و نوسازی ساختار اداری و تولیدی و مالی اش را به دادگاه تقدیم می کند. در این زمان دادگاه روی تمام بدهی های شرکت قرار توقیف می گذارد و مانع می شود تا طلبکاران شرکت اوراق قرضه و بدهی های آنرا به اجرا بگذارند و آنرا از بین ببرند. چنانچه طرح مورد نظر توسط دادگاه پذیرفته شود (که غالبا می شود چون اصل طرح با کمک کارشناسی قوه قضاییه حاضر و ویرایش می شود)، آنگاه به شرکت فرصت داده می شود تا طبق برنامه مصوبه به پیش رود و بدهی های خود را بپردازد و ارزش سهامش را به تدریج افزایش دهد و به این ترتیب از زمین خوردن و متلاشی شدن نجات پیدا کند. ورشکستگی فصل هفت (Chapter 7 Bankruptcy) که در آن شرکت امیدی به بقاء ندارد و عملا برای انحلال و فروش دارایی ها و جمع آوری نقدینه ها مطلبه تحت نظارت دادگاه وارد عمل می شود و در پایان پروسه شرکت منحل و از بین می رود. که با توجه به اینکه ورشکستگی جنرال موتورز در آمریکا از نوع فصل یازدهم است و نیز قرارست از سوی دولت آمریکا 30 میلیارد دلار وام نیز دریافت کند، انتظار می رود با تغییر سیستم اداری و مدیریتی، تغییر روش طراحی و تولید و نیز با پایین آوردن هزینه نیروی انسانی – با ترکیبی از کاهش حقوق و مزایا و نیز اخراج بخشی از نیروی انسانی – برای رقابت با خودروساز های دیگر دوباره وارد بازار شود. بنظر می رسد در این بدشانسی، جنرال موتورز در دو جنبه شانس داشته است: یکی اینکه نقش خودروسازی ملی آمریکا را بازی می کند و سقوط آن موضوعی حیثیتی است و انتظار می رفت که به هر تقدیر نهایتا دولت آمریکا زیر بازویش را بگیرد و نگذارد از بین برود و شانس دوم اینکه این شرکت بقدری در طول زمان بزرگ شده و رشد پیدا کرده و خودروسازهای دیگر را در خود بلعیده که حوزه وسیعی از روش های تولید و انواع خودرو را پوشش می دهد و می تواند با تقویت نمونه های موفق و حذف محصولات کم سود ده، خود را به بازار برگرداند. یک نکته جالب دیگر: عبارت Bankrupt – که ترجمه آن در فارسی "ورشکسته" می باشد – به معنای "میزشکسته" است و از آنجا می آید که در گذشته در اروپا – و خصوصا کشور هلند – سرمایه دارانی در بخش مشخصی از بازار میزهایی داشتند که حالت غرفه داشت و افرادی که می خواستند وام بگیرند یا سرمایه گزاری کنند پای میز شخص مربوطه می آمدند و قرارداد می بستند و هر گاه کسی از غرفه داران ورشکست می شد و از دور خارج می گردید از سوی مقامات میزش را با تبر و اره درهم می شکستند و به همانحال می گذاشتند مدتی بماند تا مایه عبرت بقیه شود. ریشه کلمه بانک نیز از همین میز معروف می آید. ایام بکام Link to this log لینک به این نوشته - 2:21 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 11 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, May 21, 2009
● دوستان سلام،
از بابت تاخیر طولانی پوزش می طلبم. ابتدا نگاهی کنیم به چند خبر مختلف که در این مدت منتشر شد: کانادا در ماه گذشته 36000 شغل جدید ایجاد کرد. این در حالی بود که در همین مدت در ایالات متحده 550 هزار شغل از بین رفت که البته از دید کارگزاران آمریکا آمار خوبی بود چون پیش بینی می کردند 650 هزار تا بشود که نشاندهند کند شدن روند سقوط اقتصادی آن کشور است. چند دوستی را که می دانستیم دنبال کار می گشتند کار پیدا کرده و مشغول شدند و حتی بعضی ها کار بهتری در همین مدت پیدا کرده و جا عوض کرده اند. کمپانی های بزرگ اتومبیل سازی آمریکایی – واقع در کانادا و آمریکا - وضعشان بسیار خراب است و به اتفاق در آستانه ورشکستگی و اضمحلال قرارگرفته اند. البته این شرکت ها غالبا در بازار رقابت با خودروسازهای ژاپنی و اروپایی در تمام جبهه ها شکست خورده و درحال ضرر دادن بودند و این بحران اقتصادی حکم ضربه نهایی را برای ایشان داشت. در حال حاضر همگی در حال بررسی روش های جدید برای مدیریت تولید و نیز پیدا کردن راههایی برای کاستن هزینه های نیروی انسانی و بالابردن بهره وری هستند. این را باید البته چند سال پیش می کردند اما آن موقع دلیل لازم برای انجام تغییرات وسیع سازمانی و ساختاری نداشتند. آنفولانزای خوکی که اسمش به اچ 1 ان 1 تغییر کرد رو به انتشار بیشتر است اما خوشبختانه در اغلب موارد در حد یک آنفولانزای عادی بروز کرده و آنطور که تصویر می شد خطرناک از آب درنیامد. موارد متعددی در کانادا و آمریکا و کشورهای اروپایی و آسیایی و آفریقایی گزارش شده است. هوا رو به گرمی و شهر رو به سبزی و خرمی است و گل ها باز شده اند و برگ درختان درآمده و امروز درجه حرارت به بالای 28 درجه سانتیگراد رسیده است و این یعنی روزهای استفاده از هوای عالی و گردش و پیاده روی شروع شده است. خوب استفاده باید کرد که زمستان نیز از پس آن خواهد آمد. خوشبختانه کانادا در این پدیده گلوبال وارمینگ جزو کشور های خوشبخت و پر بارش است و از بابت آب آشامیدنی و زارعی کمبودی در کار نیست. یک وبلاگ جدید راه اندازی کرده ام در موضوع تیراندازی ورزشی و شکار و مقررات مربوط به آن در انتاریو و کانادا که امیدورام مورد استقبال قرار بگیرد. نام آن "قورخانه مبارکه" است. ضمنا آن کسی که مشغول فروش اثاثیه است من نیستم و ایمیل علاقه مندان را برای ایشان فوروارد می کنم و خودم اطلاع بیشتری از آنچه در لاگ قبلی نوشته شده ندارم. ایام بکام تهرانتویی Link to this log لینک به این نوشته - 2:22 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 20 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, May 05, 2009
● سلام
دوستی که عازم زندگی در شهر دیگری هستند از من خواسته اند تا لیست لوازمی را که نمی توانند با خود ببرند و مایل به فروش آنها هستند را به اطلاع خوانندگان وبلاگ برسانم. فهرست مربوطه به قرار زیر است: - یک میز 4 نفر کشویی که میز 8 نفره هم می شود + 4 عدد صندلی. - یک سوفا + میز مقابل + میز کنار آن. - یک میز کامپیوتر (دارای کشو وکمد): کامپیوتر و اسکنر و پرینتر را مجانا داده می شود. - تلویزیون+ میز آن + دی وی دی پلیر + ویدیو پلیر - یک تشک تقریبا نوی مارکدار در سایز کویین + میز آرایش + آیینه. - یک تخت یک نفره + تشک + قفسه کتاب + یک میز کشویی (با چهار کشو). - دو قفسه کتاب. - یک پیانوی دیجیتالی یاماها + صندلی مخصوص آن. علاقه مندان لطفا به من ایمیل بزنند تا ایمیلشان را برای ایشان فوروارد کنم تا اطلاعات بیشتر و عکس اقلام برای ایشان ارسال شود. جزئیات مربوط به این اقلام را بعدا از خودشان جویا شوید. البته می توانید ایمیل خود را در بخش کامنت ها هم بگذارید اما چون این کامنت دانی در دسترس عموم است ممکن است برنامه های خودکار این ایمیل را بخوانند و از فردا اسپم – هرزنامه- های جدیدی دریافت کنید. موفق باشید Link to this log لینک به این نوشته - 2:24 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 28 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, March 26, 2009
● نمایشگاه مشاغل و کاریابی در شاخه های تکنولوژی و فروش محصولات تکنولوژیک
در روز چهارشنبه، هشتم آوریل، نمایشگاهی برای عرضه مشاغل موجود در زمینه های فن آوری و فروش محصولات آن در محل مترو تورنتو کانونشن سنتر برگزار می شود و از علاقه مندان به استخدام در همان روز مصاحبه به عمل خواهد آمد. در صورت علاقه مند بودن باید هر چه زودتر به سایت مربوطه رفته و ثبت نام کرده و رزومه بفرستید. می توانید مستقیما روی هر فرصت شغلی ذکر شده در سایت نیز اقدام کنید. استخدام کننده ها اغلب شرکتهای صاحب نام و بزرگ هستند. اگر دنبال کار هستید، فرصت خوبی است برای مرتب کردن و بروزآوری رزومه تان برای ارسال. این مکان با استفاده از تی تی سی براحتی قابل دسترسی است. کافیست با مترو به ایستگاه یونیون بیایید و بعد با استفاده از مسیر اسکای واک مستقیما به محل نمایشگاه برسید. یا می توانید وارد خیابان فرانت شوید و به سمت غرب بروید تا به ساختمان نمایشگاه برسید. برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید. Technology & Technology Sales Career Fair - Toronto City: Toronto, Ontario, Canada Wednesday, April 8th, 2009 - 10am to 3pm Location: Metro Toronto Convention Centre South Building - Room 701 222 Bremner Blvd Toronto, Ontario M5V 3L9 اینها نمونه هایی از شغل های موجود است: • Accounting Coordinator • AIX/P-SERIES RESOURCE • Application DBA • AutoCAD Education: (Training) • Business Analyst - Administration Systems Replacement Project • Business Intelligence Architect • BUSINESS OBJECTS INFRASTRUCTURE/ADMINISTRATOR • Business Productivity Analyst, Investment IT • Business Project Manager • CATIA V5 Education: (Training) • Channel Sales Manager - iLane • Data Architect • Data Modeler • Database Administrator, Investment IT • Database Analyst • Database Architect • Director, Performance & Reliability Testing • Embedded Kernel Developer • ERP Solution Consultant • HYPERION CONSULTANT • Infrastructure Websphere Consultant • iSeries/pSeries/zSeries Specialist(s) • IT SECURITY ENGINEER • Java / J2EE Developer • Java Developer - Intermediate/Senior Level • Junior to Intermediate-level Business Analysts • Localization Test Specialist • Operations Support Analyst, Investment IT • Oracle Application Server Administrator - Technical Services • Portal Development Manager • Problem Manager (Service Support) • PROJECT MANAGER(S) • PROJECT MANAGERS • SAN STORAGE FOR WINTEL/UNIX PLATFORMS • SENIOR ACCOUNT EXECUTIVE • Senior Billing System Developer • Senior Business Analyst - Enterprise Reporting and Finance Modules • Senior Data Modeler/Data Architect • Senior Data Modeler/Data Architect • Senior Database Administrator • Software Billing System Test Specialist • Software Developer, Member Services IT • SR. SAP APO Consultant • Support Analyst IV (Knowledge Management) • Systems Analyst (J2EE and/or Oracle ADF) • Systems Analyst (Oracle Forms/Reports, PL/SQL) • Team Manager • Technical Project Manager • TIVOLI EXPERT • TIVOLI SUPPORT SPECIALIST • TSM DELIVERY SPECIALIST موفق باشید Link to this log لینک به این نوشته - 7:50 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 42 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Friday, March 13, 2009
● تعطیلات بهاره (اسپرینگ برک)
امروز بیش از یکصد هزار نفر از فرودگاه پیرسون تورنتو راهی برنامه تعطیلات بهاره خود می شوند. این تعطیل بهاره که در اصل نوعی تعطیلات دانشجویی حساب می شد و بعد از پایان امتحانات ترم زمستان شروع می گردید، با گذشت زمان به فصل تعطیلی بهاره برای تمام مردم بدل شده و خانواده های زیادی در هفته سوم ماه مارس – که شروع بهار در آن می افتد- به سفرهای تفریحی یا سیاحتی و بازدید از اقوام و آشنایان می روند. دبستان ها و دبیرستان ها نیز همزمان با دانشگاهها تعطیل می کنند تا خانواده هایی که بچه های مدرسه رو دارند نیز بتوانند از این ایام استفاده کنند. مقصد این مسافران کانادایی– سوای خانه دوست و فامیل- نقاط گرم تر و آفتاب گیر تر جنوبی است. بسیاری این مسافران، کشورهای منطقه کارائیب را برای این مسافرت انتخاب می کنند و عده زیادی نیز به ایالت های فلورید و کالیفرنیا می روند. در همین ایام گروهی بزرگ نیز از اروپا، چین، و آمریکا برای تعطیلات بهاره به کانادا می آیند. این ایام، بهترین روزها برای علاقه مندان به ورزش های زمستانی، خصوصا اسکی است.اکثریت پیست ها باز هستند و درجه حرارت هوا برای اسکی عالی است. تعدد پیست های اسکی و نحوه پراکندگی شان مانع از ازدحام شدید به سبک دو سه پیست اطراف تهران می شود. در هر نقطه این شهر که باشید با حدود یکساعت رانندگی یا کمتر می توانید به پیست برسید. هزینه این ورزش نیز نسبت به همتای خود در حواشی تهران بسیار ارزان تر و با کیفیت بالاتری است (این برتری کیفیت در طراحی پیست، نگهداری برف، بالابر، لوازم کرایه ای، و حتی سرویس غذاخوری مشهود است). برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد پیست های اسکی انتاریو می توانید روی این لینک کلیک کنید ایام بکام! Spring Break Today, over 100,000 passengers will go through Toronto’s Pearson airport towards their spring vacation destinations. The spring vacation which started as a university off-time, has evolved into a seasonal vacation period for all, and many families take this 3rd week of March – which engulfs the start of the spring - to take a leisure trip or pay a visit to family and friends. Primary and high schools are also giving the students a break to let the families enjoy this time frame. Destination for this Canadian travelers are the warmer and sunnier regions of the south – not counting the one’s staying with families and friends – many end up in one of the Caribbean nations and a big number will stay in Florid or California. Meanwhile a big group of European, Chinese and Americans show up here in Canada. These days are the best Winter sports days in Canada, and Ski is the highlight of the package! Most Ski resorts are open and the temperature is great for Skiing. The vast number of Ski trails and their geographical distribution keeps them from getting overcrowded – in contradiction to their 2 or 3 counterparts in Tehran’s suburbs. Wherever you reside in GTA, you can get to a ski trail in one hour or less. It is also much less costly and enjoys a much higher quality (e.g. Trail design, snow maintenance, lifts, rental equipments, and even the lounges), compared to what is available in Tehran. For more information on Ontario Ski resorts click here! Good day! Link to this log لینک به این نوشته - 9:23 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 28 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Tuesday, March 10, 2009
● مهاجر چشم و گوش بسته
نه شوخی نمی کنم. دقیقا منظور ندیدن و نشنیدن است. یعنی چه؟ اجازه بدهید موضوع را بررسی کنیم: در طی سالهایی که در این کشور بوده ام با ایرانی های تازه مهاجر زیادی تماس داشته ام. خیلی ها را حضوری ملاقات کرده ام، در تنظیم رزومه یا آماده شدن برای مصاحبه های کاری کمک کرده ام، در پیدا کردن خانه یاری داده ام یا ده ها امر ریز و درشت دیگر. چند مشکل رفتاری و روحی تقریبا در همه کسانی که بتازگی از تهران – یا سایر شهرهای بزرگ- به کانادا آمده اند مشهود است. علت را اجازه دهید همین الان باز کنم تا جای خرده گیری باقی نماند. این گروه از شهری شلوغ و آلوده و منفجراز جمعیت می آیند سرشار از استرس، که فشار روحی شدیدی را برای مدتی طولانی به ایشان تحمیل کرده بوده، همگی شدیدا مسمومیت سرب دارند و نزار و زردنبو هستند، هفته های آخر مهاجرتشان استرس اضافی هم داشته اند و یکی دو روز قبل از سفرشان هم این فشار به اوج رسیده و الان بطور ناگهانی وارد دنیای ناآشنایی شده اند با هزاران سوال در هر گوشه آن که هنوز برای همه آنها جوابی ندارند. بسیاری مبتلا به Attention deficit disorder یا کاستی در توان تمرکز حواس در درجات مختلفی از این عارضه هستند. طول توجه مفیدشان به طرف مقابل گاها 30 ثانیه یا کمتر است و ذهنشان مرتبا از تماس با طرف مقابل به درون افکارشان پرتاب می شود و برمی گردد. اگر از ایشان بخواهید موضوع مکالمه را تکرار کنند گاها نیمی از آنرا بیاد ندارند. کافیست این مشکل را در موقع مصاحبه های کاری هم داشته باشند تا تحت عنوان "مشکل در برقراری ارتباط" از لیست کاندیدا ها حذف شوند. در واقع انگار گوش ایشان بسته است و نمی شوند. خروج از محیط پر از استرس و فشار عصبی به درون محیطی که محرک های قبلی را ندارد – نه از ترافیک فاجعه آمیز خبری است نه از آلودگی هوا، نه از کنسرت بوق و فحش راننده ها، نه از پرخاشگری و عصبیت بقیه مردم (از فروشنده گرفته تا راننده تاکسی تا کارمند بانک تا ...) و این عدم وجود محرک باعث می شود دوران بازپروری عصبی آغاز شود که مساوی است با بیرون ریختن اثرات فشار های قدیم به شکل افسردگی یا تپش قلب یا سردردهای میگرنی یا از آن بدتر پرخاشگری های انفجاری و ناگهانی. محیط جدید، بخاطر جدید بودنش فشار جدیدی برای این مهاجر به همراه دارد. از بیکاری گرفته تا ندانستن چهار گوشه شهر، پروسه های اداری، ریزه کاری های قرارداد اجاره تا .... هر چیز جدیدی که مهاجر باید از آن سر در بیاورد. اما این مهاجر عادت به دیدن جزئیات ندارد. گویی چشمانش بسته اند! در واقع در محیط قبلی جزئیات ارزش "جزئی" دارند. نوشته ها و علامت های کف خیابان ها هیچ معنی خاصی ندارد. هر کسی هر طور که دلش می خواهد – یا بهتر بگوییم هر طور که ترافیک وحشتناک و جنگ تن به تن خودروها به او اجازه می دهد – روی هر خطی که در خیابان کشیده شده می رود یا می ایستد. تابلوی های خیابان ها معنی خاصی ندارند. هر روز شاهد صدها راننده متخلف می شود که مسیر ورود ممنوع را آمده اند و حالا با بوق و چراغ از او می خواهند کنار برود و به ایشان اجازه عبور بدهد. ریز اطلاعات چاپ شده روی بسته ها اهمیت چندانی ندارد. قیمت روی جعبه هیچ ارتباطی با آنچه پای صندوق می پردازی ندارد. بتو می گویند این قیمت مال قدیم است. دلیلی ندارد باور کند که توضیحات پشت جعبه دقیق باشد. مهم نیست که فلان آیین نامه چه نوشته یا فلان دستور کار چه می خواهد. هر کسی در هر سیستمی که کار می کند از آیین نامه نا نوشته ای که برداشتی نامعلوم از سیستم مدون است و دایما در تغییر است و توسط آن گروه دنبال می شود تبعیت می کند. پس جای تعجب ندارد که وقتی این مهاجر به کانادا قدم می گذارد و می خواهد قراردادی را امضاء کند (از قرارداد اشتراک تلفن همراه گرفته تا اجاره و ...) دقتی به جزئیات نمی کند. علاقه ای هم به جستجوی اطلاعات در مورد حق و حقوق خود در آن زمینه بخصوص ندارد. چون این موضوع قبلا کاربردی عملی نداشته. نتیجه هم این می شود که خود را وارد قراردادی می کند که با "چشم بسته" امضاء کرده و معلوم نیست مطابق میلش درآید یا سرش کلاه نرفته باشد. من این موضوع را ده ها بار به دوستان تازه مهاجرم گوش زد کرده ام اما صدها بار شاهد عدم رعایت آن بوده ام! ضعف زبان انگلیسی هم در این رابطه اثر مهمی دارد. اشتباه فهمیدن موضوع، عدم توانایی در درک نوشته هایی که تا حدودی اصطلاحات حقوقی در آنهاست، و از آن بدتر، ضعف در مکالمه انگلیسی و درک ناقص سخنان طرف مقابل. در مورد قوی کردن توانایی ها در زبان انگلیسی هم بارها نوشته ام. اولین لاگ این وبلاگ در شش سال پیش به این موضوع پرداخته و هر سال بار ها آنرا تکرار کرده ام. در واقع شرایط بد روحی و جسمی و بدآموخته های رفتاری ما بزرگترین موانع ما در هفته های اول ورود به کانادا هستند. حال اگر بازار کار هم راکد باشد طبعا این مسیر ناهموار تر و سخت تر می شود. اگر در مورد این بازار مطالعه نکرده و یکی دو طرح برای موفقیت خود نریخته باشیم باز هم سخت تر می شود. این دوران البته دیرپا نیست و با یادگرفتن الفبای زندگی در این کشور و رفع تدریجی استرس های کهنه از روح و روان مهاجر جای خود را دوران سازندگی می دهد. مهم ثابت قدم بودن و انعطاف پذیری در پذیرش وجود نقاط ضعف و تلاش برای رفع آنهاست. این نسخه ها را هزاران ایرانی موفق اینجا پیچیده اند. شما هم می توانید. موفق باشید Link to this log لینک به این نوشته - 10:52 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 28 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Saturday, March 07, 2009
● خواندنی
یکی از دوستان این ایمیل جالب و خواندنی رو برای من ارسال کرده که تصمیم گرفته برای بازدید بقیه دوستان در وبلاگ قرار بدهم: حالم از کانادا بهم می خوره (!) .میدونین چرا ؟ بدلایلی که به آن اشاره میکنم , این کشور یک کشور عقب مانده , قرون وسطی ایی , ترسناک و تا دلتان بخواهد قاطی پاطی است . مبادا تصمیم به مهاجرت به این کشور درب و داغون را بگیرید . ۱ - وقتی میری دکتر تمام ویزیتت مجانی یه . اَه ٬ حتی ۱ سنت هم ازت نمیگیرن . بی معنی ها ! تازه وقتی میفرستند آدمو به آزمایشگاه و رادیولوژی ٬ بی ادبا ٬ اوناهم فقط بهت سرویس میدن و با یک لبخند کارو تموم میکنن . تازه نتیجه اونها روهم لازم نیست بری بگیری . خودشون مستقیم میفرستند برای دکترتون . قاطی دارند نه؟ حتما دکتراشون کار بلد نیستن و با ما دارن کار یاد میگیرن . ۲ - از سیستم اداری که دیگه نگو . یک مشت آدم علاف نشستند پشت این کامپیوتر ها . و با ایمیل و تلفن و چت و ... کارارو راه می اندارند و میگن لازم نیست بیاین اداره ٬ تازه نه زیرمیزی و میدونی که چی میگم . موندم پس اینها چه جوری زندگی رو میگذرونند . بعد تازه ٬ میگن ما کار میکنیم . زکی ۳ - نرخ تورم تو این کانادا ۳ درصده . تازه دولت اونو روی ۲ درصد فیکس میکنه . اینا اصلا نمیدونن رشد اقتصادی چیه ؟ اصلا مملکت بی تورم که بهش مملکت نمیگن میبینین چقدر بی پایه و اساسن ! ۴ - تو کانادا آدم از پلیس نمی ترسه. آخه آدم از اون پلیس که نترسه ، که بهش پلیس نمیگن . میگن شیر بی یال و بی دم و کوپال . تازه اینقدر هم به مردم احترام میزارن که آدم کفرش در میاد . اصلا بخاطر همینه که مردم هم از اونا خجالت میکشن و جرم و جنایت نمیکنن . مثلا وقتی پلیس میخواد شما ماشینتونو نگه دارین آژیر نمیزنه ٬ فحش نمیره ٬ از توی میکروفن داد نمیزنه و فقط چراغ گردونشو پشت شما روشن میکنه . تازه وقتی نگه داشتین ٬ خود جناب پلیس خان از ماشینش میاد پایین و خدمت شما میاد . یعنی شما لازم نیست تشریف بیارین پایین .نگفتم ، اینا مشکلاشون خیلی حاده ! ۵ - یکی از چیزهای بیخود و نابجای کانادا اعتماده ٬ بله ٬ اعتماد . مثلا در اکثر شرکتهای بزرگ کارت ورود و خروج به کارمندا نمیدن . شما بگین آخه معنی داره . اون پاچه خور ها هم ٬ برای اینکه خودشونو پیشه رییسشون لوس کنند ٬ سر وقت میان و سر وقت هم میرن . اصلا این کانادایی ها آدمهای خود شیرین و آدم فروشی هستند .. ۶ - در کانادا اکثر سرویسهای بانکی از طریق اینترنت کاربردی یه . این همون جریان شیره هستا . آخه عزیز دل برادر ٬ اگه شما با اینترنت سرویس میدهید ٬ پس چرا کارمند دارید ٬ چرا شعبه دارید . این چه معنی داره که وقتی من دسته چک میخوام ٬ شما اونو به آدرس من پست میکنین و یا با حساب بانکی ، با موجودی صفر دلار دسته چک میدین و یا اصلا با صفر دلار حساب باز میکنین . بریم سر احترام خانم : وقتی به بانک مراجعه میکنین ٬ یک آدم بیکار میاد و بهتون خوش آمد میگه که بعد میفهمین این یارو رییس بانکه .. تو رو خدا ببینین چقدر اینها بیکارن که رییس بانک بیاد خوش آمد مشتری ای رو بگه که حتی نمیدونه این مشتری تو بانکش ٬ حساب داره یا نه و یا اگه داره موجودش چقدره . گردش حسابش بالاست یا نه! . کمی بعد می پرسه آیا از خدمات ما راضی هستین ؟ وای به حالتون بخواهین بگین نه .. تا راضیتون نکنه ولتون نمیکنه اگه بله رو گفتین که هیچی والا نهار هم نگهتون میداره. تورو خدا اینا چیشون به بانک میخوره ؟ مسخره ها ! ۷ - از مدارس کانادا بگم که رایگانه رایگانه . این چه جور مدرسه ای یه که هرکلاسش بیشتر از ۲۵ تا شاگرد نداره . استخر و سالن پاتیناژ و زمین بیس بال و تنیس و فوتبال و والیبال و بسکتبال داره . زمیناش چمنه و حداقل ۸ الی ۱۰ هزار متره . بچه هاش با انجام دادن پروژه درس میخوانند نه با حفظ کردن و ( انقدر حفظ کن که جونت دره و ...) . بچه ها از ۹ صبح تا ۴ عصر آنجا هستن و تازه بعدش هم نمیخوان بیان خونه ( یاد مدرسه خودمون بخیر . همچین که زنگ آخر و میزدن ٬ انگار از زندان آلکاترا فرار میکردیم . همگی هلهله شادی و بعدش هم تا نظر مدیر و معلم عوض نشده ، به سرعت نور بیرون مدرسه میدویدیم ) . مدرسه هاشون ، بیشتر به کمپ اردو شبیهه تا مدرسه .. تازه ٬ تا دلشون بخواد وسایل آموزشی و بازی هم تحت اختیارشونه . حالا هی بهشون بگو ، بابا جان اگه فکر بچه ها رو آزاد بزارین ، باعث انحراف و نابودی میشه . خصوصا اینکه ۲ تا زبان هم همزمان یاد بگیرن !!!!کو گوش شنوا ! ۸ - اگه کسی بخواد تو این عجیب آباد کانادا ٬ یه کار جدید راه بندازه ٬ اینقدر بهتش اطلاعات مفتی میدن که دیگه بالا میاره. از وب سایتهای دولتی بگیر تا مشاورای حضوری . تازه ٬ کانادا میاد و همین طوری ، پول مالیات رو به عنوان کمک حقوق بهشون میده تا به کارآفرینان کمک کرده باشه . آخه اینم شد کار و زندگی . چرا باید از آدمهایی که طرحهای خوب تو مخشونه حمایت کرد ؟ چشمشون در آد ٬ دندشون نرم شه ، برن خودشون طرحشونو پیاده کنن ! تازه کمک بانکها و شهرداری هم به کنار . بابا اینا یه طوریشون میشه ! ۹ - دولت کانادا با این کارهای مسخره اش ٬ خودشو با کارهای مختلف ٬ مرتبا لوس میکنه . اکثر وقتها هم پیش خانواده ها ! مثلا وقتی میخواد ٬ بلا نسبت ٬ مردم رو گول بزنه به اونا که بچه دارن مرتبا ماهیانه ۳۰۰ تا ۳۵۰ دلار بلاعوض ٬ به هر بچه میده . بابا اینا همه چیشون برعکسه . ۱۰ - تو کانادا هر خانمی بچه دار شه ٬ براش مرتبا بصورت رایگان ٬ پرستار به منزل میاد تا بهش آموزش بده چه جوری بچه رو مواظبت کنه . عرض نکردم برعکسه ! نمیگن ٬ هرکی خربزه خورده ، باید پای لرزش هم بشینه ! خود مادر و پدر و بچه اگه سوالی دارن بعد از پرداخت ویزیت ٬ یک عالیجناب آقای دکتر را ملاقات کنن . حالا این کانادایی ها دکتر میفرستن خونه آدم . اینا دیگه کین ؟ Link to this log لینک به این نوشته - 7:31 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 10 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, March 05, 2009
● ایام عید نزدیک می شوند
هوای تورنتو دارد کم کم به سمت بهار قدم برمی دارد. برف جای خود را به باران می دهد و روزها درجه هوا به دو رقمی بالای صفر می رسد. این جمعه حداکثر درجه حرارت هوا 15 درجه خواهد بود و باران خواهد بارید. البته تا روزهای گرم بهاری هنوز باید چند هفته ای صبر کرد. باران های موسمی این ایام، باقیمانده برف ها را از معابر پاک می کند و نمک های ریخته بر زمین در زمستان را در خود حل می کند و از شهر خارج می کند. هوای تمیز این شهر با وزش بادهای تغییر فصل تمیز تر می شود بوی باران در آن می پیچد. رنگ و بوی ایام عید را می شود در فروشگاههای کالاهای ایرانی دید. کم کم اجزاء سفره هفت سین و شیرینی های ایام عید و بزودی ماهی قرمز و سبزه نیز وارد بازار می شوند. از الان برنامه های نورزوی تالار های ایرانی معلوم و ثبت نام برایشان شروع شده. بازارهای نوروزی نیز بزودی کار خود را آغاز خواهند کرد و خانواده ها می توانند مایحتاج شب عید خود را از غرفه های این بازارچه ها خریداری کنند. برنامه چهارشنبه سوری هم در یکی دو پارک برگزار خواهد شد. آَش رشته داغ در خنکی این هوا می چسبد! بزودی گرمی هوا به درجه می رسد که می شود برنامه کباب خارج از حیاط منزل را نیز راه انداخت و به حاشیه دریاچه ها یا به پارک های متعدد این شهر رفت و از این موقعیت استفاده کرد. با استفاده از این لینک می توانید ساعت دقیق تحویل سال را در شهرهای مختلف دنیا مشاهده کنید. زمان تحویل سال برای تورنتو: جمعه، ۲۰ مارس ۲۰۰۹ ساعت ۰۷ و ۳۳ دقیقه و ۵۸ ثانیه بامداد عید شما مبارک باد! Link to this log لینک به این نوشته - 2:24 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 9 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Thursday, February 19, 2009
● ایمان قلبی
تقریبا پنج سال پیش این ترانه رو برای بینندگان وبلاگ ترجمه کردم و لینک برای دانلد اون رو هم در لاگ قراردادم. از اون موقع تا حالا عده زیادی از دوستانی که با من در تماس بودند به کانادا آمده اند و هر یک راه ترقی و رشد خود رو پیدا کرده و پی گرفته اند و بالا تر رفته اند و لطف داشته اند و من را هم در جریان موفقیتشان قرارداده اند. این ترانه در اصل موسیقی متن تیتراژ آخرین دسته از سریال استار ترک (پیشتازان فضا) است که احتمالا روی ماهواره چند قسمتی از اون رو دیده اید. بیشتر در موردش توضیح نمی دهم جز اینکه حرف دل مردمی است که با تلاش و برنامه ریزی مهاجرت می کنند و در سایه همین تلاش و دقت در برنامه هاشون موفق می شوند و ترقی می کنند. برای دانلد این ترانه می توانید اینجا کلیک کنید Faith of the Heart written by Diane Warren It’s been a long road - Getting from there to here. It’s been a long time, but my time is finally near. And I can feel the change in the wind right now Nothing’s in my way And they’re not gonna hold me down no more No, they’re not gonna hold me now Chorus: Cause I got faith of the heart I’m going where my heart will take me I got faith to believe. I can do anything. I got strength of the soul And no one’s gonna bend or break me I can reach any star. I got faith. Faith of the heart. It’s been a long night, trying to find my way. Been through the darkness now I finally have my day. And I will see my dream come alive at last I will touch the sky And they’re not gonna hold me down no more No, they’re not gonna change my mind Chorus I’ve known a wind so cold. I’ve seen the darkest days. But now the winds I feel are only winds of change. I’ve been through the fire and I’ve been through the rain. ایمان قلبی راهی طولانی پیموده شد تا به مقصد برسم، اما کنون زمانه از آن من می گردد، و وزش کوران تغییر را درمی یابم، هیچ چیز مانع من نخواهد بود، و دیگر کسی را یارای بازداشتنم نیست ، نه، دیگر مانع من نخواهند شد. زیرا که ایمان قلبی دارم، به جایی می روم که دلخواه من است. ایمان و باور دارم، که همه چیز مقهورتوان من است. روحی توانا دارم، و کسی را یاری خم کردن و شکستنم نیست. می توانم ستاره ها را فراچنگ آورم. ایمان دارم، باور دارم، باور قلبی. شبی دراز راه جسته ام، و در آخر، از ورای تاریکی، راه خود را یافته ام. به دیدار احیای رویاهایم خواهم نشست، دست بر آسمان خواهم سایید، و دیگر کسی را یارای بازداشتنم نیست. نه، دیگر نمی توانند نظرم را برگردانند. سردترین تندباد ها را دیده ام، و تاریکترین روزها را، اما دریافته ام که این وزش تغییر است. و من، ظفرمند از میان آب و آتش گذرکرده ام! درود به تلاش و همت شما، درود! Link to this log لینک به این نوشته - 9:06 a.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 56 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ Sunday, January 18, 2009
● اوباما، اقتصاد درهم شکسته آمریکا و اثر آن بر کانادا،
مراسم سوگند خوردن اوباما فعلا در مرکز اخبار است. چند کاروان جماعت علاف و الکی خوش هم از کانادا راه افتاده اند تا بروند و جزو تماشاچیان این مراسم باشند. البته اینها دعوت خاصی ندارند و صرفا می روند تا جزو چند صد هزار سیاهی لشکری باشند که در خیابان می ایستند تا لااقل از دور منظره را تماشا کنند. بلیط شرکت در خود مراسم 50 هزار دلار قیمت دارد و خیلی از همین شرکت های غول پیکری که در مخمصه مالی هستند و دارند با کمک دولت آمریکا سرپا می مانند یک گروه از هیات مدیره شان را با همین پول های اهدایی فرستاده اند توی مراسم. عوام الناس هم که مثل همیشه – و مانند بقیه نقاط دنیا- فکر می کنند همینی که الان انتخاب شده یک سبد تخم دوزرده در دست دارد و از همین امروز شروع می کندبه رو کردن آنها و کولاک می کند. تا اینجای کار که راه نجات اقتصاد دنیا این است که پول مالیاتی را که از مردم گرفته اند خرج ترمیم گندکاری های مدیران بی لیاقت شرکتهای کنند که خود مسبب این فضاحت هستند. یعنی مردم در سالهایی که بازار خوب می چرخد و کبک همه خروس می خواند دارند پول می دهند به دولت تا ذخیره کند و بعدا برای ماله کشی دله دزدی ها و بخور بخور ها و اشتباهات مدیران ارشد سازمان های بزرگ هزینه کند. متاسفانه سیستم اقتصادی ایالات متحده بشدت بی نظم و نظارت است. حتی با وجود ابداع و تاسیس این همه موسسه نظارتی و کتاب قانون که پشت سر هر ورشکستگی اقتصادی - از سال 1918 تا امروز- برای جلوگیری از تکرار مکرر این وضع درست شده اند، باز هم آنقدر سوراخ و کمبود و ایراد در این مجموعه هست که هر پنج شش سال یکبار یکی از این ایراد ها سرباز می کند و سازمان های سودجود و فرصت طلب چنان دره ای از آن سوراخ درست می کنند که اقتصاد کشورشان و به تبع آن اقتصاد دنیا را توی خود می بلعد و دود این گند کاری توی چشم کره زمین می رود. بعد دولتشان قدم پیش می گذارد و قانون وضع می کند تا آن سوراخ دوباره کاربرد نداشته باشد و کلی پول مالیات را تویش می ریزد تا پرش کند و دوباره بازار رونق می گیرد و بازار گرم می شود و می رود تا سوراخ بعدی از کجا دهن باز کند و دره شود! البته کشور های معتبر دنیا در طول این چند دهه تمهیدات متعددی بر سر راه سرایت این مشکلات اقتصادی به درون سیستم خودشان گذاشته اند و ذخیره های متعدد و سیستم های نظارتی متعددی هم بوجود آورده اند اما این تمهیدات قدرت محدودی دارند و تنها می توانند تا چند ماه از نفوذ این مشکلات جلوگیری کنند و وسعت تاثیر گذاری اقتصاد ایالات متحده سرانجام کار خودش را می کنند و بقیه کشورهای قدرتمند و قانونمند اقتصادی دنیا هم بعد از چند ماه تاخیر یکی یکی داخل همین دره می افتند. کانادا و اتحادیه اروپا هم به همین سرنوشت دچار شدند و بعد از تقریبا یکسال سرپایینی رفتن آمریکا این شیب گریبان آنها را هم گرفت و تنها در کانادا در ماه دسامبر 34 هزار شغل از بین رفت. در ایالات متحده در همین مال 545 هزار شغل نابود شد. اوباما، مثل اعقاب دموکرات خود، وارث دنیای جنگ زده و ورشکسته ای محصول روش حکومتی دولت جمهوری خواه قبل از خود است که شبیه مدیرعامل جدیدی است که به ریاست یک شرکت ورشکسته و در حال سقوط انتخاب شده و بیشتر شبیه کسی است که برای شکستن کازه و کوزه بر سرش انتخابش کرده باشند تا کسی که قرار است واقعا گلی به سر این سازمان بزند. تا اینجا هزار میلیارد دلار برای ترمیم خرابی اقتصاد در نظر گرفته شده که معلوم این مبلغ تا سال 2010 که بالاخره اقتصاد از توی گل درخواهد آمد به چه حدی خواهد رسید. دولت محافظه کار کانادا هم بودجه ای 104 میلیارد دلاری برای رونق بخشیدن مجدد به اقتصاد کانادا در نظر گرفته که بتواند در سال 2009 عقب نشینی اقتصادی این کشور را متوقف کند و آنرا به سکون و بعد پیشرفت اقتصادی بدل کند. اگر دولت جدید ایالات متحده و دولت کانادا خوب عمل کنند و بتوانند به برنامه هایشان جامه عمل بپوشانند آنوقت می شود دید که تا شش ماه دیگر عقب نشینی اقتصاد متوقف می شود و در شش ماهه بعد از آن بازار دوبار شروع به بازگشت می کند تا در سال 2010 دوباره گرم شود و کم کم سرعت بگیرد. توصیه به دوستان منتظر در صف: تمرکزتان بدهید به آماده سازی خودتان در زمینه زبان انگلیسی و تخصص فنی و فعلا از بابت دیرکرد ویزا به خودتان استرس وارد نکنید. توصیه به دوستان تازه وارد: اولین کاری که پیدا کردید (ولو متفرقه و خارج از فیلد تخصصی شما) را دو دستی بچسبید. اگر هم قصد داشته اید کار عوض کنید ترجیحا از هر گونه ریسک خودداری کنید. نیز از خرید خانه و یا وارد شدن به هر نوع قرارداد هزینه بر طولانی مدت بدون احتساب دقیق جوانب امر خودداری کنید. موفق باشید Link to this log لینک به این نوشته - 9:23 p.m. - مطلب را به بالاترین بفرستید: 100 Comments اظهار نظر از طرف دوستان ........................................................................................ |
این بخش درحال نوسازی است و بزودی کامل می شود This part is just being renovated and will soon be completed! |